چی به نام کی بشه؟

تحقیقات در برخی از کشورهای جهان نشان می‌دهد که خیانت مالی یکی از علل طلاق است. برخلاف خانواده گسترده در اجتماعات سنتی، شکل‌گیری ازدواج در جوامع جدید؛ عمدتاً مبتنی بر تمایلات عاطفی و عاشقانه و اشتراکات دوطرفه است. زندگی مشترک به معنای داشتن اهداف مشترک در زندگی تلقی می‌شود و یکی از راه‌های دستیابی به اهداف مشترک در خانواده، شفافیت در همه جنبه‌های زندگی است.

فردین علیخواه، جامعه‌شناس

 آن روز ضرورتی پیش می‌آید و مرد تلفن همراهش را به همسرش می‌دهد. شغل مرد به‌گونه‌ای است که برای خریدوفروش، روزی چند بار باید از کارت عابربانکش استفاده کند. در مسیر رفتن به محل کار، یک‌لحظه اضطراب تمام وجودش را می‌گیرد. آن‌قدر مضطرب می‌شود که یک تاکسی دربستی گرفته و مستقیماً به بانک مراجعه می‌کند و سیستم ارسال پیامک حسابش را قطع می‌کند. اضطراب او به این دلیل بود که مبادا از طریق پیامک‌ها، همسرش پی ببرد که او چقدر پول در حساب‌اش دارد!

خیانت مالی بین همسران!

برخی از محققانی که در حوزه خانواده تحقیق می‌کنند اصطلاح «خیانت مالی» (financialinfidelity)، به معنای پنهان‌کاری‌های مربوط به امور مالی از همسر را به ‌کار می‌برند. خیانت مالی به پنهان کردن میزان درآمد، دارایی‌ها و املاک، پنهان کردن خرج‌ها و درنهایت پنهان کردن میزان پس‌انداز از همسر اشاره دارد. تحقیقات در برخی از کشورهای جهان نشان می‌دهد که خیانت مالی یکی از علل طلاق است. برخلاف خانواده گسترده در اجتماعات سنتی، شکل‌گیری ازدواج در جوامع جدید؛ عمدتاً مبتنی بر تمایلات عاطفی و عاشقانه و اشتراکات دوطرفه است. زندگی مشترک به معنای داشتن اهداف مشترک در زندگی تلقی می‌شود و یکی از راه‌های دستیابی به اهداف مشترک در خانواده، شفافیت در همه جنبه‌های زندگی است.

با تحولات اجتماعی در قرن بیستم، مشارکت زنان در موقعیت‌های شغلی افزایش‌یافته است. به‌طور طبیعی، یکی از پیامدهای اشتغال زنان، استقلال اقتصادی آنان است

برخلاف شرایط قبل که «تفوق» (برتری) مردانه عامل قوام خانواده تصور می‌شد و در موارد بسیاری با پنهان‌کاری توأم بود، در خانواده جدید «توافق» سنگ‌بنای خانواده است. پنهان‌کاری، در همه ابعاد و جنبه‌هایش امری نامطلوب قلمداد می‌شود. چه در حوزه مسائل عاطفی، چه در حوزه مسائل مالی و چه در حوزه مسائل کاری. به همین دلیل خیانت مالی هم به‌عنوان یکی از مصداق‌های خیانت تعریف ‌شده است. با تحولات اجتماعی در قرن بیستم، مشارکت زنان در موقعیت‌های شغلی افزایش‌یافته است. به‌طور طبیعی، یکی از پیامدهای اشتغال زنان، استقلال اقتصادی آنان است. در وضعیت جدید، در بیشتر کشورهای صنعتی و توسعه‌یافته، زنان نیز صاحب درآمد شده‌اند و به همین دلیل ساختار قدرت در خانواده به‌طورنسبی تغییر یافته است، به شکلی که زنان نیز بخشی از قدرت و حق تصمیم‌گیری را به دست آورده‌اند.

در ساختارهای سنتی، مردان نان‌آور خانواده بودند، ولی عموماً در مقابل همسر خود شفافیت مالی نداشتند. جامعه هم از آنان جز نان‌آوری، انتظاری نداشت. در این ساختار، اظهار دارایی‌ها و درآمدها برای زن، موضوعی بود که مرد می‌توانست برای آن شخصاً تصمیم بگیرد. در شرایط جدید اما زنان نیز صاحب درآمد شده و این پرسش شکل‌ گرفته است که آیا زنان هم باید شفافیت مالی داشته باشند؟ آیا زنان هم باید درآمدشان را با همسرشان شریک شوند یا خیر؟ آیا خانواده باید یک صندوق مالی مشترک داشته باشد و همه درآمدها وارد آن صندوق شود و سپس زن و شوهر درباره نحوه هزینه کردن آن با هم تصمیم بگیرند؟

پنهان‌کاری در هر شکل‌اش خیانت به همسر قلمداد می‌شود. شایدگسترش جریان اجتماعی «چه چیز، مال چه کسی باشد» نشانه رشد آگاهی زنان نسبت به حقوق‌شان قلمداد شود، ولی از طرف دیگر، بر رشد فزاینده بی‌اعتمادی در بین زوج‌ها و محکم‌کاری برای روز مبادا دلالت دارد

جامعه فعلی ایران، نه سنتی و نه مدرن است. ویژگی‌هایی از هر دو نوع وضعیت اجتماعی در جامعه ایرانی به چشم می‌خورد؛ ولی از چند سال قبل جریانی اجتماعی در حال گسترش است که طبق آن علاوه بر مطالبه شفافیت مالی، موضوع تملک دارایی‌ها (این‌که چه چیز به نام چه کسی باشد) نیز به یکی از بحث‌های خانواده‌ها تبدیل‌شده است. این روزها هر زن و مرد متأهلی در معرض این پرسش اطرافیان قرار می‌گیرد که ملک و املاک و یا حتی ماشین به نام چه کسی است؟ این روند به‌گونه‌ای است که این روزها زنان، از هر طبقه و از هر قشری انتظار دارند ملک و املاک، حداقل به نام دو نفر(زن و شوهر) باشد.

یکی از دلایل مهم این امر، علاوه بر کسب پرستیژ اجتماعی و افزایش اعتماد به‌نفس در زنان، می‌تواند نگرانی از معادلات مالی به هنگام طلاق باشد. نکته جالب‌توجه آنکه این روزها کم نیستند زنان تحصیل‌کرده و امروزی که هم‎چنان نان‌آوری را وظیفه مرد می‌دانند و اظهار میزان درآمد و دارایی خودشان را امری اختیاری و شخصی قلمداد می‌کنند. از نظر اینان تزریق درآمدشان به صندوق خانواده، امری اختیاری است و در صورت انجام، لطفی است که در حق شوهر انجام می‌دهند. البته این از تناقضات مدرنیسم ایرانی است.

در کل، پنهان‌کاری در هر شکل‌اش خیانت به همسر قلمداد می‌شود. در ضمن شاید گسترش جریان اجتماعی «چه چیز، مال چه کسی باشد» نشانه رشد آگاهی زنان نسبت به حقوق‌شان قلمداد شود، ولی از طرف دیگر، بر رشد فزاینده بی‌اعتمادی در بین زوج‌ها و محکم‌کاری برای روز مبادا دلالت دارد.