ریحانه جولایی

گاهی لایه‌های پیدا و پنهان جامعه؛ آبستن اتفاقات عجیبی است؛ زنی، با اجاره دادن تکه‌ای از بدنش، جنین زوجی نابارور را پرورش می‌دهد تا در ازای دریافت پول، چند صباحی زیربار هزینه‌ها، خم به ابرویش نیاید.

زنی دیگر به هر دلیل، توانایی پرورش و نگهداری جنین را در بطن خود ندارد و حاضر است، تمام هستی‌اش را بدهد تا روزی مادر شود. این دو زن در دو موقعیت متضاد به هم می‌رسند، در اینجا دلال، نقش حلقه وصل را ایفا می‌کند و توافقی سه‌جانبه شکل می‌گیرد.

می‌گویند در این توافق، هر سه طرف برنده‌اند، مشروط به اینکه متقاضی اصلی توافق، (زوج نابارور) دارای تمکن مالی باشد. این وسط  «مادر میانجی» سهمش را می‌گیرد، دلال هم به نان و نوایی می‌رسد. متقاضی از قرار باید میلیون‌ها تومان وجه ناقابل را دودستی تقدیم کند. گویا نرخ‌ها در این بازار بی‌سامان، متفاوت است اما شنیده‌ها حکایت از آن دارد که تولد یک نوزاد به شیوه «حمل جایگزین» به‌طور تقریبی بیش از 100 میلیون تومان به‌عنوان ودیعه و ماهانه یک تا دو میلیون تومان آب می‌خورد.

با تمام این اوصاف چند سال می‌شود که اصطلاح «رحم اجاره‌ای» به ادبیات ما راه یافته و آن‌قدر در میان مردم رایج شده است که آگهی‌های آن در شبکه‌های اجتماعی به‌وفور دیده می‌شود. این موضوع آن‌قدر در بین مردم جاافتاده است که بسیاری از سریال‌های داخلی هم به این موضوع پرداخته‌اند و از آن گفته‌اند.

البته نبود قانونی مشخص و نظارت‌های لازم در این رابطه باعث شده است تا دلالان رحم اجاره‌ای مبالغ هنگفتی از این طریق به دست بیاورند. گفته می‌شود دستمزد واسطه از سه تا 5 میلیون تومان شروع می‌شود که آن را از مادر میزبان دریافت می‌کنند.

مرکز درمان ناباروری پژوهشگاه ابن‌سینا گفته است از هر پنج زوج ایرانی، یک زوج نابارور است و بر اساس گزارشی که در روزنامه شرق منتشرشده، 90 درصد زنانی که رحمشان را اجاره می‌دهند از طبقات محروم جامعه هستند.

سالانه 88هزار زوج به جمعیت ناباروران اضافه می‌شوند

«حمل جایگزین» یا «حاملگی جانشین» روشی برای درمان ناباروری است که به دو نوع کامل و ناقص تقسیم‌بندی می‌شود و در این روش فرد به دلایلی نمی‌تواند دوران بارداری را طی کند. در جانشینی کامل، جنینی که از اسپرم و تخمک زوجین نابارور به وجود آمده به رحم زن دیگری انتقال داده می‌شود تا «مادر جایگزین» دوران حاملگی را طی کرده و سرانجام نوزاد را به پدر و مادر واقعی‌اش تحویل دهد که این شیوه در ایران بسیار مرسوم است اما در جانشینی ناقص، فرد جانشین، تخمک خود را اهدا  می‌کند.

آمارهای سال گذشته می‌گویند سه میلیون زوج در ایران نابارورند و مطابق گفته‌های معاون درمان وزارت بهداشت، سالانه حدود 88 ‌هزار زوج نابارور به این جمعیت افزوده می‌شوند. برخی پزشکان و متخصصان، «حمل جایگزین» را شیوه‌ای مؤثر برای درمان ناباروری می‌دانند اما تاکنون هیچ قانونی در این زمینه به تصویب نرسیده و تنها بر اساس فتوای برخی مراجع و فقها این روش به کار گرفته می‌شود. از سوی دیگر به نظر می‌رسد، اجرای چنین شیوه درمانی از مسیر اصلی خود منحرف‌شده، به دلیل اینکه دلال‌ها برای جیب متقاضی کیسه می‌دوزند. ضمن اینکه خلأ بانک اهدای جنین و تخمک در برخی مراکز درمانی باعث شده دلال‌ها پا به میدان بگذارند.

