مهرنوش حیدری

یک کارشناس اقتصادی  به « توسعه ایرانی»گفت: قطعا باید شیوه حکمرانی در ایران تغییر کند زیرا الگوی اقتصادی که برای کشور در نظر گرفته‌ایم،‌ مناسب نیست و محصول آن مهاجرت گسترده نیروی انسانی و سرمایه از کشور است. بررسی آمارهای اعلام شده از سوی بانک مرکزی نشان می‌دهد که طی ۱۶ سال گذشته یعنی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۹ حدود ۱۷۰ میلیارد و ۶۱۷ میلیون دلار سرمایه از کشور خارج شده که نمود آن را می‌توان در خرید و سرمایه‌گذاری مسکن در کشورهای همسایه مثل ترکیه، گرجستان و امارات توسط ایرانیان دید.

 این آمار وقتی زنگ‌های خطر را به صدا درمی‌آورد که روند ورود سرمایه‌های خارجی به ایران نیز در مورد بررسی قرار گیرد. در این وضعیت مشخص می‌شود میزان سرمایه‌گذاری‌های خارجی در ایران نصف پارسال و یک چهارم سال ۹۸ بوده است.

گزارش جدید نیمه اول سال ۱۴۰۰ وزارت صنعت نشان می‌دهد، سرمایه‌گذاری‌های خارجی در کشور طی پنج ماه ابتدایی سال جاری به ۴۸۵ میلیون دلار سقوط کرده و نسبت به دور مشابه پارسال نزدیک ۴۵ درصد کاهش یافته است.

در دور مشابه سال ۹۶ و قبل از تحریم‌ها، این رقم ۱ میلیارد و ۸۳۰ میلیون دلار بود.

در فضایی که سرمایه‌ای وارد ایران نمی‌شود و سرمایه‌ها به دنبال فرار از ایران هستند هر روز بر وسعت تبلیغات کشورهای همسایه برای جذب سرمایه ایرانیان افزوده می‌شود.

بر اساس آمارهای منتشر شده در سال‌های اخیر ایران نیز تمهیدات تشویقی برای جذب سرمایه و اعطای تابعیت به سرمایه‌گذاران خارجی در نظر گرفته بود اما در این مدت حتی یک مورد درخواست برای این مساله ثبت نشده است.

اهمیت عدد 171 میلیارد دلار وقتی روشن می‌شود که قیاسی با عدد صادرات نفت صورت گیرد. بر اساس اعلام برخی کارشناسان میزان درآمد حاصل از صادرات نفت ایران در محدوده دو میلیار دلار بوده است. از سوی دیگر ایران هفت میلیارد دلار پول بلوکه شده در کره جنوبی دارد که آزادسازی آن تاثیر بسزایی در مدیریت بازار ارز ایران دارد.

در سال‌های اخیر هرروز اخبار متعددی از خروج جوانان حتی با سرمایه‌های اندک از کشور شنیده می‌شود که نشان‌دهنده آن است که مهاجران برخلاف دهه‌های قبل فقط افراد متول نیستند.

چرایی افزایش تمایل به مهاجرت و خروج سرمایه از ایران

کامران ندری، کارشناس اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق به «توسعه ایرانی» گفت: شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر کشور در مساله خروج سرمایه و مهاجرت نیروی انسانی نقش کلیدی و مهمی دارد. درباره تاثیر این مساله از منظر اقتصادی باید گفت رشد اقتصادی پایین، تورم بالا و بی‌ثباتی و نااطمینانی که بر فضای اقتصادی کشور حاکم است سبب شده تا از تمایل سرمایه‌گذاران و علاقمندی آنها به سرمایه‌گذاری در داخل کشور، کاسته شود. در این وضعیت احتمال آن می‌رود کسانی که امکاناتی در اختیار داشته و صادرات دارند؛ درآمد حاصل از صادرات خود را به داخل اقتصاد برنمی‌گردانند و آن را در خارج از کشور سرمایه گذاری می‌کنند.

وی ادامه داد: مردم عادی نیز در شرایط نابسامان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و بر اساس توانایی‌های خود مهاجرت به خارج از کشور را دستور کار قرار داده‌اند و اکنون شاهد این هستیم که غیر از جوانان حتی افراد میانسال و افرادی که به دوران بازنشسستگی خود نزدیک می‌شوند، تمایل دارند تا اواخر عمر خود را در سایر کشورها سپری کنند.

وی تصریح کرد: این مساله بیشتر متاثر از شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر کشور است.

تبعات اقتصادی خروج سرمایه و نیروی انسانی از ایران

ندری درباره تبعات اقتصادی خروج سرمایه و همچنین نیروی کار بر اقتصاد توضیح داد: آمار و ارقام نشان‌دهنده تبعات این مساله است به عبارت دیگر میزان تشکیل سرمایه ثابت را اگر در سال‌های اخیر و در اقتصاد بررسی کنیم، درمی‌یابیم در سال‌های گذشته به شدت کاهش یافته و درسال 1399 و 1400 متاسفانه میزان تشکیل سرمایه از میزان استهلاک کمتر شده است.

