صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود

در زمان و مکان اسطوره‌ای، انسان، به تجسم تمام نیروهای طبیعت ایمان و باور داشت و طبیعی است در شبی که نور و ظلمت در حال جنگ و ستیزند، مردم دونسل یا سه نسل یک خانواده، زیر یک سقف قرار‌گیرند و در حالی‌که آن بیرون و در دل شب تاریک، مبارزه نور و ظلمت در جریان است، با هم گفت‌وگو ‌کنند، قصه و متل بگویند و بشنوند و از باقی‌مانده ذخیره خود برای فصل سرما، از میوه و خشکبار بخورند؛ و این یعنی دقیقا توجه و تاکید بر پیوندهای خانوادگی و در بعد گسترده‌ترش، پیوندهای ملی.

آذر فخری، روزنامه‌نگار

جان به جان‌مان کنند، از آیین‌ها و سنت‌های ملی و تاریخی‌مان نه دست برمی‌داریم و نه آن‌ها را فراموش می‌کنیم. به‌خصوص آن نوع آیین‌هایی را که هیچ تضاد وتنافری با دین و مذهب ما ندارند و هرچند تاحدودی تغییر معنا و مفهوم داده‌اند، اما تغییر کارکرد نداده‌اند. البته که توجه به آیین و سنت، و تداوم آن در طول قرن‌ها مختص ما ایرانی‌ها نیست و اغلب مردم دنیا نیز بسته به فرهنگ و اعتقادات‌شان، آیین‌های سنتی تاریخی و ملی خود را حفظ کرده‌اند هرچند گاه به آن لباس مذهبی را که پذیرفته‌اند، پوشانده‌اند، درست مثل همین «شب یلدا»ی ما که در جهان مسیحی پس از میترائیسم و مهرپرستی اروپا، جای خود را به شب میلاد مسیح داد. درواقع شبی که در اعتقاد مهرپرستی، شب جنگ و جدال نور و ظلمت است و درنهایت نور پیروز می‌شود و با آغاز روز، جانی دوباره می‌گیرد و هر روز، بر قدرت و بلندایش افزوده می‌شود؛ برای مسیحیت شب تولد آن خورشیدی می‌شود که قرار است جهان آنان را به صلح برساند. پس آن‌چه در این میان می‌توان گفت این است که بله آیین‌ها تغییر معنا و مفهوم می‌دهند اما آن هسته و عنصر اساسی را در ذات خود حفظ می‌کنند.؛ یلدا چه در زمان تاریخی خودش، در چه زمان تاریخی مسیحی و چه در امروز ما، همان شب یک دقیقه بلندتری است که با هویت و ملیت ما، پیوستگی عمیق دارد و عنصری است تنیده در ایرانی و این‌جایی بودن ما. 

کارکرد پنهان شب یلدا ایجاد همبستگی ملی اجتماعی است چراکه این رویداد خانواده‌ها را به هم نزدیک‌تر کرده و از همه مهم‌تر نیازهای عاطفی افراد را نیز برطرف می‌کند

ضمن این‌که «یلدا» در ذات خود نوعی توجه به خانواده و دورهم جمع شدن و تقسیم و تسهیم خوراکی‌ها را هم به همراه دارد. چراکه در زمان و مکان اسطوره‌ای، انسان، به تجسم تمام نیروهای طبیعت ایمان و باور داشت و طبیعی است در شبی که نور و ظلمت در حال جنگ و ستیزند مردم دو نسل یا سه نسل یک خانواده،  زیر یک سقف قرار‌گیرند و درحالی‌که آن بیرون و در دل شب تاریک، مبارزه نور و ظلمت در جریان است، با هم گفت‌وگو ‌کنند، قصه و متل بگویند و بشنوند و از باقی‌مانده ذخیره خود برای فصل سرما، از میوه و خشکبار بخورند. و این یعنی دقیقا توجه و تاکید بر پیوندهای خانوادگی و در بعد گسترده‌تر، پیوندهای ملی، چراکه این ملاقات و دیدار و گردهمایی‌ها هنوز در اغلب خانه‌های شهر و روستای ما جریان دارد.     