به گفته گروهی از پزشکان به دلیل نبود قانون، برخی از این طریق دلالی می‌کنند، افرادی که شاید صلاحیت علمی هم نداشته باشند. آن‌ها معتقدند در رابطه با رحم جایگزین و اهدا تخمک و جنین، نیازمند قوانین دقیق و سامانه‌ای برای ثبت هستیم. برخی از پزشکان هم به این نکته اشاره‌کرده‌اند که در حال حاضر مشخص نیست که فرد چندبار تخمک خود را اهدا کرده به همین علت ممکن است، بارها این اقدام را انجام داده باشد که تکرار آن، در آینده باعث گسترش بیماری‌های ژنتیکی در جامعه و مسائل حقوقی مرتبط با اهداشده و ازنظر ازدواج با محارم، دردسرساز خواهد بود. از طرفی مشخص نیست، والد ژنتیکی آن‌ها چه کسی است.

امکان دارد کودکان خواهر و برادر ژنتیکی باشند

«امکان دارد خیلی از نوزادان، خواهر و برادر بیولوژیک باشند یعنی ازنظر ماهیت تخمکی عین هم باشند و ممکن است خانمی به چند مرکز تخمک بدهد.» این عبارت را دکتر مهناز اشرفی، جراح و متخصص بیماری‌های زنان و زایمان و  نایب‌رئیس هیئت‌مدیره انجمن ناباروری ایران می‌گوید.

او تأکید می‌کند: در حوزه تخمک اهدایی مشکلات ما بیشتر از رحم اجاره‌ای است زیرا هنوز سامانه ثبت اطلاعات نداشته و نمی‌دانیم چه افرادی به دیگران تخمک اهدا می‌کنند، به نظر می‌رسد در این حوزه، وزارت بهداشت کم‌کاری کرده است.»

مرکز درمان ناباروری پژوهشگاه ابن‌سینا گفته است از هر پنج زوج ایرانی، یک زوج نابارور است و بر اساس گزارشی که در روزنامه شرق منتشرشده، 90 درصد زنانی که رحمشان را اجاره می‌دهند از طبقات محروم جامعه هستند

این جراح و متخصص بیماری‌های زنان و زایمان می‌گوید: در حال حاضر زوجین نابارور تابع شرکت‌های دلالی‌اند و حامل جنین را نمی‌شناسند، بنابراین باید مراقب باشند تا در دام افراد سودجو نیفتند. جالب اینجاست که اکثر مراکز معتبر هم کمتر این اقدام را انجام داده و بیشتر مراکز درمانی خصوصی، تخمک اهدایی و رحم جایگزین را می‌پذیرند. به‌هرحال چون مصوبه قانونی در این زمینه نداریم، بر اساس فتواهایی که وجود دارد، عده‌ای این برنامه را اجرا کرده‌اند و متأسفانه وزارت بهداشت در این رابطه قصور کرده است، وقتی چنین درمانی در کشور باب می‌شود باید خیلی سریع مسائل پزشکی، علمی و قانونی آن را پیگیری کنند که چه مراکز و چه کسانی می‌توانند این کار را انجام بدهند و این روند قانونی شود، حداقل باید رجیستری و ثبت اطلاعات داشته باشیم تا بدانیم این روند درمان چقدر در کشور رایج بوده و در چه مراکزی اجرا می‌شود، از این طریق دست دلال‌ها کوتاه شده و این روش درمانی به‌صورت انسان دوستانه، منجی زوج‌های نابارور خواهد شد.

پای جان انسان در میان است

میزان ناباروری زوج‌های ایرانی حداکثر 15 درصد و در بعضی نواحی کشورمان 9 تا 18 درصد است که از این تعداد حدود یک درصد کارشان به «ivf» کشیده می‌شود و در این شرایط، بازهم رحم جایگزین به‌عنوان یک شغل و منبعی برای کسب درآمد تبدیل‌شده است، حال‌آنکه در هیچ کجای دنیا ازنظر اخلاقی این کار رواج ندارد. امروزه درمان ناباروری از طریق رحم جایگزین به یک منبع درآمد و سودجویی تبدیل‌شده و مادامی‌که ندانیم دهنده و گیرنده کیست، وضع همین است و عده‌ای با نیت دلالی وارد می‌شوند.

پزشکان می‌گویند خانمی که سه بار سزارین شده، حق حاملگی حتی برای خودش را هم ندارد چه برسد برای دیگری و یا کسی که در بارداری، سابقه فشارخون دارد نباید به این جریان وارد شود، حتی اگر فرزند خودش هم باشد، جنین برای حفظ سلامت مادر باید از بین برود، حال تصور کنید که فرد، حامل جنین کس دیگری بوده و سابقه فشارخون هم داشته باشد، در این شرایط جنین حتماً باید از بین برود. در اینجا یک دهنده جنین وجود دارد و یک مادر جایگزین که جانش درخطر است و شرکتی که به خاطر پول، معامله را جور کرده است. اینجا پای جان انسان در میان است و خریدوفروش اتومبیل نیست بنابراین نگاه صرفاً تجاری به این کار از اخلاق و انسانیت به دور است.

