علیرضا بخشی استوار

سی‌و‌نهمین جشنواره فیلم فجر با همه فراز و نشیب‌هایش به خط پایان رسید و برندگان خود را شناخت. سیمرغ‌هایی که بخشی از آن بر حق بود و بخشی دیگر البته سلیقه داوران جشنواره که هر سلیقه‌ای و انتخابی بدون شک دلایل و منطق‌های خودش را به همراه دارد. جشنواره فجر 39 البته یکی از پرحاشیه‌ترین جشنواره‌هایی بود که در طول تاریخ برگزاری‌ آن شاهدش بودیم. چه بسا که در یکی از غیرعادی‌ترین وضعیت‌هایی رخ داد که نه فقط ایران، بلکه سایر نقاط جهان را هم دچار چالش کرده بود. جشنواره‌ای که از ابتدا با حملات شدید و بعد از برگزاری با حملات شدید‌تری مواجه بود. حملاتی که به هیچ‌ عنوان کارساز و دلسوزانه به نظر نمی‌آمد و البته بیشتر شاید بحث سهم‌خواهی و موانعی بود که به واسطه شرایط غیرعادی به وجود آمده بود.

 موافقانی که ناگهان مخالف شدند

بسیاری از منتقدان از ابتدا می‌گفتند که جشنواره به دلیل سیاست‌گذاری‌هایی که برآمده از شرایط بحرانی کنونی است، شکلی معلق و پادرهوا دارد و این معلق بودن فیلمسازان و صاحبان آثار را در ابهام فرو می‌برد. عده‌ای برگزاری جشنواره را مساوی با افزایش مرگ‌و‌میر ناشی از کرونا می‌دانستند و البته بودند کسانی که تا قبل از اعلام نامزدها و فهرست نهایی فیلم‌های راه یافته به مسابقه «سودای سیمرغ» از برگزاری جشنواره حمایت می‌کردند و بعد از اعلام این خبر، ورق آن‌ها هم برگشت و تبدیل به منتقدان سرسخت جشنواره شدند. تا جایی که در خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و وب‌سایت‌های خبری هر روز مطلب یا گفتگویی از آنها علیه جشنواره منتشر می‌شد. قطع به یقین اگر جشنواره برگزار نمی‌شد، منتقدنمایانی بودند که عدم برگزاری جشنواره را حاصل ضعف در سیستم مدیریت می‌خواندند. هر چند که بعد از برگزاری هم این مسئله را هم‌چنان مطرح می‌کردند.

 تغییر سیاست‌ها فراتر از

خواست مدیران بود

البته باید در مسیری کلی‌تر به مسائل فراجشنواره‌ای نگاهی موشکافانه داشت. مثل این که چگونه در سال کرونایی و با حذف هیئت انتخاب از جشنواره تعداد 110 فیلم در آن ثبت‌نام می‌کنند و حدود 60 فیلم پس از انطباق با آئین‌نامه برای داوری انتخاب می‌شوند؟ سوال اینجاست که در کجای جهان تولیدات سالانه یا لااقل دو سال یک کشور در حوزه سینما به عددی سه رقمی می‌رسد؟ البته باید این را هم مدنظر داشت که بخش زیادی از فیلم‌ها با هدف گیشه تولید می‌شوند و دغدغه حضور در جشنواره را ندارند. این عدد نشان می‌دهد که سینما و تولید فیلم در ایران بخش عظیمی از نیروی انسانی را دربرمی‌گیرد و این اتفاق کار را برای مدیریت سخت‌تر می‌کند. آن هم زمانی که متوجه می‌شویم درصد بالایی از این فیلم‌ها متعلق به فیلم اولی‌ها است. البته بسیاری از منتقدان معتقد بودند جشنواره با فراخوانی که منتشر کرد و تصمیمی که در نهایت برای اکران 16 فیلم گرفت، بخش زیادی از این نیروی فعال را دچار آسیب و یا حتی ورشکستگی کرد. تا جایی که در اخبار موجود است جشنواره از ابتدا بنا را بر این گذاشته بود که تعدادی فیلم در جشنواره حاضر شده و سپس نامزدها و در نهایت برندگان را معرفی کنند و هر چه پیشتر آمدیم و شرایط تغییر کرد، تصمیم‌ها متناسب با شرایط جدید تغییر کرد و امکان‌هایی مانند اکران فیلم‌ها برای اصحاب رسانه و بعدتر اکران مردمی برای جمع محدودی از مردم به برنامه جشنواره اضافه شد و این تغییر سیاست‌ها به دلیل این که وابسته به امری فراتر از خواست مدیران بود، در شرایطی چنین بحرانی طبیعی به نظر می‌رسید و از طرفی انگیزه‌ای را برای سینماگران زنده نگه می‌داشت.

