آن‌ها که تصویرها را می‌سازند

هفته تصویرگری ۹۸ از یازدهم آبان ماه در خانه هنرمندان ایران آغاز به کار کرده است. در این دوره در نمایشگاه «ما تصویرگر هستیم»، آثار اعضای انجمن تصویرگران ایران با موضوع «یادداشت‌های روزانه یک تصویرگر» به نمایش و فروش گذاشته شده است. همچنین نمایشگاهی از آثار تصویرگری علی‌اکبر صادقی، کریم نصر و مریم محمودی مقدم منتخبین نشان آبان سال گذشته نیز برپا شده است .نمایشگاهی از آثار محمد بهرامی هنرمند تأثیرگذار در تصویرگری با تقدیر از وی در گالری‌های نامی و بهار خانه هنرمندان ایران همزمان با آغاز هفته تصویرگری افتتاح شد و درجریان برگزاری این رویداد دومین همایش کتاب‌های تصویری هم برگزار می‌شود. بخش همایش کتاب‌های تصویری هر دو سال یک بار برگزار می‌شود که دو سال پیش دوره اول آن با استقبال بالایی برگزار شد و کتاب آن هم به چاپ رسید. به طوری که این کتاب اکنون جزو معدود منابع کتاب‌های تصویری محسوب می‌شود و با توجه به این تجربه موفق، امسال دومین دوره آن برگزار خواهد شد. برپایی هفته تصویرگری ۹۸ بار دیگر فرصتی را فراهم کرده تا وضعیت و موقعیت این هنر را در این سال‌ها مرور کنیم.

بهروز فائقیان

معیارهای ارزیابی هنر تصویرگری 

شاید زیبایی‌شناسی و جنبه‌های هنری و خلاقانه تصویرسازی اولین تصوری باشد که از این هنر در ذهن‌ها شکل می‌گیرد. در این ارتباط تصویرگران ایرانی در این سال‌ها چه دستاوردهایی داشته‌اند؟

سید محمد فدوی، استاد دانشکده هنرهای تجسمی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران، درباره موقعیت هنر تصویرگری ایران در این سال‌ها می‌گوید: هنر تصویرگری امروز ما نه تنها پیشرفته است بلکه می‌توانم بگویم هنرمندان ایرانی ویژگی‌هایی دارند که آنها را متمایز می‌کند. حدود سه سال پیش، تعدادی از استادان دانشکده  آرت دکو فرانسه به همراه رایزن فرهنگی سفارت فرانسه در ایران به دانشگاه تهران آمدند تا از نحوه آموزش تصویرسازی ما در دانشگاه بازدید کنند.

در ایران اغلب معیارهای شکلی، فرمی و نوآوری‌ها معیار قضاوت درباره آثار تصویرسازی قرار گرفته‌ و فرمالیسم تا اندازه زیادی بر مکاتب تصویرگری ما حاکم است؛ ولی منظر دیگری هم برای برآورد خوبی و بدی تصویرسازی‌ها وجود دارد و آن زاویه‌ای است که مخاطب به کار نگاه می‌کند

زمانی که علت را جویا شدیم به صراحت اعلام کردند که در بررسی‌هایی که ما در هنر تصویرسازی دنیا کردیم  به این نتیجه رسیدیم که امروزه سه کشور در سیستم آموزشی تصویرسازی پیشتاز بوده و رشد عجیبی داشته‌اند: چین،  زاگرب در کرواسی و ایران. با توجه به آن که در سالهای اخیر آموزش تصویرسازی در فرانسه با افت روبه‌رو شده ما آمده‌ایم تا با روش‌های شما که سبب چنین موفقیتی شده آشنا شویم. این مطلبی بود که استادان دانشگاه آرت دکو پاریس اظهار می‌کردند و برای من بسیار جالب بود که برخلاف تصور عمومی ما ایرانی‌ها که فکر می‌کنیم این ما هستیم که باید برویم و از دستاوردهای آنان بهره ببریم، اما این بار غربی‌ها ما را پیشرو می‌بینند و برای یافتن روش و بهره برداری از تجربیات ما به کشور ایران می‌آیند.

