هنرمند طراح و کارتونیست گفت: کادر درمانی بیمارستان‌ها مرا جزئی از خودشان می‌دانستند و عقیده داشتند کاری که انجام می‌دهم نوعی هنردرمانی است.

در آثار امید دادن برایم خیلی مهم بود و انرژی و قدرت برای مقابله با کرونا در این طرح‌ها خیلی پررنگ شده بود. با توجه به اینکه ترس و وحشت را در اطرافیان خود می‌دیدم سعی می‌کردم این احساسات را کمتر کنم و اهمیت همبستگی را نشان دهم

علیرضا پاکدل، در گفت‌وگو با هنرآنلاین درباره فعالیت‌های خود در دوران شیوع کرونا گفت: در اسفندماه نکات جدی مانند نرفتن به سفر، رعایت نکات بهداشتی و ماندن در خانه مطرح شده بود و من هم سعی کردم آثاری را با این موضوعات طراحی کرده و در اینستاگرام منتشر کنم. پس از مدتی که تعداد کارها زیادتر شد متوجه شدم که این آثار بازخورد جهانی زیادی پیدا کرده‌اند و شبکه‌ها و سایت‌های خارجی این آثار را بازتاب داده‌اند و همین موضوع باعث شد حجم عظیمی از مخاطب به صفحه اینستاگرام من جلب شود.

پاکدل افزود: پس از آنکه این بازخوردها را دیدم در کار خود جدی‌تر شدم و سعی کردم این مجموعه آثار ادامه‌دار باشد. سعی کردم روزی یک طرح منتشر کنم و تابه‌حال بیش از 80 اثر کرونایی طراحی کردم که ترکیبی از طراحی دستی و رنگ‌آمیزی دیجیتال هستند. این آثار را ویژه صفحه اینستاگرام خودم کار ‌کردم و تعدادی از آنها بعداً در نشریات یا سایت‌ها بازنشر شدند.

او درباره موضوع این طرح‌ها گفت: اوایل شیوع کرونا بیشتر نکات ایمنی و هشدارهای بهداشتی را به تصویر می‌کشیدم. پس از آنکه بازخورد بیشتری از آثار دیدم، نکاتی را که از سوی کادر درمانی و هلال‌احمر گوشزد شده بود و اهمیت آن‌ها یادآوری می‌شد را وارد کارهایم کردم. در این آثار امید دادن برایم خیلی مهم بود و انرژی و قدرت برای مقابله با کرونا در این طرح‌ها خیلی پررنگ شده بود. با توجه به اینکه ترس و وحشت را در اطرافیان خود می‌دیدم سعی می‌کردم این احساسات را کمتر کنم و اهمیت همبستگی را نشان دهم.

پاکدل ادامه داد: در آثارم نکاتی وجود داشت که مستقیماً به فرهنگ ایرانی اشاره می‌کرد و برای مخاطب غربی به نوعی معرفی‌کننده فرهنگ ایران بود. به عنوان مثال یکی از پرمخاطب‌ترین آثارم طرحی بود که با موضوع سفره هفت‌سین کشیده شده بود و یا طرح دیگری که کادر درمان را در حال عبور از زیر قرآن نشان می‌داد، سؤالات زیاد مخاطبان خارجی را به همراه داشت و من به آنها درباره کتاب آسمانی‌مان و حضور آن در میان مردم ایران توضیح می‌دادم. این آثار جدا از موضوع کرونا، نقش مهمی در معرفی فرهنگ و آداب و رسوم ما در کشورهای خارجی داشت.

پاکدل با اشاره به واکنش‌های مخاطبان داخلی و خارجی گفت: بعضی از مخاطبان خارجی که نزدیکان خود را به دلیل این بیماری از دست داده بودند برای این آثار کامنت می‌گذاشتند و از حس امید و همبستگی که در آثارم پررنگ بود، تقدیر می‌کردند. اتفاق زیباتر این قضیه آن بود که کادر درمان هم در داخل و هم در خارج از کشور به من پیام می‌دادند که شما هم جزئی از کادر درمان هستید، چون این کاری که انجام می‌دهید نوعی هنر درمانی است. آنها مرا از خودشان دانستند و از من می‌خواستند تا زمانی که کرونا مهار شود این طراحی‌ها را ادامه دهم.

پزشکان و پرستاران در داخل و خارج از کشور به من پیام می‌دادند که شما هم جزئی از کادر درمان هستید، چشون کاری که انجام می‌دهید نوعی هنر درمانی است. آنها مرا از خودشان دانستند و از من می‌خواستند تا کرونا مهار نشده این طراحی‌ها را ادامه دهم

این هنرمند افزود: شهرداری یکی از شهرهای کلمبیا از من خواست که این طرح‌ها را به صورت بیلبورد منتشر کند، درصورتی‌که در ایران چنین توجهی به آثارم نشد. پیامی که در ابعاد بزرگ روی یک بیلبورد نوشته می‌شود ممکن است چندان گویا نباشد، درحالی‌که یک تصویر می‌تواند چندین برابر تأثیر بگذارد و پیام خود را به مخاطبان منتقل کند. این تصاویر می‌توانند تلنگری باشند به کسانی که مسائل بهداشتی را رعایت نمی‌کنند یا به دیگران اهمیت نمی‌دهند.