یلدا، تولد مهر و پیروزی نور

محمدعلی داوودآبادی، استاد ادبیات فارسی دانشگاه، در باره معنای واژگانی یلدا می‌گوید: «یلدا واژه‌ای آرامی یا سُریانی است به معنای تولد و زادن. این واژه با میلاد، ولادت و... هم ریشه و هم معناست.

در مورد انگیزه اصلی برپایی جشن یلدا -که از هزاران سال پیش برگزار می‌شده- نظریه‌های مختلفی وجود دارد که منافاتی هم با یکدیگر ندارند. از دیدگاه اسطوره‌ای این جشن بزرگداشت مهر یا میترا، ایزد پیمان، در فرهنگ هند و اروپایی است. 

در نگاه دوم، یلدا، شب تولد ایزد مهر -آورنده دین مهر- است و دیدگاه سوم می‌گوید  شب یلدا به‌صورت نمادین، شب تولد خورشید است. این باور پیوند نزدیک آیین مهر با خورشید و تقدس آن را نشان می‌دهد. در شب یلدا همه در انتظار طلوع خورشید و پایان تاریکی هستند و این تغییر کیهانی برای ایرانیان باستان به معنای تولد خورشید بود.»

انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب به‌شمار می‌روند؛ این میوه‌ها که اغلب دانه‌های زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب می‌شوند که انسان‌ها با توسل به برکت‌خیزی و پردانه بودن آن‌ها، خودشان را نیز مانند آن‌ها برکت‌آور می‌کنند 

داوودآبادی به نمادهای خاص یلدا چنین اشاره می‌کند: «از رسوم اولیه و نمادهای این آیین اطلاعات درستی در دست نیست. با این حال از قدیمی‌ترین نشانه‌های آن، میوه انار بر سر سفره یلداست. البته امروزه هندوانه هم به این نماد اضافه شده است. هر دو میوه، هم در شکل ظاهری و هم در رنگ، به خورشید شباهت دارند و نمادی از خورشید و مهر هستند. هم‌چنین میوه‌های خشک و آجیل هم نمادهایی مخصوص هستند. خوردن دانه‌ها و میوه‌های خشک، به منزله قدردانی از نعمت‌های ایزد است.»

داوودآبادی، درباره نسبت یلدا با همتای خود، کریسمس چنین می‌گوید: «این جشن هم‌زمان با کریسمس است و طبق شواهد تاریخی باید بدانیم که منشأ هر دو یکی است. مسیحیان پیش از مسیحی شدن و آمدن حضرت عیسی (ع)، معتقد به آیین مهر بودند، این آیین بین مردم اروپا و هند و ایران، یکسان بود. پس از گسترش آیین مسیح، با آن‌که پیشوایان مسیحی تلاش بسیاری برای از بین بردن نمادهای مهری داشتند و از برپایی جشن‌های‌شان نیز جلوگیری می‌کردند، اما در این مورد، نتواستند به مقصود برسند و ناچار شدند برای برپایی این مراسم، علت های دیگری برسازند و یلدا را که تولد مهر است، به زمان تولید عیسی(ع) تغییر داده و از آن پس، کریسمس به جای تولد مهر، به نام تولد مسیح جشن گرفته می‌شود. اختلاف چند روزه یلدا و کریسمس هم، به دلیل اشتباه در تقویم گاه‌شماری از سوی مسیحیان است.»

یلدا تاکید بر پیوندهای اجتماعی

حسین اسدی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه،درباره این آیین را از دیدگاه جامعه شناسی چنین شرح می‌دهد:  «رسم‌های ملی در همه کشورها اهمیت ویژه‌ای دارند. چرا که از طریق این رسوم، خرده فرهنگ‌ها در یک گروه بزرگ‌تر منسجم می‌شوند. در کشور ما قومیت‌های مختلف کرد، لر و بلوچ در گروهی بزرگ‌تر و با هویت ایرانی با یکدیگر پیوند یافته‌اند و در کنار تفاوت‌های قومیتی‌شان با آیین‌های ملی مانند یلدا و نیز رسم و آیین‌های مذهبی، هویتی یکسان می‌یابند. از همین‌جا اهمیت رسومی مانند یلدا مشخص می‌شود و باید در نظر داشت اگر این جشن‌های ملی کارکرد را به‌عنوان ملی بودن از دست بدهند، انسجام جامعه هم دچار آسیب می‌شود.»

