نگاهی به فیلم «زن و بچه»؛ چهارمین ساخته سعید روستایی
موقعیتسازی به جای داستانسرایی

محمد تقیزاده
«زن و بچه» را باید مناقشه برانگیزترین فیلم سعید روستایی از نظر صفبندی منتقدان و دوستداران آن دانست چراکه چهارمین فیلم سعید روستایی همان قدر که حامی دوآتیشه دارد همان اندازه نیز مخالف سرسخت دارد و بار دیگر «زن و بچه» سعید روستایی سبب شد وضعیت نقد فیلم در سینمای ایران جذاب و مورد
توجه شود.
تحلیل فیلم
«زن و بچه» داستان بومی و سادهای دارد و خانوادهای را ترسیم میکند که متشکل از دو خواهر، مادر و دو بچه کوچک است. بهتدریج مناسبات این خانواده و شخصیتها معرفی و تشریح میشود و اتفاقات مهیج و غیرقابلانتظار قرار است موتور محرک فیلم باشد. فیلم 2 ساعت و 11 دقیقه است و فرقی که با سه فیلم قبلی فیلمساز دارد این است که روستایی در «زن و بچه» سعی کرده از طبقه ضعیف و فقیر جامعه تا حدی فاصله گرفته و به قشر متوسط جامعه نزدیک شود.
امتیاز فیلمهای سعید روستایی که باعث شده بسیاری او را بهترین فیلمساز نسل جدید سینمای ایران معرفی کنند، توجه او به دیالوگنویسی و کارگردانیاش در صحنهها و کشمکشهای مهیج است. در «زن و بچه» نیز فیلم بهشدت روی این استراتژی روایی فیلمساز حساب بازکرده است یعنی با فیلمی مواجه هستیم که موقعیتهای تکاندهنده و غیرقابلانتظار زیاد دارد و از سوی دیگر بهشدت دیالوگمحور است و روی روایت داستان از طریق دیالوگ و تبیین شخصیتها حساب بازکرده است.
از سوی دیگر، مضمون در فیلمهای روستایی از دیگر موارد قابلتوجه او بوده بهطوریکه اصولاً در سه فیلم اول او یعنی «ابد و یک روز»، «متری شیش و نیم» و «برادران لیلا» مضمون فقر جزو موضوعات مشترک فیلمها محسوب شده و تاحد زیادی ابعاد مختلف آن به تصویر درآمده و مخاطبان با آن ارتباط گرفتند. در «زن و بچه» نیز علاوه بر مضامین متعدد، روستایی سعی کرده تصویری از ایران و زن و خانواده ایرانی ارائه دهد که درستی و نادرستی این بازنمایی محل بحث بوده و حتی برخی این تصویرسازی را بیشتر برای جلب نظر فستیوالها و به طور خاص پذیرش در جشنواره کن
عنوان کردند.
نقد فیلم
ایراد و اشکال فیلم از همان ابتدای آن آغاز میشود وقتی که متوجه میشویم نزدیک یک ساعت فیلم صرف اتفاقی میشود که ظرف 10 دقیقه هم قابلتعریف و تصویر شدن بود. شخصیت پسربچه فیلم، علی یار، نقش مهمی در قصه دارد و شاید بتوان گفت کلیت فیلم روی حضور و حذف او میچرخد ولی اینهمه تاکید روی جزئیات غیرضروری علی یار که در نهایت به مرگ او میانجامد کارکرد دراماتیک نداشته و این افتتاحیه فیلم روستایی نیز همانند دیگر فیلمش متری شش و نیم، فاقد اعتبار و کارآمدی در روایت و پیشبرد قصه
بوده است.
از افتتاحیه طولانی و غیرضروری فیلم که بگذریم به شخصیتها، کشمکشها و انگیزه کاراکترها میرسیم. اینکه مهناز با بازی پریناز ایزدیار چرا باید با حمید با بازی پیمان معادی ارتباط بگیرد؟ حمید واجد چه ویژگی منحصربهفردی است که مهناز و مهری (خواهر مهناز) به او علاقهمند میشوند؟ چگونه ممکن است که یک نفر در جریان خواستگاری خواهر بزرگتر و جلوی اینهمه آشنا و فامیل، چنین چشمچرانی کند و خواهر کوچکتر را دید بزند و در نهایت یک دل نه صد دل عاشق او شود؟ با چه رو و جراتی، خانواده حمید به مادر مهناز زنگ میزنند که ما دختر بزرگتر شما را با وجود ارتباط دوساله با پسرمان نمیخواهیم و حمید میخواهد به خواستگاری دختر کوچک شما، مهری، بیاید؟
مهری چگونه راضی میشود با حمیدی که دو سال خواهرش را سرکار گذاشته، وارد رابطه شود با او عقد کند و از او بچهدار شود؟ چرا مهری باید اسم پسربچه خود را همنام فرزند فوت شده خواهرش مهناز بگذارد و آیا بجز علی یار، اسم دیگری برای نامگذاری پسر او و حمید نبوده است؟... ازاینگونه چرا و ابهامات در بخش میانی فیلم کم نبودند، ایرادات قابلتوجهی که بهطورجدی به باورپذیری شخصیتها و منطق درام و اتفاقات ضربه زده و کلیت قصه را زیر سؤال میبرد.
