سعیده علیپور

ماشین تصفیه دانشگاه‌ها در حالی هنوز روشن است و بی‌وقفه مشغول اخراج اساتید، که به نظر می‌رسد؛ افکار عمومی حتی ذره‌ای در خصوص این اقدامات بحث‌برانگیز حاکمیت که «انقلاب فرهنگی جدید» تعبیر می‌شود، قانع نشده است. شاید از همین روست که این روزها در کنار اخبار مربوط به حذف سریالی اساتید، دلایلی از سوی برخی از مسئولان وزارت علوم و روسای دانشگاه‌ها عنوان می‌شود که در روزها، هفته‌ها و ماه‌های اخیر اساسا مطرح نبوده است. یکی از این اظهارات عجیب را دیروز رئیس دانشگاه تهران به زبان آورد و مدعی شد که برخی استادان به علت «مشکلات اخلاقی و داشتن شاکی» از کار منع شده‌اند. بسیاری در این اظهارات به وضوح رد پای تلاش برای اقناع رسانه‌ها را دیده و هدف از بیان آن را آزمون و خطا برای کاهش فشار افکار عمومی دانستند. افکار عمومی که این روزها به شدت بابت تعلیق و اخراج اساتید و دانشجویان در دانشگاه‌های کشور خشمگین و در عین حال نگران و ناامید است. بسیاری از منتقدان این موج یکدست‌سازی معتقدند که درهایی که برای نخبگان کارنامه‌دار بسته می‌شود، برای چند هزار نیروی خودی با عناوین نیروی انقلابی و وفادار و به کمک سهمیه باز می‌شود. افرادی که کارنامه علمی مورد وثوقی ندارند و آینده علمی دانشگاه‌ها و دورنمای توسعه کشور را به شدت تحت‌‌الشعاع قرار می‌دهند. چهره‌هایی همچون امیرحسین ثابتی، مجری عضو جبهه پایداری و عباس موزون مجری برنامه «زندگی پس از زندگی».

ادعای  جدید   راهگشاست؟

اما اظهارات رئیس دانشگاه تهران در واکنش‌ به موج اعتراض‌ها به حذف اساتید منتقد، باب جدیدی در ادله‌تراشی در پرونده اخراج‌های این روزها محسوب می‌شود. محمد مقیمی در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا گفت که «من کاملاً مطلع هستم که از ادامه همکاری برخی از این افراد به علت مشکلات اخلاقی و داشتن شاکی ممانعت به عمل آمده است، ولی در رسانه‌ها مدعی می‌شوند که قطع همکاری آن‌ها به علت مسائل سیاسی بوده است».

انگ «مشکلات اخلاقی» در حالی از سوی مقیمی مطرح شد که در ماه‌های اخیر اساسا گزارشی در این زمینه منتشر نشده بود و دلایل بعضا بر سر موضوعاتی چون «نداشتن صلاحیت علمی» دور می‌زد.

با این حال بررسی گزارش‌ها نشان می‌داد که موضوع «نداشتن صلاحیت علمی» در خصوص بسیاری از اساتیدی که نام آنها در لیست اخراجی‌ها بود نه تنها برای دانشجویان و جامعه دانشگاهی محلی از اعراب نداشت که شهروندان را نیز قانع نمی‌کرد.

نگاهی به شبکه‌های اجتماعی به وضوح نشان می‌دهد که افکار عمومی دلیل اخراج‌های اخیر را همراهی با دانشجویان معترض در جریان اعتراضات سال گذشته در شهرها و دانشگاه‌های کشور می‌داند.

اما آنچه در خصوص صحبت‌های دیروز مقیمی شبهه‌برانگیز بود تنها به ادله جدیدش برای اخراج برنمی‌گشت. رئیس دانشگاه تهران اساسا «هرگونه اخراج» اساتید از این دانشگاه را هم تکذیب کرد. این اظهارات در حالی است که هفته پیش خبرهایی در خصوص اخراج چند استاد دانشگاه تهران رسانه‌ای شد. افرادی چون؛ آذین موحد، استاد گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، داریوش رحمانیان، دانشیار گروه تاریخ، حسین مصباحیان استادیار گروه فلسفه، قاسم عزیزی استادیار گروه زبان و ادبیات عرب، میلاد عظیمی استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، لیلی ورهرام، استاد گروه فرهنگ و ‌زبان‌های باستانی، جواد بشری استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، و وحید عیدگاه استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی.

