علیرضا بخشی استوار

به گواه اسناد، نگارخانه «آپادانا» یا «کاشانه هنرهای زیبا» نخستین نگارخانه‌ای است  که در ایران راه‌اندازی شد. کاشانه هنری آپادانا به کوشش محمود جوادی‌پور، حسین کاظمی و هوشنگ آجودانی با هزینه شخصی خود آنان در سال 1328 تأسیس شد. این نگارخانه که ساختمان آن در تقاطع خیابان انقلاب کنونی و بهار واقع شده بود در ابتدا یک هدف داشت و آن این بود که آثار نقاشان نوگرای ایرانی را به نمایش در بیاورد. تا سال 1327 انستیتوهای خارجی در ایران تنها مکان‌هایی بودند که هنرمندان ایرانی می‌توانستند آثار هنری‌شان را به نمایش بگذارند.

 آپادانا آغازی برای هنرهای تجسمی

سال 1324 که ضیاء‌پور، حمیدی و کاظمی به عنوان نخستین دانشجویان نقاشی دانشگاه هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شدند هیچ مکانی به جز انجمن‌های فرهنگی خارجی برای نمایش آثار وجود نداشت، و شهرداری و وزارت فرهنگ و هنر هم هیچکدام کمکی برای نمایش آثار دانشجویان نمی‌کردند و البته محل مشخصی هم برای این کار نداشتند. بین سال‌های 1325 تا 1327 هم این اتفاق دامن‌گیر معدود هنرمندانی بود که تلاش می‌کردند هنرشان را برای عموم علاقمندان به هنر به نمایش در بیاورند. در سال 1328 و با تلاش‌های نخستینی که ضیاءپور برای ایجاد انجمن «خروس جنگی» انجام داد بسیاری از هنرمندان به تکاپو افتادند تا محلی برای ارائه آثار هنری خود ایجاد کنند و جوادی‌پور که همراه با حسین کاظمی آتلیه شخصی نقاشی داشتند به همراه هوشنگ آجودانی دوست معمار خود که وکالت هم می‌کرد تصمیم به تاسیس این گالری گرفتند. جوادی‌پور در خاطراتش این‌گونه به موضوع اشاره می‌کند:« من با پولی که از کارکردن در بانک بدست می‌آوردم، کاظمی با پولی که از فروش پرتره‌هایش می‌گرفت و دوست‌مان با حقوقی که از وکالت بدست می‌آورد یک جایی را در خیابان شاهرضا بعد از پیچ شمیران نبش خیابان بهار اجاره کردیم. پنج دهنه مغازه بود که ما تیغه‌های مابین مغازه‌ها را برداشتیم و یک سالن بزرگ شد. برای آن آرم و پوستر درست کردیم و در سال 1328 ما آپادانا را با نمایش تعدادی از کارهای من، کاظمی، اسفندیاری، ویشکایی و ضیاءپور افتتاح کردیم.» آنها برای این‌که گالری‌شان بر سر زبان‌ها بیافتد، بسیاری از افراد مشهور در ساحت هنر و البته بسیاری از روشنفکران را برای بازدید از نمایش‌هایشان دعوت می‌کردند. این حربه تبلیغاتی موسسان گالری البته خیلی زود جواب می‎دهد و نام گالری آپادانا و برنامه‌هایش خیلی زود به اخبار رادیو راه پیدا می‌کند و گزارش عملکردش در کنار خبر ساعت کار کتابخانه‌ ملی و ساعات بازگشایی موزه‌ها پخش می‌شود و تبدیل به یک خبر روتین در این رسانه پرطرفدار آن روزهای ایران می‌شود.