وی ادامه داد: معنای این اتفاق را باید این‌گونه تفسیر کرد که موجودی سرمایه ما در اقتصاد در حال کاهش یافتن است و سرمایه انسانی نیز در حال مهاجرت است و طبیعتا باید در نظر داشت نهاده‌ها و عوامل تولید شامل این موارد می‌شود؛ اگر شما سرمایه‌گذاری نکنید موجودی سرمایه افزایش نمی‌یابد و همچنین اگر نیروی کار مهاجرت کند، نیروی انسانی موردنیاز در اقتصاد کاهش می‌یابد در نتیجه باید پرسید با چه توانی قرار است تولید انجام شود. لذا این مساله اثر کاملا مشهود و منفی بر اقتصاد داشته و در صورت تداوم شاهد ادامه‌یافتن آثار منفی بر اقتصاد ایران خواهیم بود.

لزوم تغییر شیوه حکمرانی برای بهبود شرایط اقتصادی

این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که آیا دولت سیزدهم قادر به تغییر دادن این شرایط هست؟ و اینکه آیا باید شیوه حکمرانی در داخل مرزها تغییر کند یا خیر؟ اظهار کرد: قطعا باید شیوه حکمرانی تغییر کند زیرا الگوی اقتصادی که برای کشور در نظر گرفته‌ایم، ‌مناسب نیست و دستاوردی برای اقتصاد نداشته است. در یک دهه گذشته رشد نزدیک به صفر و تورم بالا نشان‌دهنده آن است که استراتژی‌ها و سیاست‌هایی که در این مدت و در حوزه اقتصاد داشته‌ایم، پاسخگو نبوده است. بحث فقط مربوط به تورم بالا و پایین بودن رشد سرمایه‌گذاری و تولید نیست بلکه در حوزه زیرساخت‌ها نیز با مشکلات و کمبود‌ها مواجه هستیم و عقب‌گرد کرده‌ایم به طوری زیرساخت‌ها از بین رفته و همچنین در حوزه فضای کسب و کار با مشکلات جدی مواجه هستیم. اخلاق حرفه‌ای و کاری در ایران متاسفانه به انحطاط کشیده‌ شده است. بنابراین همه این موارد نشان‌دهنده این است که باید رویکرد خود را عوض کنیم.

کامران ندری در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: مردم عادی در شرایط نابسامان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و بر اساس توانایی‌های خود مهاجرت به خارج از کشور را دستور کار قرار داده‌اند و اکنون شاهد این هستیم که غیر از جوانان حتی افراد میانسال و افرادی که به دوران بازنشسستگی نزدیک می‌شوند، تمایل دارند تا اواخر عمر خود را در سایر کشورها سپری کنند

وی عنوان کرد: نمی‌توان این شر‌ایط را به شوک‌های ناشی از تحریم‌ها مربوط دانست البته نمی‌توان از نقش تحریم‌ها غافل شد اما نمی‌توان مشکلات ساختاری و ضعف‌های نهادی موجود در کشور را نادیده گرفت زیرا اگر بخواهیم به روال سابق حرکت کنیم به حتم وضعیت نه تنها بهبود نمی‌یابد بلکه حتی می‌تواند بدتر هم شود. دولت سیزدهم تا این لحظه مشغول آشنایی با وضع موجود بوده و در حال تحویل گرفتن دولت بوده است و باید دید چه برنامه‌ای برای چهار سال آینده که ابراهیم رئیسی زمام امور اجرایی دولت را در اختیار دارد، ارائه می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: مساله فقط با برنامه‌ریزی در قوه مجریه حل نخواهد شد زیرا همراهی سایر قوا و نهاد‌های مافوق قوای سه‌گانه مانند نهاد رهبری ضرورت دارد اگر یک برنامه همه‌جانبه وجود نداشته باشد این مسائلی که اکنون گرفتار آنها هستیم به سادگی حل نخواهد شد.

تاثیر بحران‌های بین‌المللی علیه ایران در افزایش تمایل به مهاجرت

ندری درباره تاثیر حل نشدن بحران‌های بین‌المللی علیه ایران مانند تحریم‌ها و موضوع پیوستن به  FATF و ... توضیح داد: تحریم‌ها موثر بوده زیرا هنگامی که ساختارها شکننده است، تحریم‌ها به مشکلات اضافه کرده و مانند یک کاتالیزور عمل می‌کند یعنی ضعف ساختاری در شرایط تحریم، خود را بیشتر نمایان و عیان می‌کند. اگر ما ساختار‌های قوی و محکمی داشتیم شاید اصلا تحریم‌ها تا این حد نمی‌توانست بر اقتصاد اثرگذار باشد اما امکان اینکه سرمایه‌ها دوباره به اقتصاد ایران بازگردد، وجود دارد زیرا اگر استراتژی تغییر کند ممکن است در آینده شاهد ورود سرمایه خارجی هم به اقتصاد باشیم. اما اینکه گفته شود خروج سرمایه فقط به خاطر تحریم‌ها و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داخلی ایران نقشی در مهاجرت نیروی انسانی و خروج سرمایه نداشته است، نمی‌توان باور کرد زیرا باید گفت تاکنون گزارش مستدلی در این زمینه وجود نداشته و تحقیقات کارشناسی‌ شده در این زمینه انجام نشده است و هرآنچه گفته می‌شود بر اساس گمانه‌زنی‌هاست و تا زمانی که تحقیقات علمی و دقیق صورت نگیرد نمی‌توان به طور یقین دلایل مهاجرت و خروج سرمایه را معرفی کرد البته این کار( بررسی و انجام تحقیقات) نیازمند مطالعه آماری همه جانبه و تعیین بودجه است. بنابراین هرآنچه در این زمینه طرح می‌شود برپایه مشاهدات و ناشی از ذهنیت بنده به عنوان یک کارشناس است.