به‌هرروی نبض این بازار دست واسطه‌هاست. آن‌ها هستند که با تعیین نرخ، قرارداد می‌نویسند و از امکانات تلگرام، اینستاگرام و آگهی‌های ریزودرشت اینترنتی برای جذب مشتری استفاده‌ می‌کنند. اغلب آن‌ها در این تجارت نان‌وآب‌دار، باتجربه‌اند. مدتی برای متخصصان زنان و زایمان کارکرده‌اند، یا مادر جایگزین بوده‌اند و چم‌وخم کار دستشان آمده است.

مهر و محبت مادری در حین بارداری و با پیشرفت آن افزایش می‌یابد؛ به‌طوری‌که جدایی پس از زایمان برای زنانی که رحم خود را اجاره داده‌اند دشوار است و احساس مسئولیتی در آن‌ها ایجاد می‌کند

مادران پس از تحویل نوزاد شرایط روحی خوبی ندارند

نکته مهمی که در این گزارش نادیده گرفته‌شده زنانی هستند که به بارداری برای دیگری تن می‌دهند. بسیاری از این زنان پس از 9 ماه ارتباط مداوم و پیوسته با کودک به آن وابسته می‌شوند و ترک کودک برایشان سخت است اما گروه دیگری هم هستند که این اتفاق را به چشم یک کار می‌بینند و معتقدند نوزاد امانتی است که باید مدتی کنار او باشد و بعد به خانواده اصلی تحویل داده شود.

زندگی کردن در جامعه سنتی ایران برای زن‌هایی که رحم خود را اجاره می‌دهند چندان کار ساده‌ای نیست. زنانی که اقدام به رحم اجاره‌ای می‌کنند، پس از بارداری برای نهان‌سازی بارداری خود و ترس از ننگ آن، دو استراتژی را در پیش می‌گیرند. مینا شایسته‌فر در تحقیقی با عنوان «تشویش، انتظار، دگرگونی و تحول اساسی در تجارت زنانی بارحم اجاره‌ای: یک مطالعه کیفی» از این دو استراتژی می‌گوید. او می‌نویسد، زنان در ابتدا همگی سعی در مخفی‌کردن بارداری خود از اطرافیان دارند، اما پس از گذشت چندین‌ماه درصورتی‌که متأهل باشند، پس از زایمان و تحویل نوزاد دیگران را مطلع می‌کنند که فرزند سقط شده است، اما درصورتی‌که بیوه یا مطلقه باشند، خانواده گیرنده مکانی را برای او درنظر می‌گیرند تا بتواند ماه‌های آخر بارداری خود را به پایان برساند. درنتیجه می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که درصورت فرهنگ‌سازی غنی‌تر و اطلاع‌رسانی بیشتر در سطح کشور در مورد دیدگاه‌های عرفی، شرعی و قانونی رحم اجاره‌ای، تحمل بار ننگ ناشی از آن برای خانواده‌های دهنده تسهیل خواهد شد.

از نتایج دیگر پژوهش می‌توان به این نکته اشاره کرد که مهر و محبت مادری در حین بارداری و با پیشرفت آن افزایش می‌یابد؛ به‌طوری‌که جدایی پس از زایمان برای آن‌ها دشوار است و احساس مسئولیتی در آن‌ها ایجاد می‌کند که حتی درصورت غفلت و سهل‌انگاری خانواده گیرنده در مورد سلامت روحی و جسمانی خانم باردار دهنده رحم اجاره‌ای، تغییری در احساسات مادری او ایجاد نمی‌کند و مهر مادری او برای آن جنین پابرجاست. برای رفع این نگرانی‌ها، باید در زمان انعقاد قراردادهای رحم اجاره‌ای دقت شود و به هر دوطرف آگاهی داده شود و همچنین برنامه پس از زایمان برای فاز پایانی بارداری تدوین و اجرا شود.

این در حالی است که احتمال افسردگی در زنان بارحم اجاره‌ای بیش از مادرانی است که جنین را در رحم خود پرورش می‌دهند. از سوی دیگر، رحم اجاره‌ای مشکلات اجتماعی و روان‌شناختی به همراه دارد. در این افراد رازداری و گمنامی محیط منفی ایجاد می‌کند که بر روابط درونی و بیرونی خانواده تأثیر می‌گذارد. همان‌طور که گفته شد، آن‌ها در انزوای خانواده قرار می‌گیرند و در زمینه اخلاقی هم ننگ را به همراه دارد.