نمایشگاه«تنهایی پر هیاهو» با آثار نقاشی فاطمه اسلامیان در گالری ثالث برپا شد.

خالق آثار این نمایشگاه گفت: در مجموعه «تنهایی پر هیاهو» به موضوع شکستن حریم خصوصی و عوامل بیرونی که تنهایی انسان را به هم می‌زنند، پرداختم. 

فاطمه اسلامیان افزود: کانسپت این نمایشگاه تنهایی بود و ایده‌اش از دو سال قبل شکل گرفت. در این‌باره سعی کردم به مزاحمت‌ها و عوامل بیرونی بپردازم که تنهایی انسان را به هم می‌زنند. گاهی برای نشان دادن این عوامل از موتیف‌های حیوانی مثل کلاغ و حشرات استفاده کردم.این هنرمند گفت: انسان گاهی ناچار به همزیستی است. در این شرایط برای پس زدن عوامل بیرونی ممکن است به دور خود دیواری بکشد. دیوار را برای همین در آثارم به کار بردم. چون می‌خواستم ضمن آن درباره شکسته شدن حریم شخصی حرف بزنم. اسلامیان گفت: در این نمایشگاه ۱۳ تابلو به دیوار آویخته شد که بیشتر آنها اکریلیک روی بوم بود. برخی از آنها هم طراحی روی طلق هستند.او درباره نام نمایشگاه خود نیز گفت: کارها ربط مستقیم به رمان مشهور «تنهایی پر هیاهو» ندارند. ولی تنهایی که می‌خواستم نشان دهم ممکن است مرتبط باشد.این هنرمند درباره استفاده خود از عنصر رنگ در آثارش نیز گفت: رنگ در جاهایی نمادین است. البته صحبت از نمادهای شخصی و احساسی است و نگاهم به رنگ‌ها کلی است و به دنبال نمادهای فرهنگی و اجتماعی نبودم.

اسلامیان گفت: بازدیدکنندگان با موضوع کار ارتباط برقرار کردند و گمان می‌کنم دلیل آن هم این بود که کارها فیگوراتیو است. مردم با چهره به خوبی ارتباط برقرار می‌کنند. برای نقاشی فیگورها مدل زنده داشتم اما همه آنها شباهت کلی به هم داشتند. البته بیننده به خوبی متوجه می‌شود که آنها افراد مختلفی هستند ولی نمی‌تواند شباهت‌شان را هم انکار کند. این شباهت‌ها تا حد زیادی عمدی و در خدمت کار بودند.او گفت: مخاطب با دیدن آنها حتی به این فکر می‌کند که هر کدام از آنها می‌تواند خودش باشد. این حس همذات‌پنداری را با فیگورها ایجاد کردم. البته حس چهره‌ها متفاوت است و به حال و هوایم وقت خلق اثر برمی‌گردد. برداشت مخاطب این است که فیگورها غمگین هستند ولی در عین حال در موضع قدرت قرار دارند.این هنرمند وجه اجتماعی آثارش را مهم دانست و گفت: همه چیز درونی و شخصی نیست. بلکه نگاهم اجتماعی بوده و آن بخش نیز برایم مهم است.فاطمه اسلامیان در پایان درباره نمایشگاه آینده خود گفت: واقعا قصد ندارم خیلی زود دوباره نمایشگاه بگذارم. چون باید متقاعد شوم که حرف و حرکت تازه‌ای برای ارائه دارم. البته حرف زیاد دارم ولی باید بتوانم آن را طوری بگویم که برای مخاطب تازگی داشته باشد. تا به این نقطه نرسم قصد ندارم کاری ارائه دهم.