میراثی که نگهبان شایسته‌ای ندارد

بیتا یاری

چه کسی مسئول است؟ چه کسی مسئول خسارت وارد آمده بر سن گردان تالار وحدت است؟ چه کسی می‌تواند مسئولیت خرابی صحنه‌ گردان تالار وحدت را حالا که از چرخش بازمانده به گردن بگیرد؟ در روزگار سلامت تالار وحدت، چندین و چند رده مدیر حی و حاضر دارد و حالا که خبر از خرابی آن به علت سهل‌انگاری مدیران در عدم اصرار بر رعایت قوانین از جانب تهیه‌گنندگان برنامه‌ها روی سن تالار وحدت منتشر شده چه کسی می‌پذیرد که با دستور او این اجازه داده شده است تا تئاتری بر سن تالار وحدت برود که صحنه چرخان آن را از حرکت بیندازد؟

تالار وحدت که روزگاری به دستور فرح پهلوی در ایران ساخته شد به منظور اجرای اپرا و کنسرت اهالی موسیقی تدارک دیده شد؛ اما بعد از انقلاب مراس گوناگونی را به خود دیده است که هیچ ربطی به موسیقی نداشته‌اند. 

اما در چند سال اخیر رویکرد اقتصادی زرد و بنگاه‌وار مدیرعامل بنیاد رودکی این سالن فرهنگی را از تشخص و سلامت توامان انداخته است.

چند سالی هست که مدیرعامل بنیاد رودکی با کرایه دادن سالن به هر صنفی، اثبات کرده که تنها به فکر کسب درآمد و منافع اقتصادی است و به تنها چیزی که نمی‌اندیشد فرهنگ و هنر موسیقی است. 

بنیادی که باید مدیرعامل آن شخصیتی آگاه به ارزش‌های هنر و فرهنگ و روابط بین‌المللی فرهنگ و هنر باشد، اکنون مدت‌هاست که با مدیری روبروست که در برابر بی‌مبالاتی‌های خود که به دور از شان فرهنگ و هنر است نه تنها اقدام به اصلاح رویه خود نمی‌کند، بلکه مدام مرتکب اینگونه رفتارها می‌شود. 

بنیاد رودکی که باید مدیرعامل آن شخصی آگاه به ارزش‌های هنر و فرهنگ و روابط بین‌المللی فرهنگ و هنر باشد، اکنون مدت‌هاست که با مدیری روبروست که در برابر بی‌مبالاتی‌های خود نه‌تنها اصلاح رویه نمی‌دهد، بلکه مدام مرتکب رفتارهایی سوال‌برانگیز می‌شود

از این رو اهرم‌های گرداننده صحنه چرخان تالار وحدت آسیب می‌بینند و گفته می‌شود که با وضعیت بد اقتصادی امکان تعمیر و رفع مشکل به سختی ممکن است و حتی برخی ارسال قطعات را به علت تحریم‌ها غیرممکن و رفع آسیب را غیرممکن می‌دانند؛ اما مدیرعامل بنیاد رودکی در یک رفتار بسیار آشنا که اغلب بدان شیوه روسی سرپوش‌گذاری بر مسایل و مشکلات می‌گویند اظهار می‌دارد که مساله حادی نیست و فورا برطرف شده است.

 با این حال شنوندگان عاقل نیز می‌دانند که این پیام به چه مفهومی است. واقعیت این است که مشکلات اهالی فرهنگ و هنر سال‌هاست با همین سیستم مدیریت می‌شود: کتمان حقایق و وارونه کردن واقعیات و این خرابی تالار وحدت نمونه‌ای از این رویه است که بروز یافته و عیان شده تا همگان متوجه عمق فاجعه شوند که بر سر فرهنگ چه مدیرانی حاضرند و دلایل این همه ویرانی و زوال چیست.