احمد پژمان

جشنواره‌ موسیقی فارس از نجیب‌ترین و شریف‌ترین جشنواره‌های استانی‌ست که در سراسر کشور برگزار می‌شود. به همّت جوانان همان منطقه و با پول و سرمایه‌ بخش خصوصی که به عشق موسیقی و اعتلای فرهنگ پا به میدان گذاشته‌اند. تا جایی که من خبر دارم این جشنواره در دو سال گذشته نه از هیچ نهاد دولتی و حکومتی کمک گرفته و نه کسی از دولتی‌ها و حکومتی‌ها ابراز تمایلی به کمکی داشته ولوُ اندک. ایرادی هم ندارد هنرمندان موسیقی سال‌هاست خو کرده‌اند به این‌که کارشان را خودشان سامان بدهند و معطّل رسیدن دستی برای هم‌یاری نباشند. 

بیرون نشستن و تماشا کردن و بعد بی‌مقدمه و سرزده از راه رسیدن و مجلسی را که دیگرانی زحمت‌اش را کشیده‌اند از آن خود کردن زیبنده‌ هیچ سیاستمدار اخلاق‌مندی نیست. هرچند سخنرانی‌هایشان اسباب چندین عکس یادگاری را فراهم کرد که لابد در انتصابات و انتخابات بعدی به‌کار خواهد آمد

از حق نمی‌توان گذشت که جشنواره‌ امسال خوب برگزار شد. نظم و انضباط و رعایت حقوق هنرمندان و دقت در داوری‌ها و کوشش برای برگزاری جشنواره‌ای با حداکثر توانی که در شهرستان وجود دارد از نکاتی بود که دو دوره‌ اخیر این جشنواره را از سال‌های پیش و کلیّت جشنواره‌ موسیقی فارس را از دیگر  جشنواره‌های استانی آشکارا ممتاز می‌نمود. همین بود که دعوت دوستان شیرازیم را بی‌درنگ پذیرفتم. بی‌شک برای من بسیار دلپذیر بود که چند روزی را در کنار هنرمندان جوان استان فارس و داوران ارجمند مدعو بودم و در معیّت ایشان روز و روزگارمان خوش شد. 

مضاف بر آن که هیات داوران امسال در نوع خود بی‌نظیر و متشکل از بهترین‌های موسیقی‌های ایران بود.

تنها چیزی که شیرینی جشنواره را در کام همه تلخ کرد همان بود که خصوصی به دوستان گفتم و اینک ناگزیر و موظف هستم به آشکارا گفتن‌اش. از میان سیاسیّونی که در شب اختتامیه سخنرانی کردند و برای جماعتی که خود همه موسیقی‌شناسانی حرفه‌ای بودند درباره‌ مطالب پیش‌پا افتاده‌ موسیقی توضیح واضحات دادند، چند نفر در برگزاری این جشنواره حضور مستقیم و موثّر داشته‌اند؟ چند نفر نفوذ اداری‌شان را برای برگزاری بهتر این جشنواره به‌کار گرفته‌اند؟ چند نفر اصلاً می‌دانستند که چنین جشنواره‌ای در جریان بوده‌است؟ 

بدیهی‌ست اگر بنا باشد کسی در چنین جمعی سخن براند، یا باید از سیاست‌گذاران فرهنگی باشد یا از هنرمندان. سخنرانی اشخاص غیر مرتبط با فرهنگ و موسیقی هرچه‌قدر هم که محترم باشند در چنین مجلسی منطقی به‌نظر نمی‌رسد.

بیرون نشستن و تماشا کردن و بعد بی‌مقدمه و سرزده از راه رسیدن و مجلسی را که دیگرانی زحمت‌اش را کشیده‌اند از آن خود کردن زیبنده‌ هیچ سیاستمدار اخلاق‌مندی نیست. به این عزیزان که ناگهان و به واسطه موفقیت و فراگیر شدن این رویداد هنری علاقمند به موسیقی شدند و قدم‌رنجه کردند و سخنرانی‌هایشان اسباب چندین عکس یادگاری را فراهم کرد که لابد در انتصابات و انتخابات بعدی به‌کار خواهد آمد عرض می‌کنم: 

«خوش آمدید امّا خاطرجمع‌اید که مجلس را درست آمده‌اید؟ اگر به چنین مجالسی علاقمند هستید زهی افتخار، فقط در برگزاری‌شان هم کمی کمک بفرمایید تا شما را هم بشود صاحب‌مجلس تلقّی کرد و نه مهمانان ناخوانده.»