این جامعه‌شناس در مورد حفظ و احیای آیین‌های ملی معتقد است: «مهم است در نظر داشته باشیم که  نباید رسوم و آیین‌های کهن و چندهزار ساله ملی را در مقابل آیین‌های مذهبی قرار بدهیم، این دو نوع آئین در کنار هم می‌توانند تداوم داشته باشند و هر دو به وحدت و انسجام جامعه کمک کنند. آیین‌های چندهزار ساله در حافظه تاریخی مردم ثبت شده و قابل حذف شدن نیستند. در عین حال مردم هم می‌توانند و هم می‌دانند چگونه بین این دو ارتباط برقرار کنند.»

آیین‌های ملی را به سطح شهر بیاوریم!

اسدی درباره تعبیر امروزی یلدا درجامعه امروز می‌گوید: «یلدا به عنوان رسمی کهن هم‌چنان در بین نسل‌های مختلف جامعه جایگاه خود را حفظ کرده است. بنابراین یلدا، نوروز و رسومی نظیر آن بهتر است از چارچوب تنگ و محصور خانواده‌ها خارج شده و با دیدی گسترده‌تر به آن نگاه کرد. همان‌گونه که این اتفاق افتاده و یلدا یا نوروز مانند ۵۰ سال پیش برگزار نمی شود و دچار تغییرات گذشت زمان شده است.»

وی با تاکید می‌کند که «تغییرات آسیبی به اصل آیین وارد نمی‌کند و هیچ جامعه‌ای به گذشته برنگشته و نمی‌گردد. ما نمی‌توانیم مانند صد سال پیش فکر یا زندگی کنیم، پس زندگی در مسیری رو به جلو در حال حرکت است و باید با آن همراه شد. در این دوران گذار با تمهیدات ویژه و به روز کردن آیین‌های گذشته، می‌توان آن‌ها را حفظ  کرد.»

تاثیر یلدا در هویت ایرانی؟ این جامعه‌شناس به بعد هویتی بلدا چنین اشاره می‌کند: «ابتدا باید تعریف‌مان از هویت روشن باشد. هویت یعنی آن‌چه در پاسخ به سؤال «من کیستم؟» می‌آید. در جامعه مدرن انسان‌ها یک هویت ندارند و در هر لحظه این هویت تغییر می‌کند. هر شخص در جامعه خودش هویت‌اش را می‌سازد و تعریف می‌کند.هویت ایرانی هم بخشی از هویت ماست و حق داریم آن‌را باز تعریف کنیم؛ چرا که هیچ چیز ثابتی در دنیا وجود ندارد. یلدا یک رسم زیبای ایرانی است و در حافظه و خاطره تاریخی و جمعی همه افراد ایرانی ثبت شده است، پس نباید نگرانی از بابت فراموشی آن داشت، اما می‌بایست پذیرفت که نیاز به تغییرهای کوچک در آن وجود دارد.»

 کارکرد پنهان شب یلدا 

یک جامعه‌شناس با اشاره به این‌که جامعه‌شناسان کارکرد مثبت و منفی پدیده‌های مختلف را مورد بررسی قرار می‌دهند، می‌گوید: «هر سنت و آیینی کارکردی دارد و وقتی می‌توان گفت، ماندگار است که کارکرد آشکاری داشته باشد.»

مهدی قدیمی می‌افزاید: «کارکرد پنهان شب یلدا ایجاد همبستگی ملی اجتماعی است چرا که این رویداد خانواده‌ها را به هم نزدیک‌تر کرده و از همه مهم‌تر نیازهای عاطفی افراد را نیز برطرف می‌کند. » وی بیان می کند: «جامعه شناسان از کارکرد آشکار و پنهان شب یلدا حمایت می کنند چرا که آثار و نتایج مثبتی دارد که برای همگان خوشایند است و این در حالی است که برخی سنت و آیین‌ها کارکردهای و مثبت و منفی دارند.