زیبایی‌شناسی تنها معیار ارزیابی تصویرسازی‌هاست؟

فرشید مثقالی از هنرمندان پیشگام تصویرسازی معاصر  و برگزیده جایزه آندرسن سال 1974، درباره معیارهای تصویرسازی خوب در ایران می‌گوید: در ایران، معیارهای شکلی، فرمی و نوآوری‌ها معیار قضاوت درباره خوبی و بدی کارها قرار گرفته‌اند و کلیت فرمالیستی چنان بر مکاتب تصویرگری حاکم است که تناسب سنی اثر و مخاطب و ارتباط متن و تصویر گسسته شده است. ولی منظر دیگری هم برای برآورد خوبی و بدی تصویرسازی‌ها وجود دارد و آن زاویه‌ای است که مخاطب به کار نگاه می‌کند. مخاطب یعنی کسی به غیر از ما که چیزی را برای او روایت می‌کنیم و وقتی مخاطب ما کودک است باید از کلمات ساده‌تر استفاده کنیم چون قصد برقراری ارتباط با این مخاطب را داریم و برای چنین کاری مهم نیست ما چه میزان دانش و توانایی داریم بلکه ما باید خودمان را به دانش مخاطب محدود کنیم. متاسفانه در تصویرگری به تنها چیزی که تعمق نمی‌کنیم مخاطب و توانایی ادراک اوست. معمولاً جادوی شکل، طرح و رنگ آن‌چنان ما را به خود مشغول می‌کند که فکر نمی‌کنیم برای چه کسی کار می‌کنیم. 

اقتضائات و نابسامانی‌های حوزه تصویرسازی

اما گذشته از جنبه‌های هنری و خلاقانه تصویرسازی، با توجه به پیوند ناگسستنی این هنر با صنعت چاپ و نشر چه اقتضائات دیگری را در این عرصه باید در نظر گرفت و موانع و معضلات عمده در این عرصه کدام است؟ 

فرشید مثقالی در ارتباط با اقتضائاتی که باید در عرصه تصویرسازی مورد توجه قرار بگیرد می‌گوید: شما سعی می‌کنید تصویرگری ایران را به دنیا وصل کنید در حالی که ما ربطی به دنیا نداریم. آن‌ها از 150 سال قبل کتاب‌های تصویری خاص کودکان داشتند اما قدمت کل صنعت نشر ما 60 سال است. ما احتیاج داریم که تعاریفمان از تصویرگری را با توجه به فرهنگمان بازبینی کنیم.وظیفه کتاب این است که با کودک ارتباط برقرار کند. 

جمال‌الدین اکرمی، هنرمند تصویرگر نیز در این باره می‌گوید: من معتقدم که همه کتاب‌ها برای همه گروه‌های سنی مناسب نیستند و شاید بعضی از کودکان، بعضی از کتاب‌ها را نفهمند. قاعده‌افزا بودن و نوآوری اهمیت دارد. نباید درجه فهم کودک و نوجوان را استانداردسازی کنیم. استاندارد تصویرگری خوب با توجه به زمان و مکان متفاوت است. در تصویرگری خوب باید اصول زیبایی‌شناسی حفظ شود، کودکان، البته نه همه کودکان، با اثر ارتباط برقرار کنند و تصویر خوب باید حرفی اضافه‌تر از متن داشته باشد.

ارتباط میان نویسنده و تصویرگر به خلق تصویر بهتر یا حتی نوشتن متن خواندنی‌تر کمک می‌کند و در بسیاری کشورهای پیشرفته، نویسنده و تصویرگر با هم و در کنار هم کار می‌کنند؛ اما در ایران، ارتباط چندانی بین این دو وجود ندارد و هر کدام، راه خود را می‌روند

در حوزه تصویرسازی عمدتاً با چه نابسامانی‌هایی به عنوان نمونه روبه رو هستیم؟

رؤیا بیژنی هنرمند تصویرگر با اشاره به اصلی‌ترین این نابسامانی‌ها می‌گوید: ارتباط میان نویسنده و تصویرگر به خلق تصویر بهتر یا حتی نوشتن متن خواندنی‌تر کمک می‌کند و در بسیاری کشورهای پیشرفته، نویسنده و تصویرگر با هم و در کنار هم کار می‌کنند اما در ایران، ارتباط چندانی بین این دو وجود ندارد و هر کدام، راه خود را می‌روند. بیشتر کتاب‌های کودک و نوجوان ما ترجمه است نه تألیف؛ بسیاری از ناشران ما بیش از آن که نشر را یک فعالیت فرهنگی بدانند به آن به چشم یک فعالیت اقتصادی نگاه می‌کنند. نبود قانون کپی رایت، یکی دیگر از مشکلات جدی نویسندگان و تصویرگرن است. ما کپی رایت نداریم اما بعضی ناشران، این حق را برای خود قائل‌اند و خیلی راحت از تصاویر کتاب‌های کودک ترجمه شده استفاده می‌کنند. کاش می‌شد قانونی وضع و در آن اختیارات ناشران در انتشار کتاب‌های ترجمه محدود شود تا ناشران دست کم به میزان آثار ترجمه‌ای کتاب‌هابی تألیفی هم منتشر کنند. با این کار هم فرهنگ ایرانی رواج پیدا می‌کند هم نویسنده‌ها و تصویرگران تا این اندازه بی‌کار نمی‌مانند.