 پرسشگری درخصوص اخراج اساتید مضحک است!

اخراج اساتید شاغل در دانشگاه‌ها هر چند موضوع جدیدی نیست و قدمت آن به سال‌های نخست انقلاب اسلامی و انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها برمی‌گردد، اما به اعتقاد بسیاری، از پاییز سال گذشته دوباره به صورتی جدی کلید خورده است به طوری که استادانی که هنوز به سن بازنشستگی نرسیده یا سابقه تدریس 30 ساله ندارند به دلایلی چون؛ رکود علمی، تخلف علمی، تایید نشدن صلاحیت علمی، نداشتن کد استادی، ارائه ندادن مقالات پژوهشی، حضور نداشتن در دانشگاه، عدم ارائه درخواست و ... از فهرست اعضای هیات علمی دانشگاه و تدریس، حذف می‌شوند. 

چندی پیش معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم اظهار کرده بود که «آماری در ارتباط با اخراج اساتید دانشگاه‌ها پس از اغتشاشات اخیر وجود ندارد. اگر مواردی از اخراج اساتید مطرح می‌شود دلیل آن ناتوانی علمی و عدم دریافت‌ پایه‌ها در زمان مقرر است. بر مبنای آیین‌نامه استخدامی اعضای هیأت ‌علمی، اگر استادی با رکود مواجه شود دانشگاه موظف است که فرصت مقتضی به وی بدهد و سپس در صورت تداوم رکود علمی استاد با وی قطع همکاری کند». به گفته مرتضی فرخی؛ «همچنین عذر برخی از اساتید حق‌التدریس که ظرفیتی برای آنها در دانشگاه وجود نداشته، خواسته شده است. به دلیل اینکه واحد موظفی برای اعضای هیأت ‌علمی یک دانشگاه وجود داشته باشد، اساتید حق‌التدریس اخراج شده‌اند».

 دیروز رئیس دانشگاه تهران در گفت‌وگو با ایلنا مدعی شد که برخی اساتید به علت «مشکلات اخلاقی و داشتن شاکی» از کار منع شده‌اند. اظهاراتی که به اعتقاد صاحبنظران به‌وضوح رد پای تلاش برای اقناع رسانه‌ها و کاهش فشار افکار عمومی در آن دیده‌ می‌شود

مقیمی، هم دیروز در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، حق اخراج را براساس آیین‌نامه‌ها، برای دانشگاه محفوظ دانست و گفت: «اگر گروه‌های آموزشی دانشگاه تهران تصمیم بگیرند به خدمات یک استاد حق‌التدریس نیاز ندارند، آن‌ گاه ادعای فرد متقاضی مبنی‌بر اخراجش از دانشگاه بسیار مضحک خواهد بود».

مضحک دانستن پرسشگری درخصوص اخراج این گروه از اساتید البته در حالی است که بسیاری معتقدند دلیل حذف شدن آنها از نظام آموزش عالی، نقد عملکرد حاکمیت، حمایت از دانشجویان و مردم معترض از طریق امضای بیانیه‌های اعتراضی و تعطیلی موقت کلاس درس به نشانه همراهی با معترضان، در جریانان اعتراضات سال گذشته به جان باختن مهسا امینی است. 

نگاهی به کارنامه عملکرد افرادی چون آمنه عالی، مهدی خویی و حمیده خادمی؛ اساتید دانشگاه علامه طباطبایی، رهام افغانی خراسکانی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، علی شریفی‌زارچی، استاد دانشگاه صنعتی شریف، سید رضا صالحی‌امیری، استاد دانشگاه آزاد، و محمدرضا نظری‌نژاد، استاد دانشگاه گیلان و شماری که در پیشتر نام آنها ذکر شد و حمایت جریان‌های دانشجویی از آنها نشان می‌دهد، دلایل غیررسمی ذکر شده در خصوص این اخراج‌ها به واقعیت نزدیک‌تر است.

هرچند مسئولان وزارت علوم و برخی از روسای دانشگاه‌ها در این باره سعی در فرافکنی دارند، اما برخی رسانه‌ها و جریان‌های تندروی حاکمیتی از بیان دلیل این تصفیه‌ها ابایی ندارند.

