رامتین موثق

همزمان با کاهش رشد اقتصادی ایران و گرفتار شدن کشور در نوسانات رشد منفی و اندک اقتصادی، درآمد سرانه هم کاهش پیدا کرده است در صورتی که درآمد سرانه کشورهای همسایه در حال افزایش است و تمام اینها می‌تواند ریشه در توسعه‌نیافتگی ایران مقابل دیگر کشورها باشد. در همین حین که درآمد سرانه از 110 میلیون تومان در سال 90 به 89 میلیون تومان در سال 1403 رسیده، میزان آسیب‌های اجتماعی مانند خودکشی و ترک تحصیل نیز چندبرابر شده است و زنگ‌خطرهای اجتماعی ایران هر روز با صدایی رساتر به گوش می‌رسد.

پیش از آنکه سردار سلیمانی را ترور کنند و پیروزی‌های در سوریه و عراق از دست برود، در یک مقاله نوشتم که با این امتیازات به دست آمده باید یک معامله درخور کرد و تاکید کردم که شما استاد از دست دادن امتیازات هستید همانطور که در جنگ تحمیلی این اتفاق افتاد؛ آن زمان که باید جنگ تمام می‌شد ادامه دادید و هیچ غرامتی هم نتوانستید بگیرید در صورتی که همه، از جمله عربستان آماده بودند به ما غرامت بدهند

کمال اطهاری، اقتصاددان و پژوهشگر توسعه، در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»، به دلایل کاهش درآمد سرانه و توسعه‌نیافتگی و آسیب‌های اقتصادی-اجتماعی آن پرداخته است.

ایران فاقد الگوی توسعه دانش‌بنیان است

این اقتصاددان درباره علت نزول درآمد سرانه ایران اظهار کرد: ایران فاقد الگوی توسعه ورود به اقتصاد دانش‌بنیان است.

کمال اطهاری توضیح داد: در دورانی که بعد از انقلاب، سرمایه‌داری از اقتصاد صنعتی وارد اقتصاد دانش می‌شود، رابطه کشورهای مرکزی سرمایه‌داری پیرامون هم عوض می‌شود به این ترتیب کشورهایی موفق می‌شوند که در زنجیره جهانی ارزش با کالاهای پیشرفته حضور پیدا می‌کنند و آن استراتژی جایگزینی واردات با پشتیبانی صادرات کنار گذاشته می‌شود. آن استراتژی مبنی بر این بود که رابطه را با کشورهای مرکزی سرمایه‌داری به حداقل برسانیم تا پیشرفت و توسعه پیدا کنیم.

او افزود: همچنین وجه غالب تفکر حاکمان جدید، به علاوه روشنفکران غیررسمی و رادیکال‌های غیررسمی، این بود که ما باید رابطه را با سرمایه‌داری به حداقل برسانیم و حتی انزوای سیاسی هم در پیش گرفته شد که این دیگر جنبه ایدئولوژیک فقهی، و نه اسلامی، داشت زیرا تفسیری بسیار عقب‌مانده‌تر از برخی کشورهای اسلامی مانند ترکیه بود.

این تحلیلگر ارشد مسائل اقتصادی تصریح کرد: این استراتژی باعث شد که نزول اقتصادی آغاز شود و نزول تولید ناخالص سرانه از همان هنگام آغاز شد؛ همان گونه که عدم ورود اتحاد جماهیر شوروی به اقتصاد دانش باعث فروپاشی آن شد یعنی این موضوع آنقدر اهمیت دارد که می‌تواند یک ابرقدرت را متلاشی کند.

دولت احمدی‌نژاد ضربه اساسی را به توسعه ایران وارد کرد

اطهاری درباره تلاش‌هایی برای ورود ایران به اقتصاد دانش، یادآور شد: در برنامه چهارم سعی شد با همت کسانی مانند حسین عظیمی و بقیه کارشناسانی که در طول زمان اهمیت این موضوع را درک کرده بودند این الگو وارد شود.

