روزبه صدر

در مسیر دست به دست شدن گفتمان‌های هنری از  سنت به مدرنیسم، «مکتب خروس جنگی» یکی از نخستین و پرتب و تاب‌ترین جریان‌های هنری ایران معاصر شمرده می‌شود. فارغ از اینکه اساساً زمینه‌های پذیرش هنر مدرن در دهه‌های آغازین قرن حاضر تا چه اندازه مهیا بود یا شکل‌گیری چنین جریان‌هایی با چه اقتضائاتی می‌بایست همراه می‌شده، نحله‌های پیش‌برنده‌ی هنر نوگرای ایران هر‌یک به نوعی در پاسخ دادن به اقتضائات زمانه خود کوشیده‌اند. اما مکتب خروس جنگی به پیش قراولی جلیل ضیاپور به عنوان یکی از شاخص‌ترین این جریان‌ها صاحب چه خصلت‌هایی است و چگونه در مسیر استقرار نوگرایی در هنر ایران اثرگذار بوده است؟

نه تنها آثار هنری، بلکه نظریه‌پردازی‌ها، بحث‌ها و سخنرانی‌های جلیل ضیاپور در جامعه‌ آن روزگار روشنگری می‌کرد.  او به جنبش نوگرایی در هنر و در فضایی پر از جنگ و جدال جایگاه بخشید و در روند جنبش نوگرایی ایران مرتبه‌ای ویژه را باید برای او در نظر گرفت

مجمعی پیشرو در طرح عرصه‌های هنر نو

خروس جنگی انجمنی هنری بود که در سال ۱۳۲۷ توسط جلیل ضیاپور با کمک همفکرانش بنیان‌گذاری شد. این انجمن، مجمعی پیشرو در زمینه طرح عرصه‌های هنر نو خاصه ادبیات، تئاتر، موسیقی و نقاشی بود و نیز چاپ مجله‌ای با همین نام اقدام کرد. در این سال‌ها که بحث در زمینه نقاشی مدرن اوج می‌گرفت، انجمن و مجله‌ی خروس جنگی مرکز مبادلات فرهنگی - هنری و از نخستین پایگاه‌های ترویج و معرفی نوگرایی در هنر ایران بود. این انجمن به زودی در میان هنردوستان اعتبار کسب کرد و به صورت مرکز تجمع هنرمندان نوگرای آن روز ایران درآمد. به این ترتیب انجمن هنری خروس جنگی موج جدیدی را در هنر ایران آغاز کرد و البته به جدلی 10 ساله میان سنت‌گرایان و نوگرایان دامن زد. دهه‌ها بعد در سال ۱۳۵۵ نشریه انگلیسی‌زبان شورای عالی فرهنگ و هنر نوشت: «نقاشی معاصر ایران در سال ۲۹-۱۳۲۸ در عرصه‌ی مجادله‌ی هنر کهنه و نو، از طریق نقاشی‌ها و نوشته‌های جلیل ضیاپور وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد.» به‌عنوان هنرمندان شاخصی که با خروس جنگی همراهی داشتند از نیما یوشیج، بهمن محصص، سهراب سپهری، منوچهر شیبانی و بسیاری دیگر از هنرمندان نوجوی آن دهه می‌توان نام برد که در دفتر این انجمن گرد هم جمع می‌شدند و به بحث و جدل و گفتگو می‌پرداختند. نیما یوشیج به نشانه‌ی همکاری با انجمن و مجله‌ی خروس جنگی از شعر «شهر صبح» شروع کرد که در شماره‌ی اول آن مجله چاپ شد. در حقیقت نیما شعر «از شهر صبح» را به عنوان همراهی با جنبش هنری «خروس جنگی» سروده و آن شعر این است؛ «قوقولی قو خروس می‌خواند/ از درون نهفت خلوت ده/ با نوایش از او ره آمد باز/ مژده می‌آورد به گوش آزادی/  می‌نماید رهش به آبادان/ کاروان را در این خراب آبادی/ قوقولی قو گشاده شد دل و گوش/ صبح آمد خروس می‌خواند.»