آپادانا در آغاز کار هنرمندان را به عضویت می‌پذیرفت و آثار آنان را با تقبل کلیه هزینه‌ها به نمایش می‌گذاشت، این هزینه‌ها که شامل صدور کارت‌های دعوت و پذیرایی شب گشایش نمایشگاه بود، در پایان از محل فروش آثار هنرمند تسویه می‌شد و چنانچه هنرمند موفق به فروش آثار نمی‌شد این هزینه همچنان برای آپادانا محفوظ می‌ماند. البته عمر چنین فضایی با همه نوآوری‌ها و خواسته‌های بزرگ موسسانش چندان دوامی نیاورد. آپادانا به مدت یکسال با همین سیاست به کار خود ادامه داد اما فشارهای مالی و عدم حمایت مراکزی چون هنرهای زیبا موجب شد تا در مدت کوتاهی از کار بازبماند و پس از یکسال فعالیت کار خود را متوقف کند. جوادی‌پور در این‌باره در خاطراتش اشاره می‌کند:« کم کم هزینه‌‌های گالری افزایش پیدا کرد تا جایی که این هزینه‌ها در فاصله کمتر از یکسال بعد از تاسیس آن کفاف خرج و اجاره‌ آن را نمی‌داد. تصمیم گرفتیم هفته‌ای یک شب، آن هم پنجشنبه‌ها شب‌نشینی داشته باشیم برای اعضایی که عضو آپادانا شده‌اند. به آنها بلیت می‌فروختیم و در ازای آن یک شام سرد و نوشابه به آنها می‌دادیم، اجرای زنده موسیقی داشتیم و بعد کم کم دوستان ما پای تابلوها می‌ایستادند و درباره‌ تابلوها توضیح می‌دادند و این گفتگو تا ساعت 2 و 3 نصفه شب ادامه پیدا می‌کرد. این شب‌نشینی‌ها تا حد زیادی از نظر مادی به ما کمک کرد.»

ثمر و نتیجه فعالیت گالری آپادانا در آن دوران جمعیت نزدیک به پنج یا شش هزار نفر در تهران بودند که به نوعی به هنر علاقه‌مند شدند و دنبال هنر رفتند. فارغ از این از سال 1327 شمسی با شکل‌گیری آپادانا، واژه گالری برای نخستین بار وارد فرهنگ هنری ایران می‌شود

 رسمیت یافتن گالری‌داری در ایران

این ترفند و یا بهتر راه‌حل موسسان گالری خیلی زود جواب می‌گیرد اما ناگهان اتفاق غیر مترقبه‌ای ورق را برای گالری آپادانا برمی‌گرداند و روند را دگرگون می‌کند. جوادی‌پور درباره این حادثه می‌گوید:« ما دوستی داشتیم به نام رضا جورجانی که خیلی علاقه‌مند به هنر بود، وی تعداد زیادی مقاله درباره‌ هنر نو ترجمه کرده بود و از ما خواست که یک جلسه‌ سخنرانی در آپادانا برای وی ترتیب دهیم. ما سالن را برای سخنرانی آماده کردیم و حدود چهارصد نفر از افراد سرشناس و اساتید دانشکده و هنرمندان را دعوت کردیم. ظهر آن روز ایشان از تبریز به تهران آمد و برای سخنرانی آماده شد. پشت میز رفت و صحبتی کرد و مقدمه‌اش این بود که هنرمند وقتی که کار می‌کند همیشه بین توانش و آن چیزی که در ذهنش دارد فاصله‌ خیلی زیادی وجود دارد. لیوان آب را برداشت و نوشید و بعد به زمین افتاد. پزشکان آمدند و دیدند که وی فوت کرده و یک سکته‌ آنی انجام گرفته است. بعد از آن دیگر روحیه‌ای برای ما باقی نماند و دیگر نتوانستیم در آن محیط کار کنیم حدوداً تا دو ماه بعد از آن دوستان متفرق شدند و آپادانا از بین رفت.»

اما ثمر و نتیجه فعالیت گالری آپادانا در آن دوران جمعیت نزدیک به پنج یا شش هزار نفر در تهران بودند که به نوعی به هنر علاقه‌مند شدند و دنبال هنر رفتند. هنرمندان نیز توانستند با هنر خارجی ارتباط پیدا کنند و با جهان‌بینی هنری آنان آشنا شوند. فارغ از این از سال 1327 شمسی با شکل‌گیری آپادانا، واژه گالری برای نخستین بار وارد فرهنگ هنری ایران می‌شود و آپادانا اولین محلی بود که به عنوان مرکز تجمع هنرمندان مشهور شد. حرکتی که به عنوان یک شروع رسمی گالری‌داری در ایران را رسمیت بخشید.بسیاری از هنرمندان شهیر در تاریخ هنرهای تجسمی ایران از جمله احمد اسفندیاری ، حسین کاظمی، مهدی ویشکایی، جواد حمیدی، هوشنگ پزشک‌نیا، جلیل ضیاءپور و خود محمود جوادی‌پور از جمله هنرمندانی بودند که نخستین بار آثارشان در گالری آپادانا ارائه شد.