او ادامه داد: حتی من که سرپرست مطالعات اقتصادی و چشم‌انداز آینده شهر تهران در طرح جامع تهران مصوبه ۱۳۸۶ بودم، این الگو را زودتر از برنامه چهارم توسعه در سامان‌دهی فضا و مدیریت شهری تهران وارد کردم. به این ترتیب سیاست‌های کلی نظام و بعدا هم اقتصاد مقاومتی این جهت را گرفت اما دولت احمدی‌نژاد کل اینها را کنار گذاشت. به اعتقاد این پژوهشگر توسعه، با این تصمیم توسعه درون‌زایی که ایران می‌بایست وارد زنجیره جهانی ارزش شود، کنار گذاشته شد و ضربه اساسی به توسعه ایران وارد کرد.

اطهاری تاکید کرد: حتی با واژگان توسعه هم مخالفت و سعی کردند واژگانی مانند استعلا و پیشرفت را جایگزین آن معیارها کنند. چرا؟ چون توسعه شاخص‌مند است اما وقتی واژه پیشرفت و استعلا به کار گرفته شود هیچ شاخصی برای سنجش آن وجود ندارد؛ بنابراین هرکاری می‌توان کرد.

توهم احتیاج جهان به نفت ایران!

او درباره دیگر ضربه‌های دولت احمدی‌نژاد به توسعه ایران، عنوان کرد: دولت احمدی‌نژاد حتی سازمان برنامه را منحل کرد. اشتباه سیاسی هم آن بود که سند شورای امنیت را پاره کرد و به این ترتیب ایران وارد تحریم شد.

این اقتصاددان تصریح کرد: دلیل اینکه روسیه کنونی می‌تواند مقابل تحریم مقاومت کند اینست که اولا در زنجیره جهانی ارزش متنوع‌تر از ایران حاضر است و ثانیا، اروپا به نفت و گازش محتاج است. ایران این توهم را داشت که جهان نیازمند نفت و گازش  است. حتی این توهم را نفوذی‌های اسرائیل می‌پروراندند؛ همانطور که دیدیم نفوذی‌ها تا چه عمقی ورود می‌کنند و درست روی تندروی‌ها سوار می‌شوند و نه روی کندروی‌ها.

به گفته اطهاری، کشورهای دیگر به این نتیجه رسیدند که اگر نفت را از ایران بگیریم مقابل تحریم ضعیف می‌شود زیرا نفت تنها چیزی است که ایران می‌تواند با آن وارد زنجیره جهانی ارزش شود.

او تاکید کرد: در سال 1384 شهر تهران 1.5 میلیارد صادرات و در مقابل 15 میلیارد واردات و ارزوری در حوزه‌های مواد غذایی، صنایع و هرچه که به ماشین‌آلات و ... نیاز دارد، داشت و می‌بینیم که یک پایتخت می‌تواند با عدم فروش نفت منحل شود که شده است.

الان هم به واژه توسعه پایدار بند کرده‌اند که این توطئه دشمن است. توسعه پایدار تعریف دارد و گفته شده که از محیط‌زیست باید نگهداری شود، می‌گویند باید رفاه و مشارکت داشته باشید و برای آن اصول تعریف شده. اگر این را توطئه‌ دشمن می‌دانید یعنی حفظ محیط‌زیست، رفاه، رشد اقتصادی، مشارکت و ... توطئه دشمن است؟!

کج‌فهمی علم اقتصاد پایه عملی تله توسعه است

این کارشناس مسائل اقتصادی یادآور شد: شعار طرح جامع تهران مبنی بر دانش‌پایه، هوشمند و جهانی شدن شهر تهران و اختصاص فضا برای این شهر بر همین مبنا، کنار گذاشته شد. اتفاق دیگر همان تراکم‌فروشی است که به مصیبت بخش مولد اقتصاد ایران تبدیل شد و به آن بیماری هلندی گفته می‌شود.

اطهاری درباره بیماری هلندی توضیح داد:  ۱۵ میلیارد ارزوری تهران است اما در مقابل تنها ۱.۵ میلیارد صادرات دارد، در صورتی که فقط ارزش صادرات کالاهای الکترونیکی سئول ۳۰ میلیارد دلار بود. گردش کار مستغلات یک چنین شهری هم با پول نفت است و به همین دلیل به این روند، بیماری هلندی گفته می‌شود.

