علیرضا بخشی استوار

آثار بهزاد حاتم به مناسبت بیستمین سالگرد درگذشت مرتضی ممیز، این روزها در خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمده است.  در این نمایش طراحی‌های مختلف از بهزاد حاتم که مربوط به دوره‌های مختلف کاری این هنرمند است در معرض دید قرار گرفته است. تنوع این آثار به گونه‌ای است که طراحی جلد  و مجله، طراحی نشان، طراحی کتاب و برخی از پوسترهای این هنرمند را در بر می‌گیرد.  اگر چه در بیشتر این طراحی‌ها حاتم بیان منحصر به فرد خودش را دارد اما پوسترهای او به لحاظ شکل و سبک آثار بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.

حاتم از نسل و دوره‌ای سر برآورده که پوستر یا اعلان را جدای از وجوه کارکردی آن یک اثر هنری مستقل می‌دانستند. نسلی که برای طراحی گرافیک و پوستر به عنوان یک شاخه مهم در حوزه هنرهای تجسمی اهمیت بسیاری قائل بودند و با برگزاری نمایشگاه‌های مختلف و البته نوآوری و بروز خلاقیت بر این اهمیت به شکل عمل‌گرایانه صحه گذاشتند.

اگر چه بسیاری معتقدند فریدون آو به واسطه تحصیل در آمریکا، به نوعی با طراحی‌هایی که برای کارگاه نمایش انجام داد ذائقه گرافیکی ایرانیان را از زیبایی‌شناسی تحت تاثیر شوروی به سوی زیبایی‌شناسی آمریکایی برد اما این نگاه به شکل نانوشته و همزمان برای برخی از جریان‌های گرافیک ایران رقم خورد.

نگاه مینیمالیستی و کمینه‌گرا به طراحی پوستر در میان هنرمندانی که به شکل حرفه‌ای کار طراحی گرافیک را انجام می‌دادند شکل جدی به خود گرفته بود و بیشتر آثاری که توسط این افراد و گروه‌ها طراحی می‌شد به نگرش‌های مینیمال پایبند بود.

بهزاد حاتم نیز از این قاعده مستثنی نبود. او که طراحی پوسترهای تالار رودکی را به عهده داشت، پس از طراحی پوستری برای نمایش مروارید در کارگاه نمایش به طراحی پوستر برای این تالار پرداخت. اگرچه بیشتر برنامه‌هایی که در تالار رودکی برگزار می‌شد ماهیت مشخص و تکراری داشت اما تنوع آثار حاتم برای این اعلان‌ها چشمگیر است.

حاتم از نسل و دوره‌ای سر برآورده که پوستر یا اعلان را جدای از وجوه کارکردی آن یک اثر هنری مستقل می‌دانستند. نسلی که برای طراحی گرافیک و پوستر به عنوان یک شاخه مهم در هنرهای تجسمی اهمیت بسیاری قائل بودند و با برگزاری نمایشگاه‌های مختلف و البته نوآوری و بروز خلاقیت بر این اهمیت به شکل عمل‌گرایانه صحه گذاشتند

او برای طراحی پوسترها از پس یک نگاه درست به کانسپت هر برنامه، به ساده‌ترین المان‌ها توجه می‌کند و با دگرگونی شکل این المان‌ها و استفاده مناسب در کار طراحی همزمان زیبایی را چاشنی اطلاعات می‌کند. مثلا او برای یک برنامه رسیتال پیانو با ایجاد چند سطح و خط بر یک سطح سیاه شکل پیانو را برای مخاطبش تداعی می‌کند. این المان در نگاه نخست به سادگی دریافت نمی‌شود و کمی کنجکاوی بر می‌انگیزد اما به محض برخورد با عنوان اجرا، آن خطوط معنا پیدا می‌کنند و جدای از یک لذت بصری کار اطلاع رسانی نیز به درستی صورت می‌گیرد. اتفاقی که شاید مهم‌ترین کارکرد طراحی پوستر باشد؛ یعنی اطلاع‌دادن از یک رویداد یا اتفاق همزمان با خلق یک زیبایی بصری.

یکی از برگه برنده‌های او شکل درست استفاده از ماده کار و ابزار است. او به ابزار کار و عناصر بصری دوران خودش مطلع است. مثلا او در برخی پوسترها از شابلون در طراحی استفاده کرده است. ابزاری که رابطه تنگاتنگی با آن دوران داشت. پوستری که او برای بزرگداشت شب درویش‌خان طراحی کرده به واسطه استفاده از شابلون وجه روزآمدی پیدا کرده است و این آگاهی نسبت به ابزار او را در بیان قدرتمند کرده است.

در آن دوران کارگاه نمایش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تالار قندریز به عنوان سه نهاد و یا فضای مستقل هنری به افراد متفاوتی در زمینه گرافیک میدان داده بود. اگر به تاریخ گرافیک ایران نگاه کنیم، گرافیست‌های شناخته شده امروز ایران و یا در وجهی صحیح‌تر طراحان گرافیکی که شاخه گرافیک را در ایران تثبیت کردند همگی در این فضاها مشغول بودند. افرادی چون مرتضی ممیز، قباد شیوا، صادق بریرانی، فرشید مثقالی ، فریدون آو و ... همگی در دل این جریان‌‌ها رشد کردند و یا دقیق‌‍تر این که این جریان‌ها را متناسب با فضایی که برای آنها به وجود آمده بود شکل دادند.

بهزاد حاتم اما متناب با شرایط متفاوت آن دوران در رقابت صحیح بین فضاها تلاش کرد تا بیان مستقل خودش را شکل بدهد و به همین دلیل است که آثار او را می‌توان به نسبت دیگران به راحتی تشخیص داد. مینیمالیسمی که او به آن متعهد است اگر چه به نگاه مطلوب دوران تبدیل شده است و البته کیفیتی جهانی هم داشته است، اما به دلیل نوع استفاده از ابزار بسیار متفاوت‌تر از دیگر گرافیست‌های همعصر این هنرمند است.

نگاه دقیق به عملکرد این افراد در دوران گذشته نشان می‌دهد که گرافیک دیزاین و طراحی پوستر از زمانی که ظرفیت‌های آن در ایران شناخته شد به عنوان یک روند هنری مورد توجه قرار گرفت و همین امر مطالعه این آثار را در نسبت با شرایط کنونی  دو چندان می‌کند.

تماشای آثار حاتم بعد از حدود نیم‌قرن از خلقشان همچنان قابل تامل هستند چرا که به لحاظ بصری همچنان آثاری پیشرو هستند و نسبت به روزگار کنونی ما از کیفیت بالا و شاخصی برخوردارند. تماشای این پوسترها این سوال را در ذهن به وجود می‌آورد که حقیقتاً آیا گرافیست‌های گذشته ایران افراد خلاق‌تری بودند یا ذائقه به واسطه شرایط و شکل آموزش تغییر کرده است و یا این که ما به دلایل مختلفی از آن نگاه پیشروی خلاق فاصله گرفتیم و در روزگار افول به سر می‌بریم؟