نقطهسرخطِ رفع فیلتر به سبک ایرانی:
شرط و شروط دوباره برای مدیران تلگرام!
اظهارات وزیر ارتباطات درباره آسیبهای استفاده از فیلترشکن، همچنین شرط و شروط ایران برای رفع فیلتر تلگرام بار دیگر بحث رفع فیلتر شبکههای اجتماعی را به صدر خبرها برگردانده است؛ مطالبهای که سالهاست در فضای عمومی، شبکههای اجتماعی و حتی در سخنان برخی مسئولان شنیده میشود، اما هنوز به سرانجامی روشن نرسیده است. اینبار خبر از «مذاکره مستقیم» جمهوری اسلامی با مدیران تلگرام منتشر شده؛ گفتوگوهایی که طبق گزارش خبرگزاری مهر با هدف بازگشایی مشروط این پیامرسان در حال انجام است.
مهر در گزارشی خبر داده که ایران مجموعهای از شروط را برای رفع فیلتر تلگرام اعلام کرده است؛ از جمله «محدودسازی مطالب تحریکآمیز قومیتی»، «حذف محتوا در صورت شکایت کاربران ایرانی»، «همکاری رسمی با قوه قضاییه» و «مسدودسازی کانالها و حسابهایی که از دید تهران مروج تروریسم یا تهدید علیه امنیت ملی تلقی میشوند». این رسانه پیشتر نیز نوشته بود که دولت از چند ماه قبل با مدیران تلگرام در تماس است تا راهی برای بازگشت کنترلشدهی این پلتفرم به فضای رسمی ایران بیابد.
در عین حال ستار هاشمی، وزیر ارتباطات گفته که «استفاده از فیلترشکنها آسیبهای امنیتی داشته و، زیرا در فضاهای نامطمئن فیلترشکنها توزیع میشود.»
به گفته او «بسیاری از حملات سایبری سالهای اخیر از داخل کشور بوده نه از خارج و حتما استفاده از فیلترشکنها آسیبهای امنیتی داشته است.»
مساله فقط تلگرام نیست
اما مسئله فقط تلگرام نیست. فیلترینگ در ایران به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شده است؛ موضوعی که مستقیم بر کسبوکارها، ارتباطات شخصی و جریان اطلاعرسانی اثر گذاشته است. از روزی که درهای بسیاری از پلتفرمها بسته شد، هزاران کسبوکار خرد که بر پایه تلگرام و اینستاگرام فعالیت میکردند، به حاشیه رانده شدند. فروشگاههای خانگی، آموزشگاههای آنلاین، تولیدکنندگان محتوا و خبرنگاران، همگی از محدودیت دسترسی رنج میبرند. حتی کاربران عادی که از این فضا برای ارتباط با خانواده یا دوستان استفاده میکردند، حالا ناچارند برای انجام کارهای ساده، هزینه ویپیان بپردازند یا به پلتفرمهای داخلی کوچ کنند؛ پلتفرمهایی که نه از نظر کیفیت و نه از نظر اعتماد عمومی جایگزین مناسبی ندارند.
از همینرو که رفع فیلتر، دیگر یک خواسته لوکس یا سیاسی نیست؛ مطالبهای اجتماعی و اقتصادی است. مردم به تجربه دریافتهاند که هر محدودیت در فضای مجازی، به کاهش فرصت شغلی، گرانی خدمات و افزایش فاصله با جهان منجر میشود. در مقابل، هر گشایشی ولو محدود، به نوعی امید اجتماعی و جریان تازه در بازار دیجیتال میافزاید.
در چنین فضایی، وعدههای دولت درباره «بازنگری در سیاست فیلترینگ» بارها تکرار شده است. وزیر ارتباطات در ماههای اخیر گفته که «بررسی رفع فیلتر برخی پلتفرمها در دستور کار دولت است» و سخنگوی دولت نیز از «رایزنی با شورای عالی فضای مجازی» خبر داده؛ هرچند هیچیک زمان مشخصی برای آن اعلام نکردهاند. این در حالی است که بسیاری از کاربران میپرسند اگر قرار است رفع فیلتر به پذیرش شروط امنیتی و قضایی منوط شود، آیا اساساً میتوان از «آزادی شبکههای اجتماعی» سخن گفت یا نه؟
فیلترینگ با نقاب جدید!
واقعیت آن است که شروط اعلامشده، ماهیت رفع فیلتر را به یک فرایند کنترلشده بدل میکند. از منظر حاکمیت، هدف، حفظ نظم و امنیت ملی در فضای دیجیتال است؛ اما از منظر کاربران، این نوع شروط به معنای نظارت مضاعف و احتمال حذف سلیقهای محتواست. حتی اگر تلگرام با بخشی از این شرایط موافقت کند، تجربه گذشته نشان داده که هیچ تضمینی برای استمرار دسترسی آزاد وجود ندارد. بازگشایی ممکن است اتفاق بیفتد، اما همراه با ابزارهای تازه برای محدودسازی محتوا یا مدیریت محلی دادهها؛ چیزی که در عمل به «رفع فیلتر با فیلترهای درونسیستمی» شباهت دارد.
به عبارت دیگر، رفع فیلتر میتواند اتفاق بیفتد، اما به معنای بازگشت آزادانه کاربران به دنیای بدون محدودیت نخواهد بود. آزادی دیجیتال مفهومی فراتر از دسترسی فنی و نیازمند تضمین حقوق کاربران، شفافیت نظارت، و اعتماد متقابل میان جامعه و نهادهای تصمیمگیر است. تا زمانی که این مؤلفهها فراهم نشود، حتی اگر تلگرام، اینستاگرام یا هر پلتفرم دیگری رفع فیلتر شود، کاربران همچنان احساس خواهند کرد در فضای کنترلشدهای نفس میکشند.
با این حال، باز شدن دوباره پنجرههای ارتباطی حتی با قید و بندهای جدید، میتواند آغاز گفتوگویی تازه باشد؛ گفتوگویی درباره معنای واقعی آزادی، حق دسترسی به اطلاعات، و جایگاه شهروند در دنیای دیجیتال. پرسش اصلی اینجاست: آیا دولت حاضر است به جای مهندسی فضا، اعتمادسازی کند؟ و آیا رفع فیلتر، آغاز فصل تازهای از تعامل است یا صرفاً بازآرایی همان محدودیت در لباسی جدید؟
دیدگاه تان را بنویسید