ترجمه آزاد: بهروز آقاخانیان

آیا شما درون‌گرا هستید و تنهایی را ترجیح می‌دهید یا برون‌گرایید و از ارتباط با دیگران لذت می‌برید؟ تحقیقات جدید در حوزه روانشناسی موسیقی نشان می‌دهد که فهرست آهنگ‌های موردعلاقه‌تان می‌تواند پاسخی باشد به این سؤال.

روانشناسی موسیقی چیست؟

روانشناسی موسیقی به این می‌پردازد که چگونه موسیقی بر روی رفتار و تجربه افراد و تا چه اندازه اثر می‌گذارد. اثری که می‌تواند اصطلاحاً خرد (بر روی فرد) یا کلان (بر گروهی از افراد) باشد. روانشناسی موسیقی زمینه‌ای بسیار وسیع است که یکی از شاخه‌های اصلی آن سعی می‌کند بفهمد افراد بسته به شخصیتشان چه نوع موسیقی گوش می‌دهند. نتایج حاصل از این مطالعات برای بازاریاب‌ها، سیاست‌مدارها و هرکسی که بخواهد روی مردم تأثیر بگذارد حائز اهمیت است.

سلیقه موسیقی با تیپ شخصیتی فرد مرتبط است

بسیاری از تحقیقاتی که اخیراً در نقاط مختلف دنیا انجام‌شده به این نتیجه رسیده‌اند که عوامل روان‌شناختی می‌تواند تأثیر بسزایی بر روی سلیقه موسیقی افراد داشته باشند. افراد باانرژی که برون‌گرا هستند، بیرون از خانه وقت گذراندن را دوست دارند و احساساتشان را راحت بیان می‌کنند معمولاً آهنگ‌های هیجان‌آور و ریتمیکی را دوست دارند که به انسان حس لذت و سرخوشی می‌دهد.

در مطالعه‌ای که سال 2010 در مجله «روانشناسی زیبایی‌شناختی، خلاقیت و هنر» منتشر شد، پژوهشگران ارتباط میان پنج ویژگی اصلی شخصیتی (یعنی باز بودن، روان رنجوری، برون‌گرایی، توافق و وجدانی بودن) و سلیقه موسیقی را بررسی کردند.

مطالعه بر روی 100 داوطلب انجام شد که از آنها خواسته بودند تا به 20 آهنگ گمنام (که اغلب افراد تابه‌حال نشنیده بودند) گوش دهند. افرادی که در آزمون شخصیت در دسته برونگرا قرار داشتند نسبت به باقی داوطلبین بیشتر به آهنگ‌های هیجان‌آور و شاد جذب می‌شدند.

تحقیقی مشابه در سال 2005 بر روی 145 دانشجویی مرد و زن که به‌صورت تصادفی از دانشگاه‌های مختلف انتخاب‌شده بودند انجام شد که در آن هر داوطلب پرسشنامه‌ای را برای پیدا کردن تیپ شخصیتی خود پر می‌کرد و بعدازآن دست به انتخاب آهنگ‌های موردعلاقه‌اش می‌زد. در این آزمایش هم افرادی که برونگرا تشخیص داده‌شده بودند کشش بیشتری به سمت قطعات هیجان‌آور و ریتمیک داشتند.

درون‌گراها به چه نوع موسیقی‌ای گوش می‌دهند؟

شکی نیست که درون‌گراها نیز سلیقه موسیقی خود را دارند. با توجه به پژوهش‌های اخیر، درون‌گراها یعنی افرادی که در اجتماع به‌عنوان افرادی خجالتی شناخته می‌شوند و اصطلاحاً در خودشان هستند معمولاً موسیقی‌ای را دوست دارند که بتوانند از آن در خلوت خود لذت ببرند. برای این افراد هدف اصلی از گوش دادن به موسیقی ترغیب شدن به تفکر و کمک به دادن پاسخی حسی به نیاز درونی‌شان است. افراد درون‌گرا اغلب موسیقی‌های اصطلاحاً عمیق با شعرهایی بامعنا (حداقل در ظاهر) را می‌پسندند.

افرادی که اصطلاحاً در خودشان هستند معمولاً با بخش خلاق ذهن خود ارتباط بهتری دارند و با شخصیتشان راحت‌تر کنار آمده‌اند. برای همین کشش بیشتری به موسیقی کلاسیک دارند. تحقیقات اخیر منتشرشده درPsych Central  می‌گوید طرفداران موسیقی راک و متال بخش خلاقه قوی‌تری دارند و اغلب دوست ندارند وقت خود را در بیرون از خانه و با دیگران بگذرانند. یعنی افرادی که بیشتری تیپ شخصیتی درون‌گرا دارند. تیمی از محققان در انگلیس به سرپرستی پروفسور آدریان نورث بزرگ‌ترین تحقیق در این زمینه را انجام داده است. در این پژوهش که در بازه زمانی 3 ساله صورت گرفته 36000 نفر از 60 کشور مختلف موردبررسی قرار گرفتند. از داوطلبین خواسته‌شده است هم پرسشنامه تشخیص تیپ شخصیتی را پر کنند و هم به قطعات مختلف موسیقی بر اساس علاقه‌شان به آنها امتیاز دهند. در این تحقیق نیز افراد برون‌گرا علاقه بیشتری به موسیقی بلوز، جاز، کانتری، موسیقی بالیوودی و آهنگ‌های برتر در چارت‌های پاپ داشتند.

پروفسور آدریان نورث نتیجه‌گیری کرد ارتباط عمیقی که میان سلیقه موسیقی و تیپ شخصیتی وجود دارد باعث می‌شود وقتی کسی از آهنگ مورد فرد انتقاد می‌کند؛ او این انتقاد را به‌نوعی به خود گرفته و حالت تدافعی بگیرد. درواقع سلیقه موسیقی با دیدگاه فرد نسبت به زندگی به‌طور ذاتی گره خود است. برای همین هم افرادی که سلیقه نزدیک به هم دارند اغلب همدیگر را پیدا می‌کنند و دورهم جمع می‌شوند.

البته باید به این نکته توجه کرد که تیپ‌های شخصیتی به‌صورت قطعی و صفر و یک نیست. به‌طور مثال با نگاهی به دسته‌بندیMyers-Briggs  که افراد را در 16 تیپ شخصیتی قرار می‌دهند، معلوم می‌شود که این ویژگی‌ها بسیار پیچیده و در هر تنیده هستند. درواقع درون‌گرا یا برون‌گرا بودن تنها معیار دسته‌بندی نیست. درنتیجه سلیقه موسیقی شما هم تنها وابسته به این دو ویژگی نمی‌تواند باشد. فراتر از آن باید به خاطر داشته باشیم که در دنیایی که ما زندگی می‌کنیم موسیقی نباید ابزاری برای فاصله‌گذاری و تفکیک ما از هم شود. بلکه باید کمک کند تا دورهم جمع‌شویم و باهم لذت ببریم.

نویسنده: آلیس کلارکی