او درباره علت رخداد بیماری هلندی اظهار کرد: بخش مستغلات رانتی با تراکم‌فروشی جلو می‌رود و حتی قواعد اولیه یک بازار رقابتی مستغلات را رعایت نمی‌کند که این هم باز به دلیل نبود الگوی توسعه و توهمی است که درباره عقلانیت اقتصادی وجود دارد به صورتی که ادعا می‌کنند این عقلانیت اقتصادی است که حکم می‌کند تا زمین را به بازار بسپاریم. این توهم اولین بار در سازمان برنامه در زمان آقای روغنی زنجانی حاکم شد و آن تیم هم امروزه مدعی است که سیاست نگذاشته است کار کنند. آن زمان بود که قانون زمین شهری به سر می‌آمد و این تیم تصمیم گرفته بود که زمین را به بازار بسپارد. من گفتم که در تجربه تمام کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری زمین به بازار سپرده نشده است و زمین کالایی است که رانت تولید می‌کند و این ضد اصول سرمایه‌داری است اما می‌گفتند عقلانیت اقتصادی چنین چیزی را حکم می‌کند در صورتی که خود از عقلانیت اقتصادی به این اندازه دور بودند.

این پژوهشگر اقتصاد توسعه تصریح کرد: با این روند مبنایی برای کج‌کارکردی اقتصاد و افتادن در تله توسعه جدید گذاشته و افتادن در تله توسعه به صورت عملی آغاز شد؛ از لحاظ ذهنی نبود الگوی توسعه و از لحاظ عملی کج‌فهمی علم اقتصاد پایه تله توسعه است.

راست مبتذل بخش مولد را زمین‌گیر کرد

اطهاری تاکید کرد: با کج‌فهمی علم اقتصاد یک راست مبتذل بر اقتصاد ایران حاکم شد و این راست بخش مولد را زمین‌گیر کرد زیرا این راست می‌توانست در سال 100 درصد با رانت درآمد کسب کند و به این ترتیب بهره بانکی را بالا برد و آن را از دسترس بخش مولد خارج کرد. این بخش بهره بانکی را بالا برد تا زودتر سپرده جمع کند و ساخت‌وساز و بنایی انجام دهد و با آن بنا بتواند سود و رانت ببرد و از ایران به مقصد دبی و الان هم ترکیه خارج و کند و جایی هم نمانده که ایران برای گرفتن ویزا آباد نکرده باشد.

در عرض 3 سال در همین پیرامون شهر تهران بزهکاری پنج برابر شده است و بعد از اتفاق1401 به خیابان آمدند و شورش کردند زیرا خسته و در تله فقر و بدهکاری گرفتار شده بودند و آینده‌ای برای خود تصور نمی‌کردند. چرا مردم بلوچ به تروریست‌هایی می‌پیوندند که اسم خود را هم جیش‌العدل گذاشته‌اند؟ زیرا از عدل علی ناامید شده‌اند

او ادامه داد: در ابتدا راست سنتی مقداری با این جریان راست مبتذل مخالفت می‌کرد ولی کم‌کم دیدند که در اینجا چه رانت هنگفتی وجود دارد. آقای احمدی‌نژاد هم گفت موتور توسعه بخش مسکن است. تا قبل از احمدی‌نژاد کسی جرات نمی‌کرد چنین عباراتی به کار ببرد و برنامه چهارم می‌گفت توسعه‌ی دانش‌محور باید داشت اما احمدی‌نژاد رودربایستی را کنار گذاشت و بعد از او هم، روحانی و رئیسی همینطور عمل کردند.

این اقتصاددان خاطرنشان کرد: اینکه در عصر اقتصاد دانش، موتور توسعه ایران اقتصاد را بخش مسکن دانست، از لحاظ مدیریت اقتصادی بخشودنی نیست.

توسعه پایدار توطئه دشمن است؟

اطهاری در ادامه درباره ضربه خوردن توسعه از دیگر دولت‌ها گفت: در همین دولت قبل اصلا توسعه را کنار گذاشتند و در برنامه هفتم هم بر پیشرفت تاکید کردند. خب پیشرفت را تعریف کنید ببینیم یعنی چه؟ توسعه برخلاف پیشرفت قواعدی دارد و همه‌ شاخص‌های آن مشخص است.

او عنوان کرد: الان هم به واژه توسعه پایدار بند کرده‌اند که این توطئه دشمن است. توسعه پایدار تعریف دارد و گفته شده که از محیط‌زیست باید نگهداری شود، می‌گویند باید رفاه و مشارکت داشته باشید و برای آن اصول تعریف شده. اگر این را توطئه‌ دشمن می‌دانید یعنی حفظ محیط‌زیست، رفاه، رشد اقتصادی، مشارکت و ... توطئه دشمن است؟!