قدیم‌ها و در سال‌های دور آداب مربوط به شب یلدا از سوی بزرگ‌ترها بسیار جدی گرفته می‌شد و حتی 10 یا 15 روز مانده به این شب وسایل مورد نیاز آن تهیه و تدارک دیده می‌شد، به ویژه آن‌که بازار خرید از قنادی‌ها نیز بسیار داغ بود و حتی وضعیت بازار را نیز تحت تاثیر قرار می‌داد.»

قدیمی چنین ادامه می‌دهد: شب یلدا جنب وجوش وصف ناشدنی در بین اعضای خانواده‌ها ایجاد می‌کند، جوان‌ترها به سراغ پدربزرگ و یا مادربزرگ‌ها می‌روند و به صحبت آن‌ها درباره گذشته‌های دور گوش می‌سپارند و روابط عاطفی منسجم‌تر می‌شود. افراد در این شب بیش از گذشته در کنارهم هستند و لحظات شاد و مفرحی و با نشاطی را می‌گذرانند. 

ساتورنالیا و یلدا پیوستگی دین و اسطوره

محققان معتقدند مسیحیت غربی آن چارچوب اصلی را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است. تقویم کلیساها بسیاری از بقایای مراسم و جشن‌های پیش از مسیحیت به‌خصوص کریسمس را در خود نگاه داشته است و کریسمس  آمیزه‌ای است از جشن‌های ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به‌عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد. هنگام توسعه آیین‌های رازآمیز در اروپا و سرزمین‌های تحت فرمانروایی امپراتوری روم و پیش از از پذیرفتن آیین مسیحیت رومیان هر سال در روز ۱۷ دسامبر جشن برای ساتورنالیا، سیاره کیوان (ساتورن)، ایزد باستانی زراعت برگذار می‌کردند. این جشن تا هفت روز ادامه می‌یافت و شامل انقلاب زمستانی می‌شد. از آن‌جا که رومیان از گاهشماری یولیانی در محاسبات خود استفاده می‌کردند روز انقلاب زمستانی به جای ۲۱ یا ۲۲ دسامبر حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع می‌شد. هنگام عید ساتورنالیا، رومی‌ها جشن و سرور بر پا می‌کردند کسب و کار و منازعات را کنار می‌گذاشتند، به همدیگر هدیه می‌دادند و برده‌ها را موقتا آزاد می‌کردند. هم‌چنین آیین رازآمیز میترائیسم، بر پایه پرستش ایزد باستان ایران زمین، سرزمین‌های تحت فرمانروایی روم باستان اشاعه زیادی یافته بود و بسیاری از رومیان رویداد بلندتر شدن روزها به دنبال انقلاب زمستانی را با شرکت در مراسمی برای بزرگداشت میترا جشن می‌گرفتند. این جشن‌ها و سایر مناسک تا روز اول ژانویه ادامه می‌یافت که رومیان آن‌را روز ماه و سال جدید می‌دانستند. پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آیین مهر که در زندگی مردم و به‌خصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود هم‌چنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت. کلیسای کاتولیک روم روز ۲۵ دسامبر را به‌عنوان زادروز مسیح برگزید تا به مراسم پاگانیسم در آن زمان معنا و مفهوم مسیحی بخشد. 

اکنون کلیسای ارامنه روز ششم ژانویه را که گفته می‌شود روز غسل تعمید مسیح است، به‌عنوان روز میلاد مسیح جشن می‌گیرند. 

چرا هندوانه، چرا انار ؟!

یکی از مهم‌ترین بخش‌های آیین شب یلدا، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبه نمادین دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوه‌ها که اغلب دانه‌های زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب می‌شوند که انسان‌ها با توسل به برکت‌خیزی و پردانه بودن آن‌ها، خودشان را نیز مانند آن‌ها برکت‌آور می‌کنند و نیروی باروری را در خویش افزایش می‌دهند. همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب به‌شمار می‌روند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن،آینده‌گویی می‌کنند.