بیتا یاری

از ابتدای سال، برگزارکنندگان کنسرت‌ها به‌‌رغم اعتراضاتشان موظف به پرداخت 10درصد از درآمد ناشی از بلیت‌فروشی اجراها به خزانه دولت شده‌اند. قانونی که در سال گذشته به تصویب رسیده است و خیلی‌ها آن را باج‌خواهی دولت از فعالان عرصه فرهنگ می‌دانند! البته پیشنهاد آن در کمال ناباوری از جانب وزارت ارشاد به دولت شده و طی لایحه‌ای از آنجا به مجلس برده و تصویب ‌شده است. قانونی که اعتراض فعالان صنف موسیقی، هنرمندان و تهیه‌کنندگان را برانگیخته و موجب نارضایتی از وزارت ارشاد و مسئولان بزرگ و کوچکش شده است و آن را ضدفرهنگی‌ترین عمل وزارت فرهنگ و ارشاد ارزیابی می‌کنند؛ چراکه وزارت فرهنگ و ارشاد باید در راستای تسهیل، گسترش و توسعه فعالیت‌های فرهنگی هنری بکوشد و حال که در چند دهه گذشته موسیقی همیشه مورد بی‌مهری واقع‌شده و آنچنان که شایسته است نه حرمت دیده و نه به‌آسانی امکان برگزاری کنسرت مهیا بوده و نه شاغلان این بخش امنیت شغلی داشته‌اند؛ به‌جای آنکه وزارت فرهنگ و ارشاد به دنبال ایجاد امنیت بیشتر در بخش فرهنگ و هنر به‌ویژه موسیقی برآید، به ناامن‌سازی فضای فرهنگی دست یازیده و به‌جای آنکه به گسترش هنر و فرهنگ ولو در قالب تجارت موسیقی بپردازد؛ برای آن مانع‌تراشی و سنگ‌اندازی کرده است. عملی که ضدفرهنگی‌ترین حرکت وزارت فرهنگ و ارشاد است و معنای آن این است که این وزارتخانه علاقه‌مند به برگزاری رویدادهای موسیقی در قالب کنسرت نیست و نه‌تنها هیچ حمایت و کمکی نمی‌کند، بلکه به گران‌تر شدن بلیت کنسرت‌ها و درنتیجه به کم و حذف کردن مخاطبان آن اقدام کرده است.

از ابتدای سال، برگزارکنندگان کنسرت‌ها به‌‌رغم اعتراضاتشان موظف به پرداخت 10درصد از درآمد ناشی از بلیت‌فروشی اجراها به خزانه دولت شده‌اند. قانونی که در سال گذشته به تصویب رسیده است و خیلی‌ها آن را باج‌خواهی دولت از فعالان عرصه فرهنگ می‌دانند!

به‌راستی چرا وزارت صنایع یا اقتصاد تاکنون چنین پیشنهاد‌هایی را راجع به صنعتگران، بازرگانان و تجارت‌پیشگان و صاحبان کمپانی‌های بزرگ با درآمدهای چند صدمیلیاردی به مجلس نداده‌اند؟ چرا آنها چشم طمع به درآمدهای ناشی از بازار سرمایه و تجارت ندارند و چرا هیچ‌گاه زیر بار حرفی برای دریافت مبالغی بیش از مالیات نمی‌روند؟ زیرمجموعه وزارتخانه آنها که چرخه اقتصادی کشور را در دست دارند و درآمد ناشی از کنسرت‌ها در طول یک سال پول خرد تجارت آنها نیز حساب نمی‌شود؛ چرا آنها بازار کسب و تجارت را تهدید نمی‌کنند؟ راستی ایراد کار کجاست که وزارت صنایع و بازرگانی چشم طمع به سود کسب‌وکار و تجارت ندارد، اما وزارت فرهنگ به خرده‌بیزینس‌های کنسرت‌ها چشم دارد و در این راستا پیشنهاد‌هایش را به دولت می‌دهد؟

آیا ایراد این مساله آن نیست که وزارت فرهنگی که باید درراستای هرچه مهیاترکردن زمینه‌های شکوفایی و گسترش فرهنگ بکوشد، به‌جای این هدف در راستای کسب منافع مالی و تجارت می‌اندیشد؟ آیا این حرکت با ماهیت این وزارتخانه در تضاد نیست؟ ضدفرهنگی‌ترین عملی که وزارت فرهنگ و ارشاد می‌توانست انجام دهد دخالت در امور غیرفرهنگی بود که اکنون مرتکب آن شده است؛ ضمن آنکه چشم طمع دوختن به اندک درآمد کنسرت‌های موسیقی مضمونی جز باج‌خواهی ندارد و دور از جایگاه وزارتخانه فرهنگ است.

آیا این عمل وزارتخانه فرهنگ و ارشاد در راستای همان سیاست تدبیر و امید دولت است و یا دارد در این سال گرانی و سختی معیشت امید را نیز از مردم می‌گیرد؟ آیا وزارت ارشاد برنامه‌‌ای برای حذف موسیقی زنده از دسترس عامه مردم دارد؟ و آیا برای خشکاندن لبخند مردم از طریق گران کردن بلیت کنسرت‌ها اقدام کرده است؟ 

وزارت فرهنگ و ارشاد اگر چنین قصدی ندارد باید برای لغو این مصوبه مجلس اقدام عاجل کند.