نانواها تعیینکننده قیمت نان شدهاند:
موج جدید فشار بر معیشت با گرانی غیرمصوب نان
افزایش قیمت نان، در پی افزایش هزینههای سربار تولید شکل گرفته است. نانواییها به شدت به انرژی وابسته هستند. افزایش هزینههای حاملهای انرژی، به ویژه گاز مصرفی تنورها و فرها، به طور مستقیم بر هزینه تمام شده نان تأثیر میگذارد.
به گزارش اقتصاد24، در حالی که رسمی شدن مصوبات قیمتگذاری نان در تهران همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است، شهروندان پایتخت شاهد افزایش تدریجی و غیررسمی قیمت این قوت غالب روزانه هستند. امروز نانوا آرد را یا آزاد یا یارانهای از دولت میخرد، اما تصمیم گیری قیمت را با کمال میل برعهده گرفته است. چه نان دولتی چه آزاد با نظر نانوا تعیین قیمت میشود به طوری که اتحادیههای نانواییها در تهران نیز به طور رسمی خود را از این میدان رقابت دور نگه داشته و سکان را به دست نانواها دادهاند. این گرانی خاموش نه تنها قدرت خرید خانوارها را در شرایط تورمی کنونی بیش از پیش تضعیف کرده، بلکه یک بار دیگر لزوم نظارت دقیق دولت بر بازار کالاهای اساسی را به چالش کشیده است. نان، که بهعنوان ارزانترین و پایدارترین منبع تأمین کالری در سبد غذایی ایرانیان جای دارد، اکنون تبدیل به یک دغدغه اساسی برای دهکهای پایین و متوسط جامعه شده است. نان، برخلاف سایر اقلام خوراکی، به دلیل مصرف روزانه و فراگیر، تأثیر مضاعفی بر شاخصهای تورمی خانوار دارد. نان نه تنها یک قلم خوراکی، بلکه ستون اصلی تأمین انرژی روزانه میلیونها نفر در تهران است.
در اقتصاد خانوار، وزن نسبی نان در سبد غذایی دهکهای کمدرآمد بسیار بالاتر از دهکهای پردرآمد است. اگر میانگین سهم نان از کل هزینههای خوراکی یک خانوار شهری را حدود ۵ تا ۱۰ درصد در نظر بگیریم، برای خانوارهایی که درآمدشان به سختی کفاف هزینههای اولیه را میدهد، این سهم میتواند به ۱۵ درصد یا بیشتر نیز برسد. افزایش حداقل دستمزد سالانه، که همواره با تأخیر و نوسان در بخش غیررسمی بازار اعمال میشود، بخش مهمی از هزینههای ثابت نانواییها را تشکیل میدهد. همچنین افزایش قیمت سوخت و استهلاک وسایل نقلیه توزیع، هزینه رساندن نان از نانوایی به مصرفکننده نهایی را بالا میبرد. از سوی دیگر اگرچه آرد یارانهای تخصیص داده میشود، اما هزینههای مربوط به مخمر، نمک و دیگر مواد افزودنی با نرخهای آزاد محاسبه شده و به قیمت نهایی اضافه میشوند.
در مواجهه با قیمتهای بالاتر، خانوارها به سمت نانهایی سوق پیدا میکنند که گرانتر تمام شدهاند یا در صورت عدم توانایی مالی، مصرف نانهای با کیفیت بهتر مانند نانهای حجیم یا سنگک را کاهش داده و به نانهای ارزانتر مانند لواش یا تافتونهای نازکتر روی میآورند. این تغییر، اغلب منجر به دریافت کالری کمتر یا کیفیت پایینتر تغذیه میشود. حالا مسئله عدم شفافیت در نرخگذاری نان، صرفاً یک چالش فنی نیست، بلکه یک شکست در مدیریت ارتباطات و سیاستگذاریهای کلان اقتصادی محسوب میشود.
عدم ابلاغ یا تأخیر در اجرای قیمتهای مصوب، نشانهای از تضاد در سیاستگذاریهای اقتصادی است. در یک سو، تولیدکنندگان و نانوایان به دلیل افزایش هزینههای سربار که واقعی هستند، متقاعد به افزایش قیمت هستند. در سوی دیگر، دولت مسئول حفظ امنیت غذایی و ثبات قیمتها است، به ویژه برای کالایی مانند نان که مستقیماً با امنیت غذایی مردم در ارتباط است.
در همین رابطه، سهراب هاشمی، کارشناس اقتصادی، به این پایگاه خبری گفت: اقتصاد کشور با کالاهای اساسی و قیمت کالاهای ضروری معیشت مردم در ارتباط است. نان یکی از کالاهایی است که مستقیم با سفره مردم در ارتباط است و اقتصاد خانوارها را تحت شعاع قرار میدهد. بحران نان در تهران، نمودی از فرسایش تدریجی قدرت خرید در کلانشهر است. در این شهر، هزینههای مسکن و حمل و نقل بخش عمدهای از درآمد را مصرف میکند، بنابراین هرگونه افزایش قیمت در اقلام خوراکی اساسی، به سرعت تبدیل به یک بحران حاد میشود.
به اعتقاد او، موضوع گرانی نان در تهران بدون مصوبه، فراتر از یک مسئله صنفی ساده است؛ این یک بحران معیشتی کوچک، اما پرتکرار است که مستقیماً با ثبات اقتصادی خانوارها در ارتباط است. نان، نماد امنیت غذایی در فرهنگ ایرانی است و تزلزل در قیمت و دسترسی به آن، به معنای تزلزل در آرامش عمومی
تلقی میشود.
دیدگاه تان را بنویسید