موسیقی فیلم؛ همچون باخ و بتهوون

جان تاونر ویلیامز آهنگساز، رهبر ارکستر و پیانیست آمریکایی و یکی از سرشناس‌ترین چهره‌های دنیای موسیقی فیلم است که در طی ۶ دهه متوالی بیش از یکصد موسیقی متن برای فیلم‌های سینمایی با ژانرهای مختلف آهنگسازی و رهبری کرده. ازجمله این موسیقی‌ها که اغلب جزو شاهکارهای موسیقی برنامه‌ای یا پروگراماتیک هستند می‌توان به فیلم‌های آرواره‌های کوسه، سری جنگ‌های ستارگان، ای تی، سری ایندیانا جونز، سری پارک ژوراسیک، فهرست شیندلر، سوپرمن، و سری فانتزی هری پاتر اشاره کرد. ویلیامز از روح خود هدایایی به میراث شنیداری بشریت تقدیم کرده که کمتر از آفرینش آهنگسازان بزرگ تاریخ همچون باخ و بتهوون و موتزارت و ... نیست ولی در گرایشی دیگر و زمانی دیگر و بشریت در اکنون و آیندگان بابت این آفرینش‌ها قدردان زحمات این آهنگساز بزرگ و خلاق زمانه خواهد بود موسیقی جان ویلیامز در تقسیم‌بندی نوین موسیقی برنامه‌ای که موسیقی فیلم هم یکی از زیرمجموعه‌های این نوع موسیقی است جزو موسیقی آرتیستیک، هنری، ارزش‌گذاری می‌شود و نه در گونه موسیقی تجاری. و به دلیل دارا بودن تم، فرم، ارکستراسیون و تکنیک‌های آهنگسازی موسیقی کلاسیک و معاصر می‌توان آنها را در محافل علمی موسیقی و آکادمی‌ها اجرا و مورد تجزیه‌وتحلیل قرارداد

امیر بکان، آهنگساز و مدرس دانشگاه

جان ویلیامز دانش‌آموخته مدرسه موسیقی جولیارد در گرایش موسیقی جز، آرانژمان موسیقی جز و سمفونیک است که در دهه هفتاد و پس از سه بار نامزدی در اسکار به‌عنوان بهترین تنظیم‌کننده برای ارکستر، به خاطر فیلم «ویولن‌زن روی بام» در سال 1971 اولین جایزه اسکار را از آکادمی هنرهای سینمایی آمریکا دریافت کرد. 

سبک آهنگسازی او و تسلطش در به‌کارگیری تکنیک‌های مختلف آهنگسازی و هارمونی زیبا در سبک موسیقی نیورمانتیک و ارکستراسیون درخشان و خلاق از ویژگی‌های آثار جان ویلیامز است. نوع موسیقی او را می‌توان شبیه به آثار سمفونیک گوستاو مالر و ریچارد اشتراوس دانست و البته با کاربردی متفاوت. مشخصه بارز موسیقی او خلق و آفرینش «تم بکر و بدیع» یا همان Main Theme  است یعنی چیزی شبیه به «لایت موتیف» Leitmotif در اپراهای ریچارد واگنر آهنگساز بزرگ مکتب رمانتیک. او آن‌چنان موسیقی خود را طراحی و کمپوزیسیون می‌کند که مجموعه‌ای از تم‌ها در قالب فرم‌های کلاسیک و با دولپمان یا گسترش و پیوند بین قسمت‌های مختلف سکوئنس‌ها به یک وحدت و انسجام منطقی می‌رسد که با نقاط عطف چندگانه و نقطه رهایی موسیقی به اوج خود رسیده و شنونده و بیننده را مسحور خود می‌سازد. موسیقی او آن‌چنان با تصویر آمیخته می‌شود که گویی این دو مدیا باهم متولد گردیده‌اند و برای بیننده دستاوردی فراتر از فیلم به همراه دارد و بهره‌ای که بیننده و شنونده از موسیقی فیلم می‌برد چیزی است ورای خود فیلم که این موضوع از اعجاز آثار جان ویلیامز است.

در همان دهه پرفروغی آثار ویلیامز در عرصه موسیقی فیلم و خلق تم‌های شاخص و ماندگار، سال‌های دهه 70، او موسیقی متن را دارای سروشکلی با ساختار و فرم مشخص کرد و بر غنای موسیقی فیلم افزود .

همکاری ویلیامز با جورج لوکاس در این ایام شکل می‌گیرد و نتیجه این همکاری مجموعه جنگ‌های ستارگان است که تم موسیقی این فیلم در نظرسنجی انستیتو نظرسنجی موسیقی متن در آمریکا توسط مردم و منتقدین برترین و ماندگارترین تم برای موسیقی فیلم انتخاب‌شده و این نشان از خلاقیت و نبوغ ویلیامز در آفرینش و تأثیرگذاری اجتماعی است.

