مریم شهابی

 

10 روز پس از شروع تجاوز اسرائیل به ایران که با حملات شنبه‌شب آمریکا به تأسیسات هسته‌ای کشورمان ادامه یافت؛ می‌توان آثار نگرانی، اضطراب و ترس روانی را در چشمان ایرانی‌ها دید. شهروندان بی‌گناهی که در مناسبات‌های سیاسی جهان تنها قربانیان مظلومی هستند که در کنار هزاران مشکل جاری زندگی خود باید ترس از نابودی تتمه دارایی‌شان، ترس از آینده و سرنوشت و مهمتر از همه ترس از دست دادن جان خود و عزیزان را نیز تحمل کنند. در این میان آنها که کودکان و نوجوانانی در کنار خود دارند به خوبی می‌دانند که مدیریت ترس فرزندانشان نیز بار سنگینی است که نباید آن را نادیده بگیرند.

در حرکتی مثبت در روزهای اخیر سازمان بهزیستی و هلال احمر با راه‌اندازی سامانه‌های تلفنی اقدام به مشاوره سلامت روان به شهروندان کرده‌اند تا در دوران جنگ کمی از آلام روحی آنها بکاهند.

دیروز معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از اقدامات این سازمان در حمایت از خانواده‌ها خبر داد و گفت که گروه‌های حمایت روانی و خط تلفنی ۱۴۸۰ با هدف کاهش استرس پس از آسیب (PTSD) و تقویت تاب‌آوری روانی در دسترس همگان قرار دارد.

همچنین رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر از فعالیت سامانه ۴۰۳۰ متناسب با شرایط ویژه کشور بعد از حملات اسرائیل و در راستای حمایت روانی از شهروندان و افزایش تاب‌آوری جامعه در سراسر کشور خبر داد.

اغلب ما که تجربه هشت سال جنگ ایران و عراق را نیز از سر گذرانده‌ایم به خوبی می‌دانیم که تجربه جنگ تنها به خسارات مالی و آسیب‌های جانی‌اش ختم نمی‌شود. بخشی از آسیب‌های ناشی از جنگ، روان جامعه را هدف می‌گیرد. آسیبی که هر چند در ظاهر قابل مشاهده نیست اما زخم عمیق آن تا سال‌ها روان را می‌آزارد. به همین دلیل کارشناسان به شهروندان توصیه می‌کنند در این روزهای سخت از اثر این آسیب مخصوصا به کودکانشان غافل نشوند و در کنار مطالعه پروتکل‌های مختلف برای رویارویی با این موضوع در صورت نیاز با مشاوران حوزه بهداشت روان نیز مشورت کنند.

 

 

 

*آسیب‌های روانی ناشی از جنگ را کنترل کنیم

واژه جنگ و حملات نظامی برای بسیاری از ما یادآور خانه‌های ویران و کشته و مجروح و معلولیت و آوارگی است. صدای آژیر جنگ و صدای پدافندهایی که هر ساعت بیم حمله دشمن را تداعی می‌کنند؛ در وهله نخست به سیستم اعصاب اثر می‌گذارند و سپس شاهد خسارت‌های مالی و جانی احتمالی آنها هستیم.

شاید در نگاه نخست جنگ را به آمار جانی و مالی آن ارزیابی کنند، اما آثار جنگ در ابعاد دیگری نیز تعریف می‌شود؛ در بعد روحی و روانی که به راحتی و به سرعت قابل مشاهده نیست اما می‌تواند نسل‌های بعد از جنگ را نیز تحت‌تاثیر خود قرار دهد. وقتی در کشوری جنگ رخ می‌دهد خصوصا اگر بیش از چند سال ادامه پیدا کند مردم به صورت ناخودآگاه دچار اختلال «درماندگی آموخته‌شده» می‌شوند؛ این اختلال به این صورت است که اشخاص در لایه‌های نهان ذهن خود بر این باورند که اگر قرار باشد ما آسیب ببینیم احتمالا تلاش فایده چندانی نخواهد داشت و این مقدمه اصلی افسردگی است.

ابراهام مازلو، روان‌شناس اجتماعی یکی از نیاز‌های اساسی انسان را نیاز به امنیت بیان می‌کند و ارضای آن را لازمه ثبات سلامت روان می‌داند، قطعا جنگ یا حتی تهدیدهای جنگی این نیاز اساسی را به خطر می‌اندازد و زمینه‌ساز آسیب به روان اشخاص می‌شود.