هرچند مسئولان وزارت علوم و برخی روسای دانشگاه‌ها در خصوص اخراج اساتید سعی در ادله‌تراشی‌‌ باورناپذیر دارند،‌ نگاهی به شبکه‌های اجتماعی به وضوح نشان می‌دهد که افکار عمومی دلیل اخراج‌های اخیر را همراهی با دانشجویان معترض در جریان اعتراضات سال گذشته در شهرها و دانشگاه‌های کشور می‌داند

مثلا محمدمهدی گرجیان، عضو هیأت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم با بیان اینکه «باید به خاطر اخراج اساتید از مسئولان تشکر کرد» گفت: «اگر کسی در مقابل افرادی که بر ضد امنیت نظام اقدام می‌کنند نایستد، کوتاهی کرده است». روزنامه کیهان نیز در یادداشتی تاکید کرد که این استاد دانشگاه(علی شریفی‌زارچی) به دلیل حمایت از اعتراضات، علاوه بر «اخراج» باید «بازداشت و محاکمه» شود. این روزنامه چند روز پیشتر نیز در گزارشی اخراج اساتید دانشگاه را پیش‌پا افتاده‌ترین مجازات نسبت به حمایت این افراد از معترضان توصیف کرده بود.

پیگیری اخراج اساتید در کمیسیون آموزش 

موج اخراج اساتید دانشگاه از یک سو و افزایش میزان سهمیه‌ها و جذب برخی افراد که کارنامه علمی درخشانی ندارند به عنوان استاد در دانشگاه‌های تراز اول کشور و همچنین حواشی حذف و تغییر ظرفیت پذیرش برخی رشته‌ها و حتی اخباری در خصوص پذیرش اعضای گروه شبه‌نظامی حشدالشعبی عراق در دانشگاه تهران... دانشگاه‌ها را با سرعت زیادی به سمت اضمحلال می‌برد و به سقوط جایگاه علمی آنها منجر می‌شود.

در این میان شیوا قاسمی‌پور، دبیر اول کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم کردستان واکنش انتقادی به این موضوع نشان داد. او در حالی که دلایل این اخراج‌ها را نه موضوعات اخلاقی و نه عدم توانایی علمی، بلکه کاملا سیاسی دانست و گفت: «چنین اتفاق‌هایی باعث تاسف است. ما سرمایه اجتماعی را نمی‌توانیم به همین راحتی فدای یک سری مداخلات سیاسی و اتفاقات دیگر کنیم. آموزش یک کشور برای تمام اقشار خیلی مهم است. اساتید سرمایه اجتماعی این مملکت هستند، برای آنها از بیت‌المال هزینه داده شده و خودشان زحمت کشیده‌اند. لذا امروز به دلیل دعواهای سیاسی نمی‌توانیم این افراد را فدا کنیم».

وی با بیان اینکه موضوع اخراج‌ها را در کمیسیون آموزش پیگیری می‌کند، ادامه داد: «از دکتر زلفی گل انتظار داریم خودشان سریعا به این موضوع ورود و در این زمینه برای مردم شفاف‌سازی کنند تا مشکلی پیش نیاید». 

اما همه این تلاش‌ها برای همسو کردن و یکدست‌سازی دانشگاه‌ها و گنجاندن این مجموعه در قالب دلخواه حاکمیت، آیا نتیجه‌ای هم به همراه دارد؟ محمدرضا تاجیک، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در دوران اصلاحات معتقد است: «تجربه نشان می‌دهد که اساتید و دانشجویان سمپاتی که به دانشگاه تزریق می‌شوند، ممکن است در ابتدا دارای منش و هویت و مواضع ایدئولوژیک خاصی باشند، اما این سنگ‌های خارا به مرور زمان و بعد از چند ترم، صیقل می‌یابند و تیزی‌های آنان گرفته می‌شود و بعد از مدتی تبدیل به کسانی می‌شوند که باید به اخراج‌شان اندیشید». 

اشاره او به موضوع قابل تاملی است که نشان می‌دهد این اقدامات حذفی در دانشگاه‌ها نه تنها از اقناع افکار عمومی عاجز است که به هدف تصفیه و خالص‌سازی دانشگاه‌ها نیز نایل نخواهد شد.