نشست آنلاین یادبود مرحوم فرزاد عرب‌زاده، نوازنده ویلون، (متوفی ۱۸ اسفند ۱۳۹۹)، توسط روزبه کلانتری، علیرضا چراغچی، بهنام خدارحمی، بابک خواجه‌نوری برگزار شد.

به گزارش ایلنا، در این نشست که به بهانه فوتِ فرزاد عرب‌زاده به عنوان یادگاری از استاد پرویز یاحقی برگزار شد، علیرضا چراغچی (نوازنده ویلن) گفت: فرزاد عرب‌زاده متولد اردیبهشت ۱۳۵۰ بود، او نوازنده بسیار توانمندی بود و بسیار ماهرانه و زیبا ویلن می‌نواخت. از ۱۷ سالگی نزد استاد اسدالله ملک رفت و در مدت دو سال تمامی کتاب‌ها را تمام کرد. سپس نزد استاد سیاوش زندگانی آموزش‌های لازم را فراگرفت و بعد توسط استاد بیژن ترقی که از بستگان ایشان بودند به استاد پرویز یاحقی معرفی شد و در مکتب ایشان کسب فیض کرد.

وی با بیان اینکه عرب‌زاده نوازندگی ویلن را به عنوان حرفه انتخاب نکرده بود و از آن ارتزاق نمی‌کرد، گفت: او شغل و پیشه خانوادگی خود را داشت و ویلن را فقط برای دلش می‌نواخت. هیچ وقت هم به فکر ارائه و انتشار کارهای خود در زمینه نوازندگی ویلن نبود و با وجود جدیتی که در این زمینه داشت، ارائه تولیداتش را جدی نمی‌گرفت. بارها به اتفاق دوستان متذکر شدیم که آثارش را به نشر سراسری برساند، اما گوشش بدهکار این حرف‌ها نبود.

بهنام خدارحمی (آهنگساز و تنظیم‌کننده) از دیگر مدعوین حاضر در این مراسم گفت: من سال‌ها پیش توسط استاد پرویز یاحقی با فرزاد عرب زاده آشنا شدم و ارتباط بسیار نزدیکی با هم داشتیم. فرزاد عرب‌زاده مضاف بر هنر و نوازندگی بسیار زیبایش انسانی به تمام معنا و بسیار با محبت و مهربان بود ولی شوربختانه خجالتی و گوشه‌گیر بود و البته بیشتر مایل بود از جوانبِ مختلف هنری درخواست برای همکاری داشته باشد نه اینکه خودش به دنبال راهی برای فعالیت در زمینه موسیقی باشد.

عرصه موسیقی جولانگاه کسانی است که موسیقی مصرفی تولید می‌کنند

بابک خواجه‌نوری (نوازنده تنبک) هم در ادامه گفت: فرزاد بسیار خجالتی و گوشه‌گیر بود و با توجه به اینکه شغل اصلی‌اش در حوزه دیگری بود بیشتر مایل بود برای فعالیت در زمینه موسیقی او را دعوت کنند ولی متاسفانه این اتفاق میسر نشد چون در حال حاضر بخش عظیمی از موسیقی ایرانی دست کسانی است که موسیقی مصرفی تولید می‌کنند.

اساتید موسیقی تریبون ندارند

خدارحمی در ادامه تاکید کرد: بارها در محافل مختلف شنیده‌ام که می‌گویند چرا ما دیگر اساتیدی همچون پرویز یاحقی، اسدالله ملک، بدیعی و... نداریم؟ به ضرس قاطع می‌گویم ما اساتیدی همچون روزبه کلانتری، علی چراغچی، بابک بختیاری، فرشید فرهمند و... داریم که هر کدام یک استاد دارای سبک هستند ولی متاسفانه در دوره‌ای زندگی می‌کنند که تریبونی ندارند و کمتر کسی آن‌ها را می‌شناسد. این افراد کجا بروند و بگویید این هنر من است و من را بشناسید؟ البته ناگفته نماند سالیان سال است که اساتیدی همچون مهران مهتدی، سیامک ایقانی و دیگران که کم هم نیستند خالصانه و بدون هیچ چشمداشتی در این سبک هنرجو پرورش می‌دهند.

 چراغچی در جواب این پرسش که چرا امروزه نوازندگانی نظیر استاد خرم و یاحقی در این دوره کم است، گفت: همانطور که بهنام خدارحمی اشاره کرد چون این اساتید به اجبار گوشه‌نشین شده‌اند و عرصه دست یکسری از اساتید افتاده که با سیاست‌های غلط همه را کنار زدند و خواستند فقط خودشان باشند. کسانی که حتی به جای ویلن کمانچه را جایگزین کردند. اگر این اساتید از گوشه نشینی و انزوا دست بردارند، شرایط بهبود می‌یابد.

 بهنام خدارحمی تصریح کرد: تا شرایط موسیقی کشور حل نشود چیزی درست نمی‌شود حتی با خارج رفتن و داشتن کرسی. این را بدانید ماهمه تارهای یک حنجره‌ایم! بدیعی‌ها یاحقی‌ها و تجویدی‌ها همه زنده‌اند.

مافیای موسیقی، این هنر را به ورطه نابودی کشانده‌اند

 روزبه کلانتری (نوازنده ویلن) هم گفت: نگذاریم هجویات را به خورد مردم بدهند. متاسفانه مافیای موسیقی در ایران طی این ۴۲ سال این هنر را به ورطه نابودی کشاند تا جایی که امروزه دیگر اثری از این هنر باقی نمانده است. مثلا امروزه آواز اصفهانی که ما می‌زنیم اصفهان اصلی (ربع پرده) نیست و سه گاه و افشاری و... بندرت شنیده می‌شود.

کلانتری در ادامه این مراسم گفت: نوع موسیقی طوری تغییر کرده که من اگر کاری را ارائه دهم، قطعا مردم پذیرای آن نیستند و به این ترتیب من آسیب می‌بینم. چون طاقتم کم است و توان تحمل ندارم، این در صورتی است که باید مقاوم بود و آستانه صبر و تحمل را بالا برد.

خدارحمی در پایان گفت: اگر به همین ترتیب پیش برود، تا ۳۰ سال دیگر متاسفانه از ویلون ایرانی چیزی باقی نخواهد ماند چراکه به دلیل وجود موسیقی‌های مصرفی و هجویات در جامعه، هنرجویان ویلون از موسیقی ایرانی و ربع پرده فرار می‌کنند و این بسیار خطرناک است. حتی آوازخوانی و زمزمه‌خوانی و ملودی ایرانی نیز کمرنگ شده و این یک فاجعه ملی-هنری است. باید بگذاریم موسیقی ایرانی توسط نسل جوان امروزی شنیده و شناخته شود تا به بقای آن کمک کرده باشیم.