فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

نمایش زندگی لاکچری یک طبقه اجتماعی که از آسان‌ترین راه‌های ارتزاق سود می‌برند مضمون اصلی فیلم «ایده اصلی» است. حکایت زندگی آقازاده‌ها که از مناسبات سرمایه‌داری خود بهره می‌برند تا پول آسان بدست‌آورند؛ طبقه‌ای که به واسطه بادآورده بودن پول‌هایشان، روز‌به‌روز بر شکاف عمیق طبقاتی آحاد جامعه می‌افزایند. «ایده اصلی» نمایش کسانی است که آنقدر در مال و مکنت و زندگی لوکس و مرفه غرق هستند که نمی‌دانند چه کنند و چگونه از زندگی لذت ببرند؛ افرادی که بدون ذره‌ای زحمت میلیاردر می‌شوند و جاه و جلالی را برای خود دست و پا می‌کنند. 

با این توصیفات نکته بسیار قابل‌تامل در فیلم «ایده اصلی» آن است که قرار نیست نکوهش زیرپا گذاشتن اخلاقیات به تصویر درآید و در انتها یک نتیجه‌گیری عبرت‌آموز به خورد تماشاچی داده شود. این فیلم زندگی را بسان یک بازی پوکر در‌نظرمی‌گیرد که اساس آن بر پایه قمار بنا نهاده شده است؛ معتقد است در این بازی رنگارنگ روزگار تنها آدم‌هایی که حرفه‌ای‌تر بازی را بلدند و به اصطلاح زرنگ‌تر و شیاد‌تر‌ هستند برنده می‌شوند. به تعبیری دیگر این فیلم قرار است افرادی که به واسطه قدرت و ثروت همچون شکارچیان پول از طریق شیادی‌ها و کلاه‌برداری به طبقه نوکیسه‌ها رسیده‌اند را نشان دهد که البته این نمایش خیلی با روزگار کنونی و احوال زندگی آقازاده‌ها و ژن خوب‌هایی که قارچ‌‌گونه در حال رشد و تکثیرند بی‌ارتباط نیست.

داستان فیلم جدا از ضعف فیلمنامه و شخصیت‌پردازی‌ها کاملا مشهود است که از فیلم‌های هالیوودی الهام گرفته، از‌این‌رو ورای برخورداری از ایده‌ای جذاب، روندی متفاوت را دنبال می‌کند و نقشه‌های دور زدن‌های هریک از شخصیت‌ها را با جزئیات بسیار روایت می‌کند؛ همین روایت متقاطع از زاویه دید آدم‌ها و روشن کردن به مرور و سروقت نقاط تاریک داستان شرایطی را رقم می‌زند تا مخاطب مجذوب دنبال کردن قصه هر کدام از کاراکتر‌ها شود؛ البته نا‌گفته نماند که «ایده اصلی» آنطور که باید و شاید نیز نتوانسته بطور موفق در حل معماهای قصه تاثیر مهمی بر مخاطب بگذارد.

از منظر روانشناسی باید متذکر شد «ایده اصلی» طبقه‌ای از افراد را به نمایش می‌گذارد که بطالت، عیاشی و فراغت مداوم از اجزای اصلی و لاینفک زندگی آنهاست؛ طبقه‌ای که زندگی آنها بر سوار شدن در ماشین‌های لوکس و خانه‌های لاکچری و پارتی‌های شبانه خلاصه می‌شود که حاضرند در این راه از خانواده و رفیق و پیوندهای انسانی خویش به راحتی چشم بپوشند؛ زیرا در مرام آن‌ها، دنیا صرفا جولانگاهی برای مستی و خوشیِ بی‌زحمتِ تمام‌ناشدنی تلقی می‌شود.

در‌واقع کشمکش‌هایی که بین هر کدام از شخصیت‌های اصلی داستان پیش می‌آید، همه و همه بر سر پول و اندوخته بیشتر است که سبب می‌شود تمام پیوند‌های عاطفی و روابط انسانی میان آنها هیچ انگاشته شود؛ در «ایده اصلی» روابط به قدری مرزهای انسانی را زیر پا می‌گذارد که حتی زن و مردی که روزی با هم پیمان زناشویی داشتند، اکنون در دنیای اقتصادی به رقیبی سر‌سخت برای یکدیگر مبدل می‌شوند که برای زمین زدن دیگری و برد خویش از هیچ تلاشی مضایقه نمی‌کنند. 

نکته قابل تامل دیگر گسترش فقر و فاصله طبقاتی است که می‌تواند بستری را برای پیدایش بسیاری از آسیب‌های اجتماعی فراهم آورد. همه ما خوب می‌دانیم زندگی در جامعه‌ای که توازن و عدالت اجتماعی از آن رخت بر بسته باشد می‌تواند زمینه بروز و نمود آسیب‌های اجتماعی متفاوت و تزلزل بنیان‌های فکری و اعتقادی افراد را فراهم آورد. از‌این‌رو می‌توان گفت سوداگران اقتصادی که در فیلم «ایده اصلی» نقش‌آفرینی می‌کنند در شرایط فعلی کشور برای بسیاری از ما بیگانه نیستند؛ به واقع در این فیلم به تماشای قصه معدود افراد خاصی می‌نشینیم که به طبقه و قشری خاص‌تر متصل هستند که عطش غصب پروژه‌های عظیم دارای سود‌ها و وام‌های کلان همراه با رانت‌ها و پولشویی‌های بسیار برایشان تمام نا‌شدنی است؛ افرادی که با قدرت‌های مافیایی خویش، موازنه اقتصادی را در تمام حوزه‌های نظام ‌بر هم می‌زنند و جز کسب سود بیشتر و نفع خویش به احدی رحم نمی‌کنند.