بهروز آقاخانیان

شروع جریان هیپ‌هاپ در اوایل دهه 70 میلادی است و اولین قطعه استودیویی رپ نیز در سال 1979 منتشر شد. بااین‌حال تا سال 1982 و ساخت آهنگ اعتراضی The Massage یا پیام، همه آثار برای رقص خیابانی یا دیسکو تولید می‌شد. نوشته نیز ترجمه ایست از یادداشت گاردین در می 2013 درباره داستان ساخت این آهنگ.

جیگز چیس (Jiggs Chase)، تولیدکننده آهنگ: «یک‌شب که خانه اد فلچر بودم به او گفتم: «ما باید یک‌چیزی بنویسیم.» او هم درحالی‌که روی کاناپه لم‌داده بود و علف می‌کشید، گفت: «به من فشار نیار. چون همین‌الان هم ته خط هستم و فقط دارم سعی می‌کنم خودم را زنده نگه‌دارم.» (ترجمه «Don’t push me, ‹cos I’m close to the edge, I’m trying not to lose my head.») من گفتم: «اوه. چه بیت خفنی!» همین بیت هم بعداً شد هوک آهنگ.

سیلویا رابینسون (رئیس شوگر هیل، یعنی لیبل گرندمستر فلش) ایده آهنگ The Message را از قبل در ذهن داشت. درواقع او به دنبال تولید آهنگی جدی بود که نشان بدهد در جامعه چه دارد می‌گذرد، اما هیچ‌وقت نتوانسته بود ایده‌اش را عملی کند. برای همین وقتی ایده و هوک ترانه را برایش بردیم، خوشحال شد و گفت «انگار می‌شود یک آهنگ پرطرفدار از این درآورد». حالا نوبت ساخت موسیقی و نوشتن کامل ترانه بود. 

اد همه این کارها را انجام داد و فقط بخش آخر یعنی رپ کردنش مانده بود که توسط Melle Mel انجام شد. باوجوداین همه اعتبار این آهنگ بعداً به Grandmaster Flash and the Furious Five رسید و Melle تنها عضو این گروه بود که درواقع نقشی در این آهنگ داشت.  Melle بهترین رپر گروه بود ولی بااین‌وجود اد به او می‌گفت که باید چه‌کاری کند. البته سیلویا به اد گفت «تو هم باید روی آهنگ رپ کنی» و او هم این کار را کرد.

می‌دانستم این آهنگ پرطرفدار می‌شود. چنین چیزی را در خودمان می‌دیدم ولی هیچ‌وقت در این حد فکر نمی‌کردم. موسیقی رپ تا آن زمان تمامش رجزخوانی و تعریف از خود بود اما اد آن را در مسیر تازه‌ای انداخت. The Message کاری کرد که رپ جدی گرفته شود. همیشه گروهای رپ زیادی بودند ولی بسیاری از آنها موفق به بستن قرارداد برای ضبط آهنگ‌هایشان نمی‌شدند. این آهنگ به این گروه‌ها هم کمک کرد تا مخاطبی برای خود پیدا کنند. در اروپا طرفدارهای سفیدپوست ما حتی بیشتر از سیاه‌پوستان بودند.  

آهنگ همین‌طور در جدول فروش می‌رفت بالا و ما هم پول بیشتری گیرمان می‌آمد، چون مردم آن را دوست داشتند و به آن گوش می‌دادند. حتی تا به امروز هم این درآمد ادامه دارد. مثلاً P Diddy در کارتون Happy Feet از آن استفاده کرد وIce Cube هم آن را بازخوانی کرد.»

اد فلچر(Ed Fletcher) معروف به دوک بوتی، ترانه نویس و رپر آهنگ: « محله‌ای که در آن زندگی می‌کردم و چیزهایی که در آن می‌دیدم واقعاً مثل یک جنگل بود. باوجوداینکه محله ما آن‌قدر هم بد نبود اما وقتی در اتاق نشیمن می‌نشستید، دیدن جرم و جنایت در پارک روبرو امری عادی بود. انگار دارید فیلم سینمایی نگاه می‌کنید. من فقط خواستم آن چیزی را که می‌دیدم به جامعه برسانم.

رپرهای آن موقع معمولاً نوجوانانی بودند که فقط می‌خواستند خوش بگذرانند و پارتی بروند. برای همین شنیدن چنین آهنگی چیز جدیدی بود. خوشبختانه سیلویا دید خوبی داشت و حمایت کرد. خود گرندمستر فلش علاقه‌ای نشان نداد. فکر می‌کرد آخر چه کسی چیزی مثل این را گوش می‌دهد. Melle Mel هم که دیگر اصلاً قبولش نداشت. من می‌خواستم هم ازنظر موسیقی و هم ترانه کار جدیدی باشد. برای همین خیلی روی آن ‌وقت گذاشتم. به نوع آهنگش آن موقع سبک ترنس می‌گفتم. ملودی‌اش هم ساختاری نامتقارن داشت ولی باس‌لاین آن ثابت بود. معمولاً تک آهنگ‌ها یک هوک و چند ورس دارند ولی این کار دو تا هوک داشت. یکی «Don’t push me, ‹cos I’m close to the edge» و دیگری «It’s like a jungle sometimes». آن دوره خیلی به افکت‌های الکترونیک و صدای پرکاشن علاقه داشتم. در این کار هم از آنها استفاده کردم.

اولین باری که حس کردم این آهنگ موفق می‌شود زمان میکس آن بود. سیلویا اعتقاد خرافی به اعداد داشت. برای همین نسخه اول آهنگ هفت دقیقه و 11 ثانیه بود چون  فکر می‌کرد عدد خوش‌یمنی هست. آن شب آهنگ را به فرانکی کروکر که یکی از دی‌جی‌های شناخته‌شده نیویورک بود نشان داد و روز بعد آهنگ پخش شد. تا یازده روز بعد آهنگ پانصد هزار نسخه فروخته بود. رولینگ استون آن را بهترین آهنگ هیپ‌هاپ تاریخ انتخاب کرده است. من همیشه با خودم فکر می‌کنم اگر می‌دانستم چه اتفاقی قرار هست برای این آهنگ بیافتد، به نام خودم ثبتش می‌کردم.»