بیتا یاری، روزنامه‌نگار

چندی است متولیان دولتی فرهنگ، در بیان دقیق منظوری که از موسیقی دارند صفت عالی «فاخر» را به کار می‌برند که هرچند مشخص نیست دقیقاً اول‌بار چه کسی آن را در توصیف موسیقی ایرانی به‌کاربرد، امروزه این امر رایج شده است. آنچه مسلماً نمی‌‎توان ازاین‌گونه سخنان با اشاره به موسیقی فاخر دریافت، دقیقاً همان منظوری است که گوینده می‌خواهد با به کار بردن واژه فاخر بیان کند. یا بهتر بگوییم گوینده به صورت مبهم این واژه را به کار می‌گیرد تا چیز دیگری را بازگو کند و این منظور از گوینده‌ای به گوینده ای دیگر فرق می‌کند این در حالی است که همه یک واژه را به کار می‌گیرند.

در این صحبت‌ها دقیق شوید:

صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دیدار با هنرمندان استان کرمان به حمایت این وزارتخانه از موسیقی فاخر که منجر به گمراهی بشریت نشود تأکید کرد. (خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) به نقل از روابط عمومی وزارت ارشاد، 15اردیبهشت86).

علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی : «بی‌تردید موسیقی ایرانی در تمام حوزه‌های آن جایگاه بسیار ارزشمندی دارند کما اینکه بسیاری از حکیمان ما درزمینه موسیقی تبحر بسیار زیادی داشتند. بنابراین ما هرگز نمی‌توانیم این گنجینه را فراموش کنیم. وزارت ارشاد نیز خود را متعهد به حمایت از موسیقی فاخر می‌داند و آن را ابزاری برای تلطیف جامعه عنوان می‌کند.» (اول اسفندماه 94در مراسم اختتامیه سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر).

صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: «آنچه دولت و دفتر موسیقی بر آن تأکید بسیار زیادی دارند؛ بحث تولید و محتوای آثار هنرمندان است و بخش مربوط به اعطای مجوز، محتوای آهنگ‌ها را به لحاظ مبتذل نبودن و... به‌دقت بررسی می‌کند تا یک موسیقی غنی و فاخر را تحویل دهد». (16 تیرماه 97 ، باشگاه خبرنگاران جوان).

از سخنان چند وزیر ارشاد با طیف‌های سیاسی متفاوت که در بالا آمد مشخص است که موسیقی در نظر متولیان دولتی فرهنگ، به جهت مصرف آن اشاره دارد. یکی از آنها فاخر را صفتی برای نشان دادن وضعیتی غیر گمراه‌کننده به‌کاربرده، انتظار خویش را از موسیقی با واژه فاخر صاحب ارزش اخلاقی و دینی بیان کرده است. دیگری با به کار بردن  موسیقی فاخر آن را ابزاری برای تلطیف جامعه عنوان داشته است که نشان می‌دهد در نظر این مدیر دولتی، موسیقی حتی به قول خودشان از جنس فاخر چیزی برای استفاده جمعی به جهت هدفی خاص است که آن هدف می‌تواند چیزی شبیه سرگرمی و... باشد.  اما سومین مدیر دولتی حوزه فرهنگ آن را کیفیتی می‌داند که در برابر ابتذال قرار می‌گیرد. موسیقی چه برای مقاصد دینی چه تفریحی به کار رود می‌تواند کیفیتی پایین و نازل و یا عالی داشته باشد. ازاین‌رو انتظارات یا اهداف مدیران دولتی از موسیقی با گذاشتن واژه فاخر برآورده شدنی نیست. حتی اگر مقصود موردنظر این گویندگان از واژه فاخر، وزین بودن موسیقی و گران‌سنگی آن باشد  باز هم با توجه به اهدافی که برمی‌شمارند، بلافاصله منظور خود را نقض می‌کنند و ماهیتی کارکردی را جای آن می‌نشانند.. ازاین‌رو بهتر است با پنهان شدن پشت واژه فاخر که اتفاقاً در دو دهه گذشته و در دولت‌های متفاوت به عنوان صفتی برای موسیقی بیان‌شده، به مجهولات زبان فارسی نیافزاییم. 

هر سه وزیر ارشاد، واژه فاخر را به کار برده‌اند. البته هر یک منظوری متفاوت از دیگری در به کار بردن این واژه دارند. پرسش اینجاست که چرا این قدر منظور مدیران دولتی با هم فرق دارد در حالی که اغلب می‌پندارند که همه آنها دارند یک مفهوم را بازگو می‌کنند؟ آنچه مسلم است و در این سخنان متفاوت نشان داده شده، فارغ از ظاهر استفاده از واژه فاخر، می‌توان معنای اصلی این واژه را در پرتو گرایش سیاسی هر کدام از گویندگان آن یافت. گویا هر کدام  از وزرا با به کارگیری واژه فاخر صورت بندی خاصی را در ذهن هم‌مسلکان خویش ترسیم می کنند تا بهتر بتوانند طیف همراهان خود را همچنان همراه نگاه دارند. با این رویکرد و وضعیتی که در استفاده از واژه فاخر برای توصیف موسیقی مدنظر مدیران دولتی رفت، بهتر نیست بدانیم آیا «فاخر» به یک برچسب زیباشناسی در جمهوری اسلامی تبدیل شده است؟