ریحانه جولایی

هرکجا سر بچرخانید دیده می‌شوند. پشت چراغ‌قرمزها، گوشه‌ای از خیابان پر رفت‌وآمد، رو به روی مراکز خرید یا کنار سطل‌های زباله با کیسه‌هایی که چند برابر جثه خودشان است. از کودکان کار می‌گویم، کودکانی که روزانه چندین بار با آن‌ها مواجه می‌شویم و بسیاری از ما آن‌ها را نمی‌بینیم چون آن‌قدر زیادند و چشممان به دیدنشان عادت کرده که به موجوداتی نامرئی تبدیل ‌شده‌اند.

حضور کودکان در خیابان و پا گذاشتن زودهنگام آن‌ها به عرصه کار باعث شده است تا نهادهای حمایت از کودکان وارد عمل شوند و مسئولان حوزه شهرداری هم چند سال است که به فکر جمع‌آوری این کودکان از سطح شهر افتاده‌اند.

طرح جمع‌آوری یا ساماندهی کودکان کار را بارها از زبان مسئولان یا اخبار حوزه شهری شنیده‌ایم. این طرح که چند سال است از آغاز آن می‌گذرد از ابتدا با حواشی زیادی روبه‌رو شد. از رفتار نادرست عوامل شهرداری هنگام شناسایی و جمع‌کردن بچه‌ها تا برخوردهای دور از شأن و نادرست با بچه‌هایی که به‌اجبار و جبر زمانه کودکی را کنار گذاشته‌اند و راهی خیابان‌ها شده‌اند. منتقدان زیادی بر این نکته تأکید دارند که این طرح نه‌تنها موفق نبوده بلکه بارها و بارها شکست‌خورده است چراکه در این میان تنها و برای مدتی محدود صورت‌مسئله پاک می‌شود و بچه‌ها دوباره به چرخه کار و خیابان بازمی‌گردند. حالا دوباره این طرح کلید خورده است و انتقادها از سر گرفته ‌شده‌اند.

طرحی که باید حامی کودکان کار می‌شد، اما نشد

برای آشنایی بیشتر با این طرح بهتر است کمی به عقب برگردیم. سال گذشته، مستندی با عنوان «آن‌سوی ساماندهی کودکان کار» در خبرگزاری ایسنا منتشر شد. پس از انتشار این مستند که روایتی تکان‌دهنده از وضعیت نگهداری از کودکان کار دستگیرشده در خیابان‌های پایتخت را به تصویر کشید، طیبه سیاوشی، نماینده مجلس به همراه چند تن از فعالان این حوزه و اعضای کانال تلگرامی انجمن حمایت از حقوق کودکان از یکی از مراکز نگهداری این کودکان بازدید کردند.

پس‌ازاین بازدید مشخص شد که بچه‌ها در این مرکز اصلاً وضعیت خوبی ندارند در گفت‌وگوهای انجام‌شده با کودکان کار، مشخص شد که مرکز یاسر شرایط مناسبی برای نگهداری از کودکان ندارد و این کودکان یک ماه است در معرض آزارها و برخوردهای نامناسب قرار دارند. بعدازاین بازدید انجمن حمایت از حقوق کودکان، از وزارت رفاه(سازمان بهزیستی) برای اجرای نادرست طرح ساماندهی کودکان کار شکایت کرد.

پیش‌تر هم برخوردهای صورت گرفته با کودکان کار در خیابان‌ها و شرایط نامناسب نگهداری از آن‌ها باعث شده تا فعالان حقوق کودک از این طرح با عنوان «دستگیری کودکان کار» نام ببرند. طرحی که به باور آن‌ها، در ادامه سیاست‌گذاری‌های غلط راهبردی برای کاهش آسیب‌های اجتماعی سال‌هاست اجرا می‌شود و عملاً نه کمکی به روند مبارزه با فقر و نابرابری کرده و نه قدمی در جهت توانمندسازی خانواده‌های کودکان کارگر برداشته است.

سال گذشته پس از انتشار اخبار در رابطه با برخوردهای بد با کودکان کار، شبکه یاری کودکان متشکل از سازمان‌های مدنی فعال در حوزه حقوق کودک در بیانیه‌ای خواستار توقف هرچه سریع‌تر طرح پرحاشیه جمع‌آوری کودکان کار شد. آن زمان شنیده شدن زمزمه‌هایی در خصوص رد مرز شدن ده‌ها کودک کارگر پناه‌جو به بهانه نداشتن اوراق هویتی و مجوز اقامت، بیش‌ازپیش خشم فعالان حوزه کودک را برانگیخت.

در بخشی از این بیانیه که سال گذشته منتشر شد، آمده بود: «جمع‌آوری کودکان برای سی و اندی بار با وعده‌های جدید در بیست و دوم خرداد، هم‌زمان با روز مقابله با کار کودک، بار دیگر رونمایی شد. طی این طرح که با اسامی مختلفی چون ساماندهی، جمع‌آوری، جذب اجرا می‌شود، کودکان طی فرآیندهایی اضطراب‌آور و تنش‌زا دستگیر می‌شوند و به مراکز قرنطینه منتقل می‌شوند و ایام تلخی را (طبق اظهار خود کودکان) در مکان‌هایی نه‌چندان مناسب سپری می‌کنند، گاه از حق تماس با والدین و خویشاوندانشان محروم‌اند و گاه همچون یک زندانی حق خروج از اتاق و هواخوری در حیاط را جز برای یکی دو ساعت ندارند. درحالی‌که در این مراکز، گاه برشدت آلام جسمی و روحی‌شان افزوده می‌شود، دوباره به وضعیت قبل بازمی‌گردند. گرچه ادعای اصرار ورزان بر اجرای این طرح‌ها معرفی داوطلبانه کودکان، تشکیل پرونده حمایتی برای ایشان و پیگیری وضعیت کودکان است، اما در عمل تاکنون هیچ‌یک از این ادعاها اثبات نشده است.»

تن‌لرزه کودکان کار به بهانه کرونا

امسال هم طرح جمع‌آوری کودکان کار و خیابان با تمام سابقه شکست‌خورده‌اش باز هم اجرا شد. در تمام این سال‌ها هر بار با بهانه‌ای لرزه به تن این کودکان انداختند. روزی به بهانه نداشتن اوراق هویتی جمعشان کردند و بار دیگر به بهانه مبلمان شهری و حالا این بار بهانه جدید شیوع ویروس کرونا است.

گزارش‌ها نشان می‌دهد تهران باز هم شاهد طرح جدید «جمع‌آوری ضربتی کودکان کار» و بازگرداندن کودکان کار مهاجری که پیش‌ازاین جمع‌آوری ‌شده‌اند، خواهد بود. طرحی که ادبیاتش را هم از نگرش ضربتی، حذفی و استبدادی طراحانش وام گرفته است و به باور کنشگران اجتماعی نه‌تنها اصلاح‌گر و در جهت مبارزه برای لغو کار کودک نبوده، که منجر به تعمیق چالش‌های پیرامون زندگی کودکان کارشده است.

طرح جمع‌آوری کودکان کار از سال 84 بارها آغاز شده و تا به امروز بیش از 30 بار با شکست روبه‌رو شده است. بااین‌حال مسئولان همچنان بر ادامه و اجرای دوباره این طرح ناموفق اصرار دارند و دیروز مدیرکل بهزیستی شهر تهران از اجرای طرح جمع‌آوری و ساماندهی کودکان کار و خیابان از روز شنبه خبر داد

آغاز دوباره طرح جمع‌آوری کودکان کار

روز گذشته مدیرکل بهزیستی شهر تهران با اشاره به اجