ایمان عبدلی

همین اولِ متن تکلیف خودم را با شما خواننده گِرام روشن کنم که این قرار است یک متن فانتزی باشد، در این چند سانتیمتر کرونا و ترس‌هایش جایی ندارد. می‌خواهم از رویاهای محال برای سینمای ایران بنویسم در سالی که خواهد آمد، هر چه که نداریم، حداقل تخیل و آرزو و رویا را که داریم. در یک دنیای موازی، سالِ بعد قرار است اتفاقات عجیب بیافتد، نوروز است و در آن کوش که خوشدل باشی، چه زیان دارد؟ والا که ندارد.

سین یکمِ خیال: دعوت سازمان سینمایی از رانده‌شدگان

در میانه‌های اردیبهشت هستیم و آن ماجرای اسمشو نَبَر هم ختم به خیر شده و شَرَش کم شده. تمام کشور بعد از شوک دو ماهه، نیازمند به یک شیفت پارادایمی شده! یعنی مقامات و مسئولان تصمیم گرفته‌اند ساختارها را دوباره پی‌ریزی کنند و اولویت‌ها را تغییر بدهند. در فرهنگ و هنر هم که خب همگرایی نمود زیادی دارد، مسئولان امر تصمیم گرفته‌اند با یک اقدام قاطع و فوری زمینه بازگشت تمام عناصر نخبه‌ی وطنی دور از دیار را فراهم کنند. نهادهای موازی هم تضمین داده‌اند خیلی مته به خشخاش نگذارند و درها باز شود. از همین رو سازمان سینمایی در نامه‌ای بلندبالا زمینه بازگشت رسمی تمام سینماگرهایی که در خارج از کشور هستند را فراهم کرده است. البته غیر از آن‌هایی که شاکی خصوصی دارند و سیکل ماجرا برایشان جور دیگری خواهد بود. از همین رو پیرو همان نامه روح‌افزا گ.ف، ب.و، ش،آ و...خیلی‌های دیگر تصمیم به بازگشت به وطن گرفته‌اند.

سین دومِ خیال: توقیفی‌ها از کُمُد درمی‌آیند

هنوز در شوک نامه سازمان سینمایی هستیم که ناگهان با دستور مستقیم رئیس‌جمهور و همکاری تمامی نهادهای مرتبط تمام فیلم‌های توقیف شده 40 سال اخیر رفع توقیف می‌شوند و به اکران عمومی درمی‌آِیند. مابین سینماهای سرگروه رقابت شدیدی درگرفته و بلیت‌فروشی‌ها حاکی از رشد چشمگیر مخاطب بعد از یک دوره رکود اجباری دارد.  تلویزیون هم در اقدامی بی‌نظیر در پخش تیزرهای فیلم‌های از توقیف درآمده نهایت همکاری را دارد. محسن امیریوسفی به همراه بهروز وثوقی به مراسم فرش قرمز «آشغال‌های دوست داشتنی» در باغ کتاب می‌روند. استقبال مخاطبان چشمگیر است و تمام فیلم‌های در توقیف مانده از «خط قرمزِ» مسعود کیمیایی تا «صد سال به این سال‌ها» اثر سامان مقدم، از «گزارش یک جشنِ» کمال تبریزی تا تمام فیلم‌های ج.پ به نمایش درآمده و در شهرِ سینمایی‌ها بلوایی برپا شده است.

سین سومِ خیال: سازمان اوج و دعوت به همکاری از بیضایی و تقوایی

سورپرایز سوم متعلق به سازمان اوج است که پیش از این متهم به حمایت از یک سری فیلمسازهای خاص شده بود و حالا اما انگار در کنار بااستعدادهایی چون مهدویان و امثالهم و نوبت به بیضایی در غربت و تقواییِ عزلت‌نشین هم رسیده است. سازمان اوج با ارسال دعوت‌نامه رسمی برای بهرام بیضایی از او دعوت کرده تا با فراغ بال آثاری در ستایش و درباره اساطیر ایرانی بسازد و بیضایی هم پس از رفع توقیف «مرگ یزدگرد» نسبت به این دعوت‌نامه روی خوش نشان داده. از آن طرف ارسال یک دعوت‌نامه مجزا برای ناصر تقوایی دلِ سینمایی‌ها را گرم کرده که پروژه نصفه و نیمه مانده تقوایی به سرانجام برسد. «اوج» به تقوایی و بیضایی برای همکاری با مژده شمسایی و مرضیه وفامهر هم چراغ سبز نشان داده است. نزدیکان به خانواده بیضایی می‌گویند او برای آواز فیلم تازه‌اش از م.ن که هنوز در غربت است کمک گرفته است.

سین چهارمِ خیال: سینماهای ایران  از گلخانه درمی‌آیند

بالاخره در میانه‌های تابستان 99 اکران فیلم‌های روز دنیا در ایران امکان‌پذیر شد. متعاقب این تصمیم سخت، قرار است بسیاری از سینماهایی که به سیستم صوتی دالبی مجهز نیستند، تجهیز شوند. نظام اکران زین پس با اختصاص دادن 15 درصدِ از سهم اکران به فیلم‌های روز دنیا چرخه اکران را متنوع‌تر خواهد کرد.

