بیتا یاری

شامگاه پنجشنبه هشتم آبان‌ماه مجالی بود تا با برنامه «راهی به‌سوی ایران» ارکستر سینفونیتای آمستردام هلند هنر موسیقی و موزیسین ایرانی در عرصه بین‌المللی نمودی دیگر پیدا کند. در این برنامه دو موزیسین طراز اول ایرانی، کیهان کلهر، نوازنده صاحب سبک کمانچه و کیان سلطانی، جوان پرآوازه و نوازنده مطرح ویولن‌سل به اجرای قطعاتی از آهنگسازان بزرگی چون رضا والی، آهنگساز و استاد دانشگاه کارنگی ملون پیتسبورگ آمریکا و دکتر فرخزاد لایق پرداختند. قطعه «آتشگاه» از ساخته‌های کالین جیکوبسن با نوازندگی کیهان کلهر آغازگر برنامه‌ای بود که به‌صورت زنده از وب‌سایت ارکستر زهی سینفونیتای آمستردام پخش می‌شد. جیکوبسن قطعه آتشگاه را پس از همراهی کیهان کلهر در بازدید از مناطق تاریخی ایران و پس از دیدن آتشگاه دوره ساسانی در جاده اصفهان به شهر نجف‌آباد ساخته است که با تک‌نوازی کلهر به‌نوعی فضای موسیقی غرب را با شرق درآمیخته است. این قطعه در تور کنسرت «شهر خاموش» کیهان کلهر که سال گذشته در ایران به روی صحنه رفت در هر شب کنسرت اجراشده است.

قطعه دوم برنامه شامگاهی «راهی به‌سوی ایران» اثری از رضا والی الهام گرفته از تصنیف دختر شیرازی در قالب موسیقی زهی ارائه شد که بازتاب‌دهنده نگاه خاص این آهنگساز به موسیقی فولکلور ایران بود. رضا والی سال‌هاست که در راستای هویت در موسیقی گام برمی‌دارد و نگاه او بویی از موسیقی فولکلور سرزمینش دارد که با زبان قابل‌فهم در عرصه جهانی ارائه می‌شود.

قطعه سوم یکی از ساخته‌های کیهان کلهر برای دونوازی کمانچه و ویولن‌سل بود که کلهر به همراه کیان سلطانی آن را اجرا کردند. کیان سلطانی نوازنده جوان بااستعدادی است که از خردسالی تحت‌تأثیر هنر پدر و مادر موزیسین خود «خسرو سلطانی و فرزانه نوایی» به موسیقی روی آورده و استعداد زود شکفته شده‌ای است که به‌خوبی توسط دنیل برن‌بویم درک شده و به ارکستر شرق و غرب دیوان این رهبر ارکستر نامدار راه‌یافته. سلطانی آن‌قدر نبوغ از خود نشان داد که هر سه آلبوم اول او توسط کمپانی مطرح جهانی «دویچه گرامافون» با همراهی دنیل برن‌بویم عرضه‌شده است. او اکنون در 28 ‌سالگی بر صحنه‌های اعتبار جهانی خوش درخشیده است؛ و البته باافتخار در همراهی با کیهان کلهر که اولین اجرای مشترک آن دو نیز بود یادکرده است.

اما قطعه چهارم به گاه پنجم اثر دکتر فرخزاد لایق از آلبوم «هفت‌گاه معلق» بود که اجرا شد و نشان داد این اثر چقدر برای اجرا دشوار است و چه میزان نبوغ یکه و منحصربه‌فرد آهنگساز در ساخت و شکل‌گیری ویژه آن تأثیر داشته است. در این شب‌گاه پنجم با فاصله و تفسیر متفاوتی از آنچه در آلبوم هفت‌گاه شنیده‌ شده است به اجرا درآمد؛ و ارکستر کمتر توانست آن تصویری که آهنگساز در آن پرقدرت شکل داده را کنار هم بچیند و همان چیزی را مجدداً بسازد که پیش‌تر در آلبوم تجسم‌یافته بود؛ که شاید این مساله به کم آشنایی نوازندگان با قطعه و یا تفسیرپذیر بودن قطعه برای اجرا باشد که اجرای متفاوتی را منجر شده اما چیزی از شگفتی این قطعه نکاست و می‌شد حیرت‌انگیز بودن آن را همچنان شنید. البته باید زمان زیادی بگذرد تا ارزش و درک هفت‌گاه معلق دکتر فرخزاد لایق، آهنگساز معاصر، برای همگان کشف و پدیدار شود حتی برای نوازندگان خارجی. چراکه هنوز با گذشت زمان زیادی که از ارائه آلبوم «هفت‌گاه معلق» گذشته کمتر در بین عموم موزیسین‌های کشورمان شناخته ‌شده است اما در بین موزیسین‌های جدی این حوزه ارزش والایی دارد که همین امر نشان‌دهنده این است که این اثر فراتر از زمان خود افق‌هایی را درنوردیده که تا امروز فکر کسی به آن راه نیافته است و باگذشت زمان هنوز نتوانسته چیزی ورای آن به موسیقی معاصر ایران بیفزاید. هر بار اجرای هفت‌گاه نشان می‌دهد که چقدر آهنگساز در ارائه و بافت این اثر ظرافت‌ها را دقیق به کار گرفته و با چه دقتی آن را برای اجرا رهبری کرده است. هرچند امروزه نام این آهنگساز برای اهالی موسیقی آشناست و اثر او در محافل جدی موسیقی قدر می‌بیند؛ اما تا پیدا کردن آن جایگاهی که شایسته آن است فاصله دارد و حداقل در کشور خودمان برخوردها با آن هنوز تا جایگاه واقعی آن در تاریخ موسیقی فاصله زیادی دارد؛ اما روزی این اثر بزرگ به‌اندازه خویش درک خواهد شد. مطمئنم.