در چنین شرایطی باید با مطالعه درخصوص آسیب‌های روانی احتمالی که ممکن است خود ما یا فرزندان و اطرافیانمان را تهدید کند و افزایش آگاهی به

اضطراب، تأثیرات جنگ را کاهش دهیم.

مهمترین موضوعی که این روزها شهروندان را تهدید می‌کند اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) است.

این مورد یکی از خطرناک‌ترین بیماری‌های روانی است که افراد ممکن است در دوران جنگ با آن مواجه شوند. در این اختلال فرد به صورت مداوم و بدون آنکه خودش بخواهد، مدام تمامی حوادث تلخ دوران جنگ را در ذهن خود مجسم می‌کند و از یادآوری این خاطرات دچار اضطراب می‌شود. PTSD رابطه مستقیم با آسیب‌دیدن، مرگ و مفقودشدن عزیزان یا خود فرد دارد. شرط لازم برای ابتلا به PTSD، آسیب‌دیدن یکی از نزدیکان در محل بحران است.

 

*آثار سوء جنگ بر کودکان

در شرایطی که شبانه روز صدای انفجار بسیاری را نگران می‌کند و برخی مجبور به ترک خانه‌هایشان می‌شوند یکی از مهمترین دغدغه‌ها و پرسش‌های والدین این است که چطور شرایط جنگی را برای کودکانشان شرح دهند؟ روانشناسان در این خصوص معتقدند که نباید به کودکان در این باره دروغ گفت، چرا که بچه‌ها شاهد ترس و نگرانی ما از وقایع هستند. در نتیجه توصیه می‌کنند که متناسب با سن و با استفاده از واژه‌های مناسب شرایط برای آنها توصیف و به آنها تاکید شود که سعی دارید با اسکان در جای امن این روزهای سخت را بگذرانید. در این میان روانشناسان به والدین توصیه می‌کنند تا حق انتخاب‌های کوچکی هم به بچه‌ها داده شود تا احساس کنند بر برخی موارد کنترل دارند. مثلا اینکه دوست دارد چه کسی او را حمام کند یا چه کسی برایش قصه بخواند یا نقاشی و کاردستی را با چه کسی انجام دهد.

اما واقعیت این است که جنگ تنها به این موضوع ختم نمی‌شود، چرا که ممکن است تعلقات و وابستگی‌های عاطفی به صورت ناگهانی قطع و باعث آسیب‌دیدن کودک ‌شود. در چنین شرایطی این موضوع در دوران کودکی تمام نمی‌شود و فرد تا دوران بزرگسالی به خاطر آسیب‌هایی که در دوران کودکی دیده است تحت تأثیر قرار می‌گیرد و در جنبه‌های مختلف زندگی او مانند روابط عاطفی، روابط زناشویی و... تأثیر منفی می‌گذارد. در این شرایط وظیفه والدین است تا تبعات اجتناب‌ناپذیر جنگ را برای کودکان خود به حداقل رسانده و در زمینه حفظ سلامت روانی آنها بکوشند.

 

* آثار آسیب‌زای جنگ بر بزرگسالان

 

در این میان بزرگسالان نیز در زمان جنگ مانند کودکان آسیب‌هایی می‌بینند و وقایع تلخی را تجربه می‌کنند. عواملی مانند بی‌علاقگی نسبت به فعالیت‌های زندگی، اختلال استرس پس از سانحه، احساس غریبگی نسبت به دیگران، اختلال در حافظه، اختلال در خواب، حساسیت نسبت به سروصدا، کم‌حوصلگی، سردرد، تحریک‌پذیری، کاهش بازده کار، فراموشی، اضطراب، افسردگی، خستگی، عصبانیت، انزواطلبی، عدم تمرکز حواس، پرخاشگری و بسیاری از عوامل دیگر موجب می‌شود تا در زمان جنگ فرد آسیب ببیند.