او با بیان آنکه رسانه‌های کشورهای مختلف به معرفی کارهایش پرداخته‌اند، گفت: شبکه‌های تلویزیونی اسپانیا و ایتالیا کارهای مرا پوشش دادند و رسانه‌های دیگری از برزیل، اسپانیا، ایتالیا، ترکیه، اوکراین، روسیه، چین، کلمبیا و... گزارش‌هایی از کارهایم تهیه کردند.

پاکدل افزود: پس از مدتی بازتاب آثارم در رسانه‌های خارجی آن‌قدر زیاد شد که از تیم اینستاگرام با من تماس گرفتند و گفتند می‌خواهیم شما را به دلیل کارهایی که درباره کرونا انجام دادید در اینستاگرام معرفی کنیم. حدود یک ماه پیش بود که یکی از کارهای من در صفحه رسمی اینستاگرام قرار گرفت و این نخستین بار بود که یک هنرمند ایرانی در صفحه اینستاگرام معرفی می‌شد. این هنرمند افزود: پس از آن همه بازخورد مثبتی که در همه دنیا نسبت به این آثار وجود داشت، نخستین مسئولی که در ایران به کار من واکنش نشان داد دکتر شهاب‌الدین صدر، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور بود که در یک لایو اینستاگرامی از کار من تقدیر کرد.

سازمان آتش‌نشانی مشهد از من تقدیر و تشکر کرد و افرادی از سازمان‌های آتش‌نشانی و هلال‌احمر نیز از این کارها تقدیر و تشکر می‌کردند و از من می‌خواستند به عنوان یک هنرمند کار در این زمینه را ادامه دهم. اما برایم خیلی عجیب بود که با وجود بازخوردهای خارجی بسیار زیاد، در ایران هیچ‌کدام از مدیران فرهنگی و هنری و سایر سازمان‌ها و نهادها اهمیتی به کارم ندادند. من بیش از ۱۰۰ جایزه بین‌المللی دارم، اما برایم عجیب است که در کشور خودم هیچ واکنشی از سوی مسئولین تجسمی به کارهایم دیده نمی‌شود.

خیلی عجیب بود که با وجود بازخوردهای خارجی بسیار زیاد، در ایران هیچ‌کدام از مدیران فرهنگی و هنری و سایر سازمان‌ها و نهادها اهمیتی به کارم ندادند. من بیش از ۱۰۰ جایزه بین‌المللی دارم، اما عجیب است که در کشور خودم هیچ واکنشی از سوی مسئولین تجسمی به کارهایم دیده نمی‌شود

پاکدل ادامه داد: به نظر می‌رسد جامعه امروز ما بیشتر به مطالب زرد توجه دارد و حتی در رسانه‌ها و صداوسیما هم رفتار به همین‌گونه است. هنرمند باید وابسته به نهاد و ارگانی باشد تا دیده و مطرح شود. رسانه ملی هم به عموم هنرمندان نمی‌پردازد و بیشتر کار سفارشی انجام می‌دهد. این یک درد است که هنرمندانی که به هیچ ارگان و خط‌مشی سیاسی وابسته نیستند و بدون هیچ چشم‌داشتی برای مردم کار می‌کنند، چندان به چشم نمی‌آیند.

او که در روزهای اخیر طرح‌هایی در واکنش به آتش‌سوزی‌های زاگرس منتشر کرده است، درباره این آثار گفت: من همیشه اتفاق‌هایی که می‌افتد را رصد می‌کنم و در این آتش‌سوزی‌ها دیدم که با وجود آسیب شدید به جنگل‌ها و حیوانات و محیط‌زیست، امدادرسانی بسیار به تأخیر افتاد و آتش‌سوزی چند روز ادامه داشت. این مسئله را با کشورهای دیگر مقایسه کردم و متوجه شدم که در اتفاقی مانند آتش‌سوزی استرالیا چقدر هنرمندان سراسر دنیا به این موضوع واکنش نشان دادند و به محیط‌زیست و حفظ آن اهمیت می‌دادند. اما وقتی این اتفاق در کشور ما رخ داد حتی هنرمندان داخلی هم توجه چندانی به این موضوع نکردند. بنابراین در میان کارهای کرونایی احساس کردم که باید در این زمینه هم کاری انجام دهم.

پاکدل با بیان اینکه محیط‌زیست به ‌نظر من اهمیت زیادی دارد، افزود: من نگاه سیاسی به جامعه ندارم و این‌گونه نیست که فقط کاستی‌ها را نمایش دهم، بلکه سعی می‌کنم کلیه جوانب را بسنجم. اینکه هنرمندان ایرانی به محیط‌زیست توجه چندانی ندارند، عجیب است. می‌بینیم آنها راجع به مسائل گوناگون واکنش نشان می‌دهند اما در چنین موقعیت‌های مرتبط با محیط‌زیست سکوت می‌کنند.