استاد حوزه آب وهواشناسی مطرح کرد:
سواحل خزر در خطر؛ عقبنشینی دو متری در عمق و ۴۰۰ متری در عرض

رکنا نوشت، در ۲۰ سال گذشته، سطح آب دریای خزر دو متر کاهش و سواحل ایران ۲۰۰ تا ۴۰۰ متر عقبنشینی کرده است. پژوهشگر گیلانی و دکترای آب وهواشناسی از دانشگاه تهران، هشدار داد که ادامه این روند علاوه بر تهدید کشاورزی و تالابها، میتواند باعث طوفانهای گرد و غبار در سکونتگاههای ساحلی شمال کشور شود. اخیراً کشور آذربایجان با انتشار گزارشی از شدت گرفتن کاهش سطح آب دریای کاسپین (خزر) خبر داد؛ پدیدهای که میتواند تهدیدی جدی برای بنادر منطقه و همچنین ذخایر ماهیان خاویاری به شمار رود.
دکتر نیما فرید مجتهدی با اشاره به روند طولانی مدت تغییرات سطح آب دریای خزر در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا بیان کرد: «در ۲۰ سال گذشته، کاهش سطح آب به وضوح قابل مشاهده بوده و میزان عقبنشینی دریای خزر بهطور متوسط دو متر گزارش شده است. این عقبنشینی تنها به عمق محدود نمیشود، بلکه از منظر افقی نیز سواحل ایران بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ متر عقب رفتهاند. این موضوع یکی از مهمترین چالشهای حوزه دریای خزر محسوب میشود.»
نبود اشتراک اطلاعات، مانع بررسی دقیق
کاهش سطح خزر است
وی سپس به محدودیتهای مربوط به دسترسی به دادههای منطقهای اشاره کرد و افزود: «متأسفانه به دلیل میراث دوره شوروی، دادههای دقیق و بهروز درباره دریای خزر به طور کامل به اشتراک گذاشته نمیشوند. این مسئله باعث میشود تحلیل دقیق علتهای کاهش سطح آب دشوار شود.»
فریدمجتهدی در ادامه به بررسی عوامل احتمالی کاهش سطح آب پرداخت و گفت: «برخی معتقدند کاهش آب ورودی از رودخانههای بزرگ بهویژه رودخانه ولگا نقش مهمی در این پدیده دارد. مطالعات اخیر روسیه در سال ۲۰۲۴ نشان داده است که به جز سال ۱۹۴۰ که کاهش سطح آب تا حدی ناشی از سدسازی بود، سایر افتها به سدسازی مرتبط نبودهاند. برخی کارشناسان، تأثیر سدسازیهای جدید را نیز رد میکنند.»
وی همچنین به تأثیر منطقهای کاهش سطح آب اشاره کرد: «شایعاتی مبنی بر عمدی بودن کاهش سطح آب وجود دارد، اما این فرضیه منطقی به نظر نمیرسد، زیرا بیشترین خسارت متوجه سواحل روسیه خواهد بود؛ مناطقی که عمق آب آنها معمولاً بین یک تا سه متر است و هرگونه عقبنشینی، اثرات شدیدی بر این مناطق دارد. برای نمونه، پارسال در شهر اوکتو در قزاقستان، تاسیسات آب شیرینکن به دلیل عقبنشینی آب دریای خزر از کار افتاد. بنابراین احتمال عمدی بودن این پدیده کم است، چرا که اولین متضرر خود روسیه خواهد بود.»
فرید مجتهدی در ادامه بیان داشت: «احتمال وقوع طوفانهای گرد و خاک در منطقه بالا است و این پدیدهها حتماً در آینده نیز رخ خواهند داد. بهویژه سکونتگاههای ساحلی ما- نظیر کیاشهر، انزلی، بابلسر و رامسر- در معرض این خطر قرار دارند، زیرا موادی که در زیر دریا وجود دارد، مانند ماسه و نمک، در بیابانها نیز حضور دارند. حتی در شرایط کنونی نیز طوفانهای گرد و خاک گاهبهگاه در منطقه مشاهده میشوند و اگر روند عقبنشینی ساحلی بدون توجه و برنامهریزی پیش برود، میتواند خسارات قابل توجهی ایجاد کند.
وی افزود: اگرچه کاهش سطح دریا طی چند سال اخیر تقریباً دو متر بوده است، در چند سال اخیر میزان کاهش سطح دریا بین ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر بوده است. نکته مهم آن است که این عقبنشینی پدیدهای نوسانی است. برای مثال، در سال ۱۳۵۷ نیز عقبنشینی دو متری مشاهده شده بود و دهه ۶۰ پیشرویهای دریایی رخ داده است که خسارات قابل توجهی به مناطق ساحلی و کاسپین وارد کرد. از این رو، بسیار اهمیت دارد که رفتار سطح دریا در دو تا سه سال آینده با دقت رصد شود؛ زیرا اگر روند کاهش همچنان ادامه یابد، نوسانات پیشین قابل انتظار نخواهند بود و گرمایش جهانی احتمالاً نقش مهمی در این فرآیند ایفا میکند.