این تحلیلگر مسائل اقتصادی تاکید کرد: این ملغمه‌ای است که حتما در آن نفوذی‌ها نقش دارند و در مجموع درآمد را کاهش می‌دهد و این کاهش را نیز ادامه‌دار می‌کند.

هنوز نمی‌توانیم یک برف پاک‌کن بسازیم، چگونه می‌خواهیم مقابل کشوری که 10 برابر ما امکانات دارد تهاجمی عمل کنیم؟ این تکبر است و تکبر هم نوعی طاغی بودن است و با تکبر نمی‌توان جامعه را توسعه داد

اطهاری افزود: در یک دوره کوتاهی ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم که تمام درآمد نفتی را تا آن زمان دربرمی‌گرفت. با این پول، به جای اینکه یارانه به بخش تولید داده شود، یارانه نقدی توزیع و اظهار شد که موتور توسعه بخش مسکن است و این یارانه در زیر بار تورمی که همراه با سرمایه‌گذاری مسکن مهر ایجاد کرد، از بین رفت.

به گفته او، تا اثر این ۷۰۰ میلیارد از بین برود چند سالی طول کشید و ایران به این وضعیت افتاد.

استاد از دست دادن فرصت‌ها هستیم

این پژوهشگر اقتصاد توسعه ادامه داد: به مجموعه این مشکلات نیز خروج از FATF اضافه شد و دیگر کالاهای تولیدی ما در زنجیره جهانی ارزش جای نگرفتند. در صورتی که تولیدکنندگان ما، که همه متعلق به بخش متوسط و کوچک هستند، واقعا نابغه‌اند. این‌ها در تمام ایران به راحتی همان فرآیندهایی را که در کشورهایی مانند آمریکا یا کشورهای دیگر پیموده شده است، می‌پیمایند و با ابتکار بالا می‌آیند و همه آنچه را که برای تبدیل شدن به یک بورژوازی مولد نیاز است، داشتند و دارند. این تولیدکنندگان مدام خود را بازتولید هم می‌کنند زیرا هوشمندی ایرانیان زبانزد است.

اطهاری با اشاره به اینکه ایران فتوحات خود را از دست می‌دهد، یادآور شد: پیش از آنکه سردار سلیمانی را ترور کنند و پیروزی‌های در سوریه و عراق از دست برود، در یک مقاله نوشتم که با این امتیازات به دست آمده باید یک معامله درخور کرد و تاکید کردم که شما استاد از دست دادن امتیازات هستید همانطور که در جنگ تحمیلی این اتفاق افتاد؛ آن زمان که باید جنگ تمام می‌شد ادامه دادید و هیچ غرامتی هم نتوانستید بگیرید در صورتی که همه، از جمله عربستان آماده بودند به ما غرامت بدهند.

او تصریح کرد: اینطور می‌شود که بسیار هزینه می‌کنیم اما امتیازاتی به دست نمی‌آوریم. همان زمان هم یادآور شدم که این هژمونی سیال است و از جایی که نمی‌دانید ضربه می‌زند که این اتفاق هم افتاد و آن نابغه نظامی و اجتماعی از بین رفت. با این روش مشخص است که ایران همه‌چیز را می‌بازد مخصوصا توسعه را.

خلاقیت از بروکراسی رخت بربست

این اقتصاددان درباره وضعیت کنونی توسعه اظهار کرد: الان هم در دولت پزشکیان به دلیل اینکه این الگوی توسعه زیرضرب راست مبتذل، نفوذی‌ها و ... است، وجود ندارد و با یک بروکراسی کاملا درو شده روبه‌رو هستیم که جرات نمی‌کند سر خود را بلند کند که مبادا سرش به تیغ نگیرد و در این وضعیت اقتصادی اخراجش کنند.

