امیر باقرزادی، مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان کار

کودکان، بزرگسالان آتی و آینده‌سازان جامعه ما هستند و همه ما باید سعی کنیم برای آینده این سرزمین بزرگسالانی سالم، بالغ، درستکار و عاری از آسیب پرورش دهیم. در غیر این صورت این آسیب‌ها حلقه وار به بقیه قسمت‌های جامعه منتقل خواهد شد و ما از عملکرد غیرحرفه‌ای خودمان شاهد آسیب‌های بیشتری در آینده خواهیم بود و جامعه از این اتفاق متضرر خواهد شد.

جامعه از حیث رعایت حقوق کودکان کار در شرایط خوبی قرار ندارد. چراکه قوانین حمایتی مناسب و متولی واحد دراین‌باره نداریم و در این خصوص با متولیان مختلف غیرهماهنگ و تاحدودی فاقد اختیار کافی و لازم روبرو هستیم.

مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در ایران یکی از مراجعی است که به‌طور خاص برای رعایت حقوق کودکان فعالیت دارد اما به نظرمی‌رسد دارای اختیارات کافی در این حوزه نبوده است. بنابراین قادر به ایفای نقش دیده‌بان و متولی مؤثر در عرصه صیانت از حقوق کودکان بطورایده آل و در حد مورد انتظار نیست. البته ما نسبت به حسن نیت متولیان این مجموعه شکی نداریم، اما تغییر شگرف و نتیجه مؤثری در عملکرد آن مشاهده نشده است. به همین دلیل معتقدیم تلاش‌های بیشتری لازم است و باید تغییری اساسی در نحوه انجام مأموریت با افزایش اختیارات و ابزارهای کافی این سازمان که منجر به اثرگذاری بشود، ایجاد شود که این سازمان قدرت عملکرد و اثرگذاری مطلوب را پیدا کند. درواقع در حوزه حقوق کودک نیاز به ایجاد یک متولی قدرتمند و فعال‌تر به‌خوبی احساس می‌شود که با نگاهی علمی و برنامه‌ریزی‌شده و استراتژیک، نسبت به هماهنگی بین دستگاه‌ها تلاش کند و اقدامات مؤثر از حریم کودکان را جاری و ساری کند.

در شکل‌گیری افزایش کودکان کار فقر اقتصادی پررنگ‌ترین نقش را داشته اما عوامل دیگری نظیر طلاق، حاشیه‌نشینی، اعتیاد سرپرست خانواده، مهاجرت و بدسرپرستی و بی‌سرپرستی و همچنین فقر فرهنگی وجود دارد. درهمین راستا تا حصول پوشش تأمین اجتماعی فراگیر درخصوص کودکان کار و خانواده‌های آن‌ها، این پدیده نیز ریشه‌کن نمی‌شود.

حل مشکل کار کودک، نیازمند حمایت ملی است. در کشور ما در حدی که این معضل وجود دارد، توسط مردم و مسئولان دیده نمی‌شود. گاهی به‌جای حل معضل کار کودک، به کودک کار به‌عنوان معضل نگاه می‌شود. به همین دلیل اگر مسئولان ما به این باور برسند که کار کودک یک آسیب اجتماعی جدی است، لازم است همگی در شناساندن آن به آحاد مردم تلاش بیشتری کنیم. در این راه حضور و مساعدت مردم و دولت و حاکمیت به معنای عام و فعال‌تر شدن نهادهایی مثل وزارت کار و رفاه و تعاون، وزارت ارشاد، وزارت ورزش، وزارت آموزش‌وپرورش، بهزیستی و صداوسیما مؤثر خواهد بود.

ما معتقدیم، دانش رفع این معضل در کشور ما و در سازمان‌های مردم‌نهاد وجود دارد. می‌توان با آموزش و مهارت و هنرآموزی خانواده‌هایی که سرپرست خانوار بی‌کار دارند را از حیث اقتصادی توانمند کرد. همچنین تمرکز جدی برعدم بازماندگی از تحصیل اجباری و رایگان کردن آن برای کودکان، هنر و حرفه‌آموزی در سن مناسب و استعدادیابی این کودکان، ازجمله حرکت‌های کم‌هزینه و امکان‌پذیر و روبه‌جلو در شرایط فعلی است. درواقع کودکانی که سرکار می‌روند، نان‌آور این خانواده‌ها محسوب می‌شوند. این در حالی است که با فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی به جامعه در جهت اینکه هرکسی باید نقش خود را در برخورد با آسیب کودکان کار به‌درستی انجام دهد. برای مثال مردم با عضویت و مساعدت معنوی و مالی از طریق سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند پتانسیل معنوی و مالی خود را انتقال دهند و از طرف دیگر مسئولین نیز می‌توانند برای بهبود شرایط وارد عمل شوند و اجازه دهند از ظرفیت‌ها و امکانات دولتی توسط سمن‌ها بهره‌برداری بهتری انجام شود.

همه ما باید در مواجهه با کودکان کار از بروز رفتارهای ترحم‌آمیز بپرهیزیم. وارد جزئیات زندگی آن‌ها نشویم و با این کودکان با محبت و احترام و حفظ کرامت برخورد کنیم. رفتارهای مناسب می‌تواند التیام‌بخش معنوی و موجب کاهش آلام آن‌ها شود. از طرف دیگر لازم است سازمان‌های مردم‌نهاد و انجمن‌ها با اعتمادسازی به‌واسطه عملکرد شفاف خود و با کارآیی مناسب‌تر و به‌کارگیری کارشناسان باتجربه در حوزه‌های مددکاری، روانشناسی و حقوقی جایگاه و اعتبار واقعی خود را پیداکرده و بتوانند با کسب حمایت‌های پایدار مردمی و دولتی، اقدامات مؤثرتری را انجام دهند.