جشنواره فجر چه بخواهیم چه نخواهیم مهم‌ترین ویترین سینمای ایران است و در چنین شرایط بحرانی، برخورد سیاسی با این رویداد و غرض‌ورزی‌هایی که انصافی در آن نیست قطعاً راه به جایی نخواهد برد و هیچ مسیر غلطی را به سوی درستش رهنمون نخواهد شد

 مشت نمونه خروار است

به دلیل آن‌که تنها 16 فیلم از میان 62 فیلم پذیرفته شده در دبیرخانه جشنواره به نمایش درآمد این راه گشوده شد که بسیاری از سینماگرانی که به این نقطه راه پیدا نکردند عنوان کنند فیلم‌هایشان نسبت به فیلم‌های اکران شده کیفیت بهتری داشته و به همین دلیل سعی در آن داشتند که وضعیت را به گونه‌ای وارونه نشان دهند. بسیاری از این منتقدان چنین القا می‌کردند که بخشی از این فیلم‌ها با فشار، سفارش یا زد و بند به بخش مسابقه راه پیدا کرده‌اند و درباره فیلم‌های دیگر حق‌خوری صورت گرفته است. البته که نمی‌توان از ملاحظات عمومی جشنواره چشم‌پوشی کرد، اما نکته آن‌جاست که فیلم‌های جشنواره با همه ضعف‌ها و قوت‌هایی که داشتند، قابل دفاع بودند. اگرچه کیفیت اکثریت این فیلم‌ها به لحاظ موضوع، ایده و پرداخت ضعیف یا متوسط و گاهاً کلیشه‌ای به نظر می‌آمد ولی آن‌چنان که نقل کرده‌اند همیشه مشت نمونه خروار بوده و فیلم‌هایی که به نمایش درآمدند با یک اختلاف کم انعکاسی از آثاری هستند که در سینمای ایران تولید می‌شوند، بی آن‌که به تماشا در آمده باشند. هر چند عده زیادی از منتقدان حذف «قاتل و وحشی» از جشنواره را برجسته کردند تا به جشنواره بتازند و البته شاید که از سوی دبیر و مسئولان جشنواره هم برای حضور این فیلم در فجر 39 تلاش مجدانه و پیگیرانه‌ای نشد اما حتی اگر «قاتل و وحشی» هم به جشنواره راه پیدا می‌کرد شرایط تغییر چشمگیری نداشت.

مسئولان جشنواره تلاش کردند که فیلم فجر را در سالی پر فراز و نشیب و پربحران با کم‌ترین حاشیه برگزار کنند و تصمیم آنها برای برگزاری جشنواره در این شرایط تصمیمی ریسک‌پذیر و به نوعی جسورانه بود حتی اگر منافع بسیاری برای افراد برگزارکننده در پی داشته باشد. ما در ایران زندگی می‌کنیم و جشنواره فجر چه بخواهیم چه نخواهیم مهم‌ترین ویترین سینمای ایران است و در چنین شرایط بحرانی، برخورد سیاسی با این رویداد و غرض‌ورزی‌هایی که انصافی در آن نیست قطعاً راه به جایی نخواهد برد و هیچ مسیر غلطی را به سوی درستش رهنمون نخواهد شد.