وفاق سیاسی را آقای پزشکیان تعریف کرده اما وفاق اجتماعی یعنی توافق دموکراتیک درباره الگوی توسعه نوین. توافق باید اجتماعی صورت بگیرد و تمام احزاب، انجمن‌های مدنی و صنفی و قومی باید با هم برای یک الگوی توسعه‌‌بخش به یک توافق برسند وگرنه ایران با یک مذاکره راه به جایی نمی‌برد

اطهاری درباره وضعیت بروکراسی ایران عنوان کرد: خلاقیت از بروکراسی ایران رخت بربست و آن چیزی که از دوره مشروطه، به خصوص روشنفکران مشروطه ساخته بودند، نابود شد. در آن زمان بروکراسی ایران پیشروی بروکراسی جهان بود به صورتی که سازمان برنامه تاسیس کرد، وزارت مسکن و شهرسازی ایجاد کرد که به صورت کودکانه‌ای به وزارت راه و شهرسازی تبدیل شد، تامین اجتماعی را فراگیر کرد و طرح آمایش سرزمین را در دستور کار قرار داد اما اکنون این بروکراسی از نفس افتاده، ترسو و جبون شده و خلاقیتش را از دست داده است.

ببینید چند بچه دانشگاه امام صادق  چه بر سر توسعه ایران آورده‌اند؟

او درباره از دست رفتن خلاقیت در بروکراسی ایران، گفت: با این آدم‌هایی که همینطور از جاهای مختلف برمی‌دارند و سرکار می‌گذارند معلوم است که چه بر سر بروکراسی می‌آید. چند بچه را از دانشگاه امام صادق و علم و صنعت انتخاب می‌کنند که هر را از بر تشخیص نمی‌دهند و حتی فقه اسلامی را خوب نمی‌دانند. با این مجموعه معلوم است که چه وضعیتی نصیب 

ایران می‌شود.

این کارشناس ارشد مسائل اقتصادی همچنین بیان کرد: از لحاظ فقهی تنها نثری که برای حکومتداری از اسلام داریم، همین نهج‌البلاغه است. امام حسین به عنوان یک انقلابی شناخته می‌شود و امام زمان هم که هیچ نقشی از او وجود ندارد. وقتی از دوره احمدی‌نژاد باب شد که ما نه امام حسینی هستیم و حضرت علی بلکه امام زمانی هستیم، یعنی هرکاری که دلم بخواهد به اسم او و به اسم هاله‌ای که از او دور سر من است، می‌کنم.

اطهاری ادامه داد: اکنون که آقای پزشکیان به تنها نثری که وجود دارد رجوع می‌کند، او را مسخره می‌کنند و از اینجا می‌توان میزان نفوذ نفوذی‌ها را فهمید. شعار مردم هم در ابتدای انقلاب عدل علی بود یعنی چیزی را که دیده بودند می‌خواستند نه یک چیزی را که نمی‌دانند چه قرارست بشود. ما هم که دگراندیش هستیم اعتقاد داریم که این را با یک چارچوب منطقی و عقلانی می‌توان پیوند داد زیرا می‌گوید فرزند زمانه خود باش. پس ما هم می‌گوییم اقتصاد دانش؛ اگر بخواهیم فرزند زمانه اقتصاد خود باشیم، اقتصاد دانش اصل است. اینها عقلانیتی است که در طول تاریخ عمل می‌کند. این عقلانیت تاریخی است و از دوران منطق ارسطو هم وجود داشت. این هم یک چیز عقلانی در فقه ما هست و چرا این را کنار بگذاریم و بگوییم استراتژی تهاجمی می‌خواهم داشته باشیم؟

حاکمیت قدر سعه صدر و توانمندی جامعه بافرهنگ و شجاع ایران را ندانسته است که به این وضعیت بد از لحاظ قدرت مبتلاست؛ قدر جامعه بعد از این همه تلاشی که در جنگ تحمیلی و تحریم‌ها داشته محترم شمرده نشده که وضعیت توسعه در کشور ما به این ترتیب در حال نزول است

هنوز نمی‌توانیم یک برف پاک‌کن بسازیم

او درباره مقابله ایران با جهان، تصریح کرد: هنوز نمی‌توانیم یک برف پاک‌کن بسازیم، چگونه می‌خواهیم مقابل کسی که 10 برابر ما امکانات دارد تهاجمی عمل کنیم؟ این تکبر است و تکبر هم نوعی طاغی بودن است و با تکبر نمی‌توان جامعه را توسعه داد.

