«آرت نیوز» در مقاله‌ای که به تازگی با قلم کلر دیویس منتشر شده، به ابعادی از زندگی و آثار لوییز بورژوا (مجسمه‌ساز آوانگارد) پرداخته است، که در نوع خود جالب است. این مطلب بهانه‌ای برای پرداختن به زندگی هنری بورژوا، هنرمند آوانگارد معاصر، است.

به گزارش ایلنا به نقل از آرت نیوز، کلر دیویس لوییز مجسمه‌ساز را به واسطه نقاشی‌هایش مورد واکاوی قرار داده است. پیش از پرداختن به نقاشی‌های لوییزبورژوا از منظر کلر دیویس،‌ بهتر آن است اطلاعات جزیی‌تری از لوییز  مجسمه‌ساز و دلایل ارزش آثارش کسب کنیم و به چرایی این موضوع بپردازیم که آیا او هنرمندی «مدرن» و «آوانگارد» در دوران «کلاسیک» است.

 به گفته منتقدان مجسمه‌های لوییز انعکاس درد و رنج‌هایی هستند که او در کودکی و نوجوانی‌اش تجربه کرده و کافی است که مخاطب یک بار آثار او را ببیند تا آن‌ها را برای همیشه به ذهن بسپارد.

 

نمونه موفق هنرمندی «مدرن» در دوران «کلاسیک»

ژوزفین لوییز بورژوآ با نام کوتاه شده لوییز بورژوآ، لوییزبورژوا زاده شهر پاریس فرانسه با تابعیت آمریکایی بود که بیشتر به خاطر مجسمه عنکبوت مشهورش با نام «مامان» شناخته شده. موضوع جالب درباره این مجسمه‌ساز این است که پس ازشصت سالگی به شهرت رسید و این موضوع گویای این است که لوییز هم از آن دسته هنرمندان است که آثارش پیش از مورد توجه قرار گرفتن هنر «مدرن» و تاحدودی دیرتر از زمان خودش مورد توجه قرار گرفته است. باید یادآور شد آثار بورژوا را می‌توان در مکاتبی مانند سورئالیسم یا اکپرسیونیسم انتزاعی رده‌بندی کرد.

 

هنرمندی قربانی خانواده خشن و متزلل!

موضوع مهم دیگر این است که لوییز برخلاف هنرمندان هم‌عصر خود، آثارش را بر اساس ناملایمات عاطفی و سرخوردگی‌های شخصی و خانوادگی مربوط به دوران کودکی‌اش خلق کرده است که این اتفاق در نوع خود مورد توجه است. توجه به زندگی و گذشته تا به آنجا در آثار لوییز بورژوا نمود دارد که موضوع آثارش را درد و رنج و خشونت تشکیل می‌دهند. خودش در زمان حیات طی مصاحبه‌ای به این موضوع اقرار کرده که خشونت بخشی از تجربه روزمره زندگی خانوادگی او بوده است. و در نهایت اینکه او به شکلی آشکار روابط زنان و مردان را به چالش کشیده و خودش هم بر این موضوع تاکید داشته است. به طور واضح می‌توان گفت آثار هنری علیه لوییز واکنشی به خودکم‌بینی او و چالش‌هایی است که طی دوران زندگی از سر گذرانده است.

 

زنی مجسمه‌ساز ملقب به «شکنجه‌گر»

گفته می‌شود تنش و خشونت تا به آنجا در آثار لوییز وجود دارد که برخی از مخاطبان آثار هنری لقب «ماده عنکبوت» یا «شکنجه‌گر» رابه او داده‌اند. اگر آثار این زن هنرمند را ببینم متوجه خواهیم شد که اغلب آثارش تکه‌هایی از بدن انسان را نمایش می‌دهند یا در ذهن مخاطب متبادر می‌کنند. با نگاهی به زندگی لوییز درمی‌یابیم که نمادهای به کار گرفته در آثارش نشات گرفته از زندگی خاکستری و متزلزل او در کودکی، نوجوانی و حتی بزرگسالی اوست. به طور خلاصه او در یکی از آثارش پای انسان را در قالبی شیشه‌ای قرار داده است. نمونه دیگر چنین آثاری پیکره برنزی آدمی بی‌سر است که خم شده و دست‌ها و پاهایش یکدیگر را لمس کرده‌اند.

لوییز، طی صحبت‌ها و ابزار خاطراتش با تاکید بر اینکه همواره مورد بدرفتاری‌ها پدر قرار می‌گرفته، نسبت به موضوعات غیراخلاقی پدرش هم توضیحات تلخی داده است. لوییز همچنین در دوران فعالیت‌های هنری‌اش مورد آزار همکارانش قرار می‌گرفته و آن‌ها کار و هنرش را جدی نمی‌گرفته‌اند.

در نهایت اینکه تقریبا همه آثار لوییز بورژوا انعکاسی از آزارها و خشونت‌هایی است که در دوران کودکی و نوجوانی و بزرگسالی تجربه کرده است. او در همین راستا حتی چیدمانی داشته که نامش را «ویرانی پدر» گذاشته است. اثر یک چیدمان شبیه به رحم مادر است که از گچ، لاتکس، چوب، پارچه و نور قرمز تشکیل شده‌است. سرنگونی پدر اولین قطعه‌ای بود که او در آن از مواد نرم در مقیاس بزرگ استفاده کرد. پس از ورود به چیدمان؛ بیننده صحنه پس از ارتکاب جرم را می‌بیند. قسمتی از یک ناهارخوری یا اتاق خواب که کودکان لکه مانندی از شورش کردن، به قتل رسیدن و خوردن پدر، خشنودند.

 

مهاجرتی که منجر به شهرت شد!

 

اما آنچه به طور جدی زندگی لوییز را تغییر داده مهاجرت به آمریکاست. خودش درباره آمریکا اینگونه ابراز نظر کرده: «اینجا می‌توانی هر چه می‌خواهی دیوانگی کنی و آزاد باشی. اما در اروپا همه چیز محدود است و همه جا زندان‌های کوچک و بزرگ هست.» در نهایت حضور او در آمریکاست که باعث شهرتش می‌شود. او پس از سال‌ها گمنامی در دهه هشتاد به واسطه موزه هنر مدرن شهر نیویورک مشهورشد و به دوسالانه ونیز راه یافت. و حال همه این اتفاق‌هاست که در دنیای امروز لوییز بروژوا را به عنوان هنرمندی شاخص، خاص و متفاوت از دیگر هنرمندان هم‌عصرش دانست.

به گفته کلر دیویس آثار لوییز حتی در دوران مادر بودنش جنبه‌های تاریک‌تری داشته‌اند. با اینکه او سال‌ها قبل با مجسمه‌های عنکبوتی‌اش ویژگی‌های تهدیدآمیز و خشن مادرش را به چالش کشیده و با همان‌ها کسب شهرت کرده اما چنین مضامینی ریشه در نقاشی‌هایش داشته‌اند. او مجموعه‌ای دارد که در سال‌های ۱۹۴۶ تا ۱۹۴۷ خلق شده‌اند و گویای همین موضوع‌اند. کلر دیویس در جریان تحقیقات خود دریافت که لوییز طی سال‌های حضورش در نیویورک و پرداختن به نقاشی، مشغول کاوش‌های علمی بوده است.

 

پایان حیات لوییز

لوییز بورژوا پس از یک زندگی سخت و پرفراز و نشیب و طولانی به تاریخ ۳۱ مه سال ۲۰۱۰ در ۹۸ سالگی در نیویورک درگذشت.