از سوی دیگر، «زن و بچه» سعی دارد نه به یک مضمون و موضوع بلکه به یک سری از مضامین و موضوعات جامعه ایران بپردازد و قرار است در این فیلم دوساعته از عشق و خیانت تا مادرانگی سخن گفته شود و امنیت و ایرادات سیستم قضا بهنقد کشیده شود. همین پرداخت بدون مقدمه و گسترده به موضوعات مختلف اجتماعی و فرهنگی در فیلم سبب شده که هیچکدام پرداخت دقیق و عمیقی پیدا نکنند و همگی در حد یک طرح موضوع و شعار و بیانیه سیاسی و اجتماعی معرفی شوند.
بیانیههای سیاسی و اجتماعی که کارکرد جشنوارهای مهم و زیادی دارند و باعث شدند تا چهارمین فیلم سعید روستایی جشنوارهپسندترین فیلم کارنامه او نیز باشد. فیلمی که پر است از مضامین اپوزیسیون، انتقادی و اعتراضی که اگرچه از نظر سینمایی پرداخت درستی ندارند؛ اما از نظر مانیفست و محتوای ظاهری میتوانند برای فیلم و حضور در جشنوارهای چون کن اعتبار و امتیاز بیافریند.
اشکال اصلی سینمای سعید روستایی که در «زن و بچه» نیز وجود دارد، مشکل قصهگویی بهجای موقعیتسازی است؛ مسئلهای که در فیلم پرمخاطب متری شش و نیم نیز وجود داشت و تا الان در «زن و بچه» ادامه پیدا کرده است؛ روستایی در مقام نویسنده فیلمهایش هر چقدر خوب دیالوگنویسی میکند و خوب موقعیتهای جذاب میسازد و از سوی دیگر، سکانسهای تأثیرگذار تصویر میکند در خلق داستان لنگ میزدند و همه آثارش از بابت قصهگویی دچار لکنت میشوند.
در «زن و بچه»، با افتتاحیه طولانی طرفیم، بعد از آن شخصیتها با انگیزههای نهچندان منطقی معرفی میشوند و کشمکشهای مختلف شکل میگیرد. اما این داستان و کشش آن نیست که مخاطب را همراه میکند بلکه موقعیتهای پشتسرهم و متعددی است که به قولی وقت سر خاراندن به تماشاگر نمیدهد و اینگونه بهجای تبیین قصه او را سرگرم و مرعوب میکند.
مسئله اصلی فیلم بعد از مرگ علی یار، پیداکردن مقصر مرگ او توسط مهناز است که افراد مختلفی از ناظم مدرسه، پدرشوهر، خواهر، منشی و.... در مظان اتهام هستند و حتی حمید هم از تیغ انتقام مهناز در امان نیست و جملگی ضربههایی از مهناز خورده و به او ضرباتی نیز میزنند!
در جمعبندی «زن و بچه» باید نوشت که این فیلم از نظر فیلمنامه ضعیفترین فیلم سعید روستایی است با این توضیح که حجم زیاد اتفاقات پشتسرهم مجال توجه به ریزهکاریهای کارگردانی را نمیدهد و اگرچه کارگردانی روستایی حائز امتیازاتی مهم است؛ اما در سایه یک قصه مضمون زده، پر حرف، طولانی و با سکانسها و شخصیتهای اضافی نهتنها کارگردانی فیلم به محاق رفته؛ بلکه روستایی که زمانی با دیالوگها، موقعیتها و کاراکترهایش محبوب شده بود اینجا فیلمی ساخته که فقط در حال موقعیت ساختن، دیالوگ گفتن زیاد از حد بهجای تصویر ساختن و همچنین مضمونزدگی اپوزیسیونی بهجای طراحی یک قصه بومی و بیان معضلات اجتماعی شده است.
دیدگاه تان را بنویسید