بازتاب هویت ایرانی در دنیایی نو

جلیل ضیاپور  خود درباره‌ی  چگونگی  تشکیل انجمن و  نشریه خروس جنگی می‌گوید:  وقتی که من در سفر اول (۱۳۲۷ش) از فرانسه برگشتم با دو نفر دیگر از همفکرانم که پیشنهادهای مناسبی در پیشبرد هنر داشتند انجمن هنری خروس جنگی را در آتلیه‌ام  بنیاد نهادیم. هدف ما بر این بود که با الهامات ملی هنر نو ملی را وجهه‌ی برداشت‌های مان در سه رشته‌ی هنرهای تجسمی،   ادبیات  و تئاتر قرار دهیم. من می‌خواستم  هویت ملی‌مان  را با الهام‌گیری از مواریث خود، به دنیای نو وارد کنم، بی‌آنکه مقلد باشم و یا اینکه بگذاریم مقلد باشند.  نام خروس جنگی را غلامحسین غریب پیشنهاد کرد. خروس از نظر ظاهر اندام، موجودی قرص و مهاجم و از نظر رنگ‌آمیزی جلوه‌گر، از نظر هویت (در ادبیات قدیم ما) نماینده فرشته بهمن و به عنوان طلایه، وظیفه‌اش بیداری مردم بود. پس از آمدنم به ایران متوجه شدم که هنر ما از دنیا خیلی دور است و تصویرسازی و نقاشی ما یک تقلید بی‌محتواست. پس می‌بایست مبارزه‌ای انجام می‌گرفت، مبارزه میان کهنه‌پرستی و سنّت‌گرایی به دور از واقعیات زمانه و این موضوع نیاز به برنامه‌ریزی دقیقی داشت. به نقاشی هندسی، بی‌توجه نباشیم. اکثر نقاشان، از ویژگی شکل‌های کائنات به جهان هندسی رسیده‌اند. پاسخ به اعتراض متظاهرین به هنرشناسی، خاموشی است. دنیا پر است از ثابت‌قدمانی که هرگز منتظر تشویق این و آن نبوده‌اند و به خاطر هیچ مشکلی هم، پا پس نکشیده‌اند. زندگانی در هر زمانه‌ای، راه خاص خود را دارد و هنرمند هم به ناچار راه خاص این زمانه‌اش را دنبال می‌کند. رنگ، دنیای همه‌کس به ویژه دنیای نقاش است. او، از آن‌ها همانند نت موسیقی یا کلمات - اما ساده و منسجم - بهره می‌گیرد. نقاشی، خود دارای موسیقی و شعر مخصوص به خود است و شعر و موسیقی اضافی مُخِلّ آن است.»

 انجمن و مجله‌ خروس جنگی مرکز مبادلات فرهنگی - هنری و از نخستین پایگاه‌های ترویج و معرفی نوگرایی در هنر ایران بود. این انجمن و مکتب هنری در اواخر دهه‌ 20 شمسی در میان هنردوستان اعتباری ویژه کسب کرد و به صورت مرکز تجمع هنرمندان نوگرای آن روز ایران درآمد

شهامت گفتار و بی‌پروایی در روشنگری

غلامحسین نامی، هنرمند نوگرای ایرانی در توصیف جلیل ضیا‌پور به عنوان سردمدار مکتب هنری خروس جنگی می‌گوید: «نقش ضیاپور در روند جنبش نوگرایی در مملکت ما نه بیشتر به خاطر آثار هنری او که جایگاه بسیار ارزشمندی هم دارند، بلکه بیشتر به دلیل آن شهامت گفتار و بی‌پروایی در روشنگری و اعتقاد و ایمانی بود که به راه خودش داشت.  نظریه‌پردازی‌ها، بحث‌ها و سخنرانی‌های او بود که در جامعه روشنگری می‌کرد.  او به جنبش نوگرایی در فضایی پر از جنگ و جدال جایگاه بخشید و اگر امروز همه ما از آن استفاده می‌بریم مدیون فعالیت‌ها و نگاه او است. وقتی خاطرات ضیاپور را می‌خوانید می‌بینید چه درگیری‌های عجیب و غریبی را از سر گذرانده است. دو گروه در آن دوره با تمام فعالیت‌ها و نگاه ضیاپور به مخالفت برمی‌خیزند. یکی شاگردان کمال‌الملک که در حقیقت رئالیست‌ها بودند و به شدت با نظریات او مخالفت می‌کردند و دیگر گروه‌های سیاسی چپ که معتقد بودند هنر باید در خدمت توده باشد و به زعم آن‌ها حرف‌هایی که ضیاپور می‌زد اصلاً جایگاهی نداشت. بعد می‌بینیم که این دو گروه علیه خروس جنگی با هم ائتلاف می‌کنند. ایستادن در مقابل چنین ناملایماتی قدرت تحمل بالایی می‌خواهد که این مرد و البته در کنارش حسن شیروانی و غلامحسین قریب در انجمن خروس جنگی این ایستادگی را با تمام توان دنبال می‌کنند. بعدها می‌بینیم که مجله خروس جنگی را توقیف می‌کنند و به جایش مجله «کویر» راه می‌افتد که آن هم توقیف می‌شود و مجله «پنجه خروس» که به همین سرنوشت دچار می‌شود؛ اما در شرایطی که همه این‌ نشریات توقیف می‌شوند مبارزه آنان همچنان ادامه پیدا می‌کند.»