نادر کمالوند

«منطقه‌ بی‌نور» عنوان مجموعه‌ای از نوید سلاجقه است که در گالری پروژه‌های آران به نمایش درآمده است. این نمایشگاه یک چیدمان است که از سه اتاق به نام‌های «منطقه‌ بی نور»، «وضعیت لکنت» و «اتاق سفید» تشکیل شده است. عناصر هر یک از این اتاق‌ها نام خود را دارند و با افزونه‌هایی در رابطه‌اند که در صفحه‌هایی جداگانه در ورودی هر اتاق بر دیوار نصب شده‌اند.

«منطقه‌ بی‌نور» بخشی دیگر از این مجموعه است که در قالب چیدمان نور، صفحات طلق و پارچه و آهن شکل گرفته است. هنرمند در توضیح این چیدمان می‌نویسد: «جایی که نور به آن نمی‌رسد یا تقریباً دیگر به آن نمی‌رسد. همین امر که نور تقریباً به آن نمی‌رسد، به این معنی است که هنوز نور کمی به آن می‌رسد، فقط دیگر کافی نیست وگرنه بی هیچ نوری نه دیدن در کار است و نه بازنمایی. تجربه‌ی حسی بی‌نوری تنها در گذر از نور به بی‌نوری ممکن است. هر تصویری نور دارد. بی‌نوری را تنها به‌مثابه کم شدن تدریجی نور می‌توان به ادراک درآورد. بی‌نوری یک طیف است. نقطه‌ بی‌نور نداریم. منطقه بی‌نور داریم. نمی‌توانم مفهومی مطلق از بی‌نوری را در نظر بگیرم و یا آن هنگامی که نور به تمامی از تصویر سلب شده است بازنمایی کنم.»

«توفان سر می‌رسد، بادبان‌ها را پایین بکشید» عنوان اثری دیگر در این مجموعه است که در قالب مواد ترکیبی روی بوم شکل گرفته و ارجاعی به  تاریخ هنر و اثری از «ویلیام ترنر» یکی از نقاشان شاخص قرن نوزدهم میلادی بریتانیا دارد. 

نوید سلاجقه در این اثر به طور مشخص به نقاشی «کشتی بردگان» ویلیام ترنر ارجاع می‌دهد و در توصیف آن می‌نویسد: «ترنر در سال 1840 در جمع مخالفان برده‌داری و در حضور شاهزاده از نقاشی خود به نام «کشتی بردگان» پرده برداشت؛ اثری که با الهام از کتاب کلارکسون درباره‌ تاریخ تجارت بردگان آفریقا که در سال 1808 انتشار یافته بود، به سبک و سیاق خود نقاشی کرد. این تابلو یک بازنمایی نقاشانه از واقعه‌ای تاریخی مربوط به سال 1781 است که در آن خدمه‌ یک کشتی حامل برده پیش از رسیدن به مقصد خود 133 برده را از بیم کمبود آب و ناتوانی در دریافت هزینه از بیمه به دریا افکندند. بازنمایی سیاسی ترنر ازاین واقعه به شدنی نیاز دارد که بار دیگر او را سراغ غروب آفتاب می‌فرستد. مرغ‌های دریایی را بر فراز آسمان پرواز می‌دهد و ماهیان و جانوران دریایی را به سطح آب می‌آورد که برده‌های مغروق را ببلعند. بادبان‌های پایین کشیده، ابرها، دود و امواج پریشان از سررسیدن توفان خبر می‌دهند. در این رونمایی، او شعری که خودش در 1812 نوشته را نیز کنار اثرش گذاشته که بار دیگر سر رسیدن توفان را گوشزد می‌کند.»

«وضعیت لکنت» بخشی دیگر از چیدمان نوید سلاجقه است که در قالب سه ارائه تصویری با عنوان‌های «لُکنت مُورب» در قالب چاپ دیجیتال روی کاغذ، «شرح سفید» و «شرح سیاه» هر یک در 9 قطعه کاغذ و مرکب  در این نمایشگاه بروز یافته است. هنرمند ایده‌ خود را در شکل دادن به این مجموعه چنین توضیح می‌دهد: «عمادالکتاب خوشنویس پس از همکاری با کمیته‌ مجازات در سال 1291 شمسی به دام افتاد و پس از مدتی حبس تا زمان رضا شاه تحت مراقبت بود. برخی از نوشته‌های زندان او که به سیاه مشق‌های زندان معروف‌اند، از مناظر متعددی برای من قابل‌توجه‌اند. 

بداهه‌نویسی و مشق زدن توامان: شکوه دعا، ذکر و هذیان در نوشتاری بسیار پراکنده، جملاتی که میانشان نقطه نگذاشته و از خطی به خط دیگر نرفته است. کلمه‌ها، پاره‌کلمه‌ها و حروف تکرارشونده در میان جمله‌ها گفتار او را دچار ایست‌های متعددی می‌کند که مانند عارضه‌ای بر کلام او حادث می‌شود. نام این عارضه را «لُکنت» می‌گذارم و مانند یک تمرین سعی می‌کنم از روی بعضی از نوشته‌های او دوباره بنویسم. تعداد حروف و کلمه‌های تکرار شده را نگه می‌دارم؛ کلمه‌ها و جمله‌ها را نقطه‌گذاری کرده و از هم جدا می‌کنم. قصد دارم به متن فشرده‌ او چیزی بدهم که نداشت: فضای باز میان گزاره‌ها. یک صفحه را چند صفحه می‌کنم و جملات را در نسبت با پرش‌های گفتمانی در نوشتار او در صفحات جداگانه قرار می‌دهم. «لکنت» او را این‌گونه ترجمه می‌کنم که تکرار تکه کلمه‌ها و حروف به صورت خطوطی مورب لیز بخورد، پایین بیاید و پیش برود. اسم این فرآیند را «شرح» گذاشته‌ام که به معنی از هم گشودن و پاره کردن نیز هست. 

و بالاخره؛ «اتاق سفید» بخشی دیگر از این چیدمان است که سه جعبه نور تحت عنوان «سرآغاز جهان»، به همراه 9 اثر کاغذی سفید به نام «شرح سفید» که ترجمه‌ای از «شرح‌ سیاه» اند، در کنار هم قرار می‌گیرند. در این اتاق نیز نور به مثابه تم اصلی نمایشگاه مورد تاکید قرار می‌گیرد.