آثار ویلیامز ازنظر کمپوزیسیون و ارکستراسیون بسیار دقیق و خلاقانه است. تم‌هایی که او آفریده از بهترین و به‌یادماندنی‌ترین موسیقی‌ها در قرن بیستم و بیست و یکم به شمار می‌رود که می‌توان اکثر آنها را به خاطر آورد و زمزمه کرد مثل جنگ ستارگان، ای تی، ایندیانا جونز، هری پاتر، سوپرمن و غیره. موسیقی جان ویلیامز در تقسیم‌بندی نوین موسیقی برنامه‌ای که موسیقی فیلم هم یکی از زیرمجموعه‌های این نوع موسیقی است جزو موسیقی آرتیستیک، هنری، ارزش‌گذاری می‌شود و نه در گونه موسیقی تجاری.

این نوع نوشتار موسیقی متن در امتداد سبک نوشتاری موسیقیدانانی همچون مکس اشتاینر، میکلوش روژا، کارل استالینگ، برنارد هرمن، آلفرد نیومن قرار می‌گیرد که در نیمه اول قرن بیستم آثار شاخصی از خود در بخش موسیقی متن برجای گذاشتند. همچون مکس اشتاینر که به پدر موسیقی فیلم شهرتی جهانی دارد با آثاری همچون کازابلانکا و بربادرفته، میکلوش روزا با آثاری همچون بن‌هور و ژولیوس سزار، برنارد هرمن با شاهکارهایی همچون سرگیجه و پرندگان و المر برنشتاین با موسیقی متن هفت دلاور. و همچنین آهنگسازان بزرگ معاصر قرن بیستم همچون دیمیتری شوستاکوویچ و سرگی‌پروکوفیف با ساخت آثار موسیقی فیلم برای فیلم‌هایی همچون رزمناو پوتمکین و هملت و الکساندر نوسکی و ایوان مخوف بر غنا و ارزش موسیقی متن فیلم افزودند. راین‌بین تعدادی از آهنگسازان متأخر قرن بیستم در گرایش آفرینش موسیقی فیلم که رسانه‌ای جدیدتر به شمار می‌رفت و همگی از آهنگسازی موسیقی مستقل جذب آهنگسازی برای فیلم و به‌اصطلاح موسیقی برنامه‌ای شده بودند همان رویه پیشینیان خود در خلق موسیقی هنری را ادامه دادند. آهنگسازانی همچون جری گلد اسمیت، جان باری، ویلیام والتن، رن گودوین، الکس نورث، فرانتس واکسمن، جان ویلیامز، هوارد شور،و انیو موریکونه نابغه آفرینش تم‌های رمانتیک که این گروه آثار موسیقی متن آنها به‌صورت مستقل با عنوان Soundtrack منتشر می‌شود و بارها مورداستفاده قرار می‌گیرد و همه این موسیقی‌ها مشخصاتی چون دارا بودن تم، فرم، ارکستراسیون و تکنیک‌های آهنگسازی موسیقی کلاسیک و معاصر را حین آفرینش به همراه دارند و می‌توان این آثار را در محافل علمی موسیقی و آکادمی‌ها اجرا و مورد تجزیه‌وتحلیل قرارداد و در مورد آنها مقاله و تجزیه‌وتحلیل فنی موسیقی نوشت که این خود دستاورد گرانمایه ایست.

جان ویلیامز بی‌شک یکی از نوابغ موسیقی قرن بیستم و بیست و یکم است و در 86 سالگی هم مشغول آفرینش. سه موسیقی متن اخیرش در سال‌های 2011، 2013، 2015 با فیلم‌های تن‌تن و اسب جنگی و لینکلن ثابت کرد که هنوز در خلق اثر در همه ژانرها مثل حماسی،رمانتیک، فانتزی و تراژیک سرآمد است. خلاقیت در آفرینش تم بکر، ارکستراسیون یا سازآرایی باشکوه به سبک آهنگسازان مکتب رمانتیک مثل چایکوفسکی و اشتراوس، پست رمانتیک همچون گوستاو مالر و ریچارد اشتراوس و معاصر همچون آرون کوپلند و لئوناردبرنشتاین و همچنین رهبری بی‌نظیر مجموعه‌های ارکستر از ویژگی‌های بارز اوست. دیگر آثار مستقل او کنسرتو برای سازهای فلوت، ویولن، ویلن‌سل، ترومپت، توبا و کارهای پیانویی و کوارتت زهی هستند که به‌تناوب توسط ارکسترهای مختلف در سرتاسر جهان و با حضور سولیست‌های برجسته همچون آیزاک پرلمن و یویوما و دیگران اجراشده است. 

در اوقات فراغت از نوشتن موسیقی، او رهبری ارکستر سمفونیک بوستون را با اجرای آثار آهنگسازان کلاسیک و رمانتیک به عهده دارد و اخیراً نیز قرار بود در سالن رویال آلبرت هال لندن به‌عنوان رهبر میهمان ارکستر سمفونیک لندن را هدایت کند و به دلیل کسالت این برنامه‌ها کنسل و البته با رهبری دیگر مجدد اجرا خواهد شد. او از روح خود هدایایی به میراث شنیداری بشریت تقدیم کرده که کمتر از آفرینش آهنگسازان بزرگ تاریخ همچون باخ و بتهوون و موتزارت و غیره نیست ولی در گرایشی دیگر و زمانی دیگر و بشریت در اکنون و آیندگان بابت این آفرینش‌ها قدردان زحمات این آهنگساز بزرگ و خلاق زمانه خواهد بود.