این تحلیلگر مسائل اقتصادی اظهار داشت: امیدوارم در دولت پزشکیان نیروها چه در داخل حاکمیت، که چندان امیدی به آنها نیست، و چه خارج از حاکمیت بتوانند الگوی توسعه جایگزین را بپرورانند و به یک وفاق تبدیلش کنند. وفاق سیاسی را آقای پزشکیان تعریف کرده اما وفاق اجتماعی یعنی توافق دموکراتیک درباره الگوی توسعه نوین. توافق باید اجتماعی صورت بگیرد و تمام احزاب، انجمن‌های مدنی و صنفی و قومی باید با هم برای یک الگوی توسعه‌‌بخش به توافق برسند وگرنه ایران با یک مذاکره راه به جایی نمی‌برد به خصوص که بسیاری با حضور و تعامل مثبت ایران با جهان تعارض منافع دارند و می‌خواهند جلوی آن را بگیرند.

حاکمیت قدر جامعه مدنی را نمی‌داند

اطهاری درباره ارتباط آسیب‌های اجتماعی با کاهش درآمد سرانه و توسعه‌نیافتگی، گفت: آنچیزی که عیان است چه حاجت به بیان است و در تمام جهان هم این اتفاقات می‌افتد.

او توضیح داد: یک فرهنگ و عقل سلیم پخته جامعه مدنی ایران مانع تجزیه ایران شده. کشورهای دیگر، حتی کشورهای پیشرفته و آمریکا، را می‌بینیم که به این مرحله می‌رسند، دوقطبی می‌شوند ولی این جامعه مدنی ما با چنگ و دندان مقابل زیرسوال رفتن وحدت ملی مقاومت می‌کند.

این اقتصاددان افزود: ولی این مقاومت هم حدی دارد؛ در عرض چندسال آلمان به آلمان نازی تبدیل شد. رژیم‌های فاشیستی و دیکتاتوری در ایتالیا و اسپانیا با موسولینی و فرانکو به وجود آمد و وضعیت اروپای کنونی هم می‌بینیم که خطر فاشیسم دوباره آن را تهدید می‌کند. در دوره اول ترامپ هم جامعه از آن تظاهرات فراگیرش عقب کشید زیرا دید که این آدم وحشی است ولی در دوره بایدن باز وارد دور جدید شد. با این حال، ایران در این وضعیت، هم وحدت ملی را حفظ کرده و هم از تمامیت ملی دفاع می‌کند. واقعا این جامعه ایران قابل تقدیس است برخلاف حرف‌های تاسف‌باری که به عنوان تحلیل جا می‌زنند و می‌گویند که جامعه ما استبدادی است و به این قبیل ادعاها تنها زنگوله و زیورآلات تئوریک وصل است.

با کج‌فهمی علم اقتصاد یک راست مبتذل بر اقتصاد ایران حاکم شد و این راست بخش مولد را زمین‌گیر کرد زیرا این راست می‌توانست در سال 100 درصد با رانت درآمد کسب کند و به این ترتیب بهره بانکی را بالا برد و آن را از دسترس بخش مولد خارج کرد. الان هم در دولت پزشکیان به خاطر اینکه این الگوی توسعه زیرضرب راست مبتذل، نفوذی‌ها و ... است، وجود ندارد و با یک بروکراسی کاملا درو شده روبه‌رو هستیم که جرات نمی‌کند سر خود را بلند کند که مبادا سرش به تیغ نگیرد و در این وضعیت اقتصادی اخراجش کنند

اطهاری درباره مقاومت جامعه مدنی ایران بیان کرد: در عرض 3 سال در همین پیرامون شهر تهران بزهکاری پنج برابر شده است و بعد از اتفاق 1401 به خیابان آمدند و شورش کردند زیرا خسته و در تله فقر و بدهکاری گرفتار شده بودند و آینده‌ای برای خود تصور نمی‌کردند. چرا مردم بلوچ به تروریست‌هایی می‌پیوندند که اسم خود را هم جیش‌العدل گذاشته‌اند؟ زیرا از عدل علی ناامید شده‌اند و باز فرهیختگانی مثل مولوی عبدالحمید هستند که جامعه را نگه می‌دارند.

او در پایان خاطرنشان کرد: حاکمیت قدر سعه صدر و توانمندی جامعه بافرهنگ و شجاع ایران را ندانسته است که به این وضعیت بد از لحاظ قدرت مبتلاست؛ قدر جامعه بعد از این همه تلاشی که در جنگ تحمیلی و تحریم‌ها داشته؛ محترم شمرده نشده که وضعیت توسعه در کشور ما به این ترتیب در حال نزول است.