در این میان برخی توصیه می‌کنند که با دنبال‌نکردن اخباری که همه بار منفی دارند، به سلامت روان و حتی جسم‌تان کمک کنید. سعی کنید تا مدتی از تمامی پلتفرم‌هایی که حاوی این اخبار منفی هستند به دور باشید و آنها را دنبال نکنید. البته این روزها چنین توصیه‌ای با قطعی‌های مداوم اینترنت خود به خود رخ می‌دهد. موضوعی که نه تنها استرس را کنترل نکرده که بر آن می‌افزاید.

 

*اختلال خواب سرآغاز آسیب‌های روانی در بزرگسالان

 

شرایط جنگ و بحران، از جمله درگیری‌های نظامی یا ناآرامی‌های اجتماعی، آثار عمیقی بر سلامت روان و جسم افراد می‌گذارند. یکی از شایع‌ترین مشکلات در این شرایط، اختلال خواب شبانه است که می‌تواند به کاهش تمرکز، ضعف جسمانی و تشدید استرس منجر شود.

براساس گزارش خبرآنلاین، در شرایط جنگ و ناامنی، سیستم عصبی به دلیل استرس مزمن در حالت هشدار دائمی قرار می‌گیرد. صداهای ناگهانی مانند انفجارها، نورهای غیرطبیعی و نگرانی از تهدیدات جانی، چرخه خواب و بیداری را مختل می‌کنند. براساس تحقیقات منتشرشده در مجله Sleep Medicine، بی‌خوابی مزمن در مناطق جنگی به کاهش خواب REM (مرحله‌ای حیاتی برای ترمیم روانشناختی) منجر می‌شود.

طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، اضطراب و ترس مداوم، فعالیت سیستم پاراسمپاتیک را مختل می‌کند و مانع از کسب آرامش لازم برای خواب می‌شود.

کمبود خواب در شرایط بحرانی آثار منفی متعددی بر جسم و روان دارد. بی‌خوابی باعث افزایش کورتیزول (هورمون استرس) می‌شود و خطر ابتلا به اضطراب، افسردگی و تضعیف ایمنی بدن را افزایش می‌دهد. همچنین، کاهش توانایی شناختی، تحریک‌پذیری و ضعف در تصمیم‌گیری، افراد را در مواجهه با چالش‌های بحرانی آسیب‌پذیرتر می‌کند. کودکان و سالمندان به دلیل حساسیت بیشتر چرخه خوابشان، در معرض خطر بیشتری قرار دارند.

برای بهبود کیفیت خواب در شرایط ناامن، تعیین زمان ثابت برای خواب و بیداری به تنظیم ساعت بیولوژیک بدن کمک می‌کند. تمرین تنفس عمیق (۴ ثانیه دم، ۴ ثانیه حبس نفس، ۶ ثانیه بازدم) قبل از خواب، ذهن را برای استراحت آماده می‌کند.

همچنین برای تجربه خواب باکیفیت، بودن در یک فضای آرام و استفاده از چشم‌بند و پتوی مناسب برای کاهش نور و صدا توصیه می‌شود.

از سوی دیگر تجسم تصاویر آرام‌بخش (مانند ساحل یا صدای باران) یا مرور خاطرات مثبت، ذهن را از اضطراب دور می‌کند.

در این میان هر کس ممکن است راه و روش خاصی برای غلبه بر هراس خود در این روزها داشته باشد. یک نفر با پناه بردن به هنر، شخصی با گوش دادن به موسیقی، آن دیگری با بودن در طبیعت، کسی با کتاب خواندن و فردی با کمک به دیگران. تنها مسئله مهم توجه به موضوع سلامت روان و تلاش برای دور ماندن از افسردگی است که این روزها بیش از همیشه در کمین ماست.

 

 

** روانشناسان به شهروندان توصیه می‌کنند در این روزهای جنگ از اثر این آسیب‌های روانی بر خود و مخصوصا به کودکانشان غافل نشوند و در کنار مطالعه پروتکل‌های مختلف برای رویارویی با این موضوع در صورت نیاز با مشاوران حوزه بهداشت روان نیز مشورت کنند

 

** معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از راه‌اندازی خط تلفنی ۱۴۸۰ با هدف کاهش استرس پس از آسیب (PTSD) و تقویت تاب‌آوری روانی خبر داد و رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر از فعالیت سامانه ۴۰۳۰ متناسب با شرایط ویژه کشور بعد از حملات اسرائیل رونمایی کرد