فرید مجتهدی در مورد انتقال آبها نیز چنین گفت: در حوزههای روسیه اقدام خاصی صورت نگرفته و هیچ گونه انتقال آبی انجام نشده است. تمام کاهشهای سطح آب را باید به تغییرات اقلیمی و افزایش تبخیر نسبت داد و نه به اقدامات عمرانی یا خطای انسانی. مطالعهای که در سال ۲۰۲۴ انجام شد، نشان داد که رفتار رودخانه ولگا در گذشته با نوسانات سطح دریای خزر هماهنگ بود؛ اما در پنج تا شش سال اخیر، این تطابق از بین رفته است. کارشناسان روسی معتقدند که علت اینعدم تطابق، افزایش تبخیر ناشی از تغییرات اقلیمی است.
وی در خصوص اینکه ادامه این روند چه سرنوشتی برای کاسپین (خزر) در پنج سال آینده رقم خواهد زد اینگونه بیان کرد: اگر این روند ادامه پیدا کند، میتواند طی پنج سال آینده آثار منفی قابل توجهی بر شهرها، کشاورزی و سکونتگاههای ساحلی منطقه داشته باشد. یکی از معضلات تازهای که در انزلی مشاهده میشود، خشکی تالابها است. تالابها به دریا متصل هستند و از آنجایی که سطح تالابها بالاتر از سطح دریا است، هرچه سطح دریا عقبنشینی کند، میزان آب تالابها نیز کاهش مییابد. این پدیده خشکی تالابها را تشدید میکند و به نوبه خود، کشاورزی ساحلی- از جمله مزارع برنج و محصولات صیفی- و کیفیت هوای شهرهای ساحلی را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی گفت: علاوه بر خسارات کشاورزی و زیستمحیطی، عقبنشینی دریا میتواند بخش گردشگری سواحل شمال کشور را نیز تحت تأثیر قرار دهد. این مناطق، که همواره به دلیل آب و هوای مناسب مورد توجه گردشگران بودهاند، با چالشهایی مواجه خواهند شد که میتواند پروژههای گردشگری و سرمایهگذاریهای انجامشده را تهدید کند. در نتیجه، میلیاردها تومان سرمایهگذاری در هتلها، برجها و سایر پروژههای ساحلی ممکن است در معرض خطر قرار گیرد.
فرید مجتهدی در پاسخ به این سؤال که چه اقداماتی برای کاهش این چالشها لازم است گفت: ما در مواجهه با تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی سه رویکرد اساسی داریم: افزایش تابآوری: تقویت توانایی سکونتگاهها، زیرساختها و کشاورزی در برابر اثرات ناشی از تغییرات اقلیمی. کاهش اثرات منفی: انجام اقداماتی که شدت خسارات ناشی از عقبنشینی ساحلی و خشکی تالابها را کاهش دهد. انطباق با شرایط جدید: برنامهریزی و سازگاری با تغییرات بلندمدت محیطی، بهجای تلاش برای مقابله مستقیم با پدیدههای گستردهای مانند گرمایش جهانی. در حال حاضر، ما در مرحلهای نیستیم که بتوانیم بهطور کامل با پدیدههای عظیم اقلیمی مقابله کنیم، بلکه باید خود را با شرایط موجود سازگار کنیم و اقدامات مدیریتی و حفاظتی مناسب، مانند تثبیت ماسهها، کنترل رسوبات و مدیریت منابع آبی، در دستور کار قرار دهیم.
فرید مجتهدی در بخش پایانی سخنان خود درباره آخرین وضعیت دریای خزر (کاسپین) اظهار داشت: یکی از مشکلات جدی این است که اطلاعرسانی کافی و بهموقع درباره بحرانهای محیط زیستی به مردم صورت نمیگیرد. بنابراین، لازم است مسئولین به طور فعال وارد این مسئله شوند و با حمایت و آموزش جوامع محلی، اثرات منفی تغییرات محیطی را در منطقه کاهش دهند.
وی ادامه داد: یک نکته بسیار مهم که لازم است به طور ویژه مورد توجه قرار گیرد، خطاب به خانم شینا انصاری، رئیس سازمان محیط زیست کشور است: استانهای گیلان، مازندران و گلستان آخرین پناهگاههای طبیعی کشور هستند و حفظ آنها اهمیت حیاتی دارد. خانم انصاری باید بداند که اگر این مناطق از دست بروند، بخش بزرگی از منابع طبیعی و زیستبوم کشور از بین خواهد رفت. بنابراین نگاه ویژه و اقدام جدی برای حفاظت از شمال کشور ضروری است. این اقدام شامل هزینهکرد در حوزههای مختلف، از جمله مدیریت پسماند، دفع صحیح زبالهها و حفظ کیفیت آب و منابع دریایی است. اگر بتوانیم این آخرین سنگر طبیعی کشور را حفظ کنیم، میتوانیم خود را برای مقابله با بحرانهای محیط زیستی در سایر مناطق آماده کنیم؛ در غیر این صورت، مناطق دیگر کشور به دلیل فشارهای محیطی و کمبود منابع، آسیبپذیر خواهند بود.
دیدگاه تان را بنویسید