نکته جالب اینجاست که فیلم‎‌ها با کمترین ممیزی و با زیرنویس فارسی اکران خواهد شد و سازمان سینمایی تلاش خواهد کرد هر از چندگاهی پای یک سینماگر معتبر را همزمان با اکران فیلم‌ها به ایران باز کند. نکته‌ای که نباید از قلم بیافتد این است که برای فیلم‌ها رده‌بندی سنی در بلیت‌فروشی اعمال خواهد شد و سینما تیکت هم قول مساعدت داده تا با ایجاد سازوکارهایی مطمئن، رده‌بندی سنی درباره فیلم‌هایی که احتمال مخاطره‌برانگیز بودنشان هست، اعمال شود.

این گزارش شش‌ماهه که از وضعیت سینمای ایران در سال 99 خواندید، حاصل تخیل بنده بود، اگر محقق نشد، به هیچ جایی نمی‌شود شکایت برد. خوبی‌اش اصلا همین است که جزو وعده‌های مقامات تلقی نمی‌شود و از همین جهت روی هوا ماندنش کسی را ناامید نمی‌کند

سین پنجمِ خیال: بودجه خاص برای کانون پرورش فکری

کانون که در دهه 60 و تا میانه‌های دهه 70 آثاری کم‌نظیر در سینمای کودک و نوجوان ساخته بود و اصلا بسیاری از آثار درخشان کیارستمی و طالبی و امثالهم از آن جا بیرون آمده، حالا با کمک دولت قرار است دوباره میدان‌دار بشود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با فراخوان به تمام آن‌هایی که در حوزه سینمای کودک فعالیت داشته‌اند اعلام کرده که قرار است با اعطای یارانه‌های خاص و کمک‌های بلاعوض در روند فیلمسازی برای هر سبد اکران، یک فیلم در حوزه کودک و نوجوان داشته باشد.

در ضمن پخش تیزر فیلم‌ها در تلویزیون هم رایگان خواهد بود. در روز اول فراخوان کسانی چون محمدعلی طالبی، مسعود کرامتی، مرضیه برومند و ایرج طهماسب از طرح استقبال کردند.

 سین ششمِ خیال: شهرکتاب‌ها میزبان سینما و ادبیات

مدیریت شهرکتاب‌ها پیرو رونق چشمگیر و بی‌سابقه سینماها طی 40 سال اخیر، تصمیم به برگزاری دوره‌ای نشست‌هایی با عنوان «سینما و ادبیات» گرفته‌اند. هدف از برپایی این نشست‌ها نزدیکی بیشتر سینما به ادبیات است. در سینمایی که آثاری چون داش‌آکل، ناخدا خورشید، تنگسیر و...ساخته شده سال‌هاست اثری اقتباسی و چشمگیر تولید نشده. رونق چند ماه گذشته لزوم نزدیکی بیشتر سینما و ادبیات را یادآور شده و در اولین نشست از این سلسله نشست‌ها بهمن فرمان‌آرا و محمود دولت‌آبادی تصمیم به راه‌اندازی یک پروژه مشترک گرفته‌اند و به قولی موتور ماجرا را راه انداختند.

سین هفتمِ خیال: جدول فروش با تو حرف می‌زند

پس از گذشت شش ماه از سال، فیلم «تگزاس 3» فقط 250 میلیون تومان فروش داشته، فیلم «خوب، بد، جلف 3» 380 میلیون تومان، فیلم «ازل و یک هفته» 800 میلیون فروش داشته. مردم به فیلم‌های ژانر روی خوش بیشتری نشان داده‌اند. مثلا فیلم «میتیل و کابوس‌هایش» ساخته خانم برومند با فروش 22 میلیاردی جان تازه‌ای به سینمای کودک داده است.

در آستانه سال نو و نوروز دوست‌داشتنی چه بهتر که کار کم‌هزینه کنید، این همه ساختار سینمای کشور را به هم ریختم و هیچ تومانی هم از جیبم نرفت. نوروز پیروز است و کار هیچ پدیده‌ای نیست که خدشه بر تنش بیندازد

***

این گزارش شش‌ماهه که از وضعیت سینمای ایران در سال 99 خواندید، حاصل تخیل بنده بود، اگر محقق نشد، به هیچ جایی نمی‌شود شکایت برد. خوبی‌اش اصلا همین است که جزو وعده‌های مقامات تلقی نمی‌شود و از همین جهت روی هوا ماندنش کسی را ناامید نمی‌کند. پس ناگزیر و از این بنده حقیر همین را بشنوید که درباره هر چیزی که دوست داشتید تخیل کنید که تخیل و خواب خوش مُسَکن این اوقات ناخوش است. ضمنا توجه کنید که در آستانه سال نو و نوروز دوست‌داشتنی چه بهتر که کار کم‌هزینه کنید، این همه ساختار سینمای کشور را به هم ریختم و هیچ تومانی هم از جیبم نرفت. نوروز پیروز است و کار هیچ پدیده‌ای نیست که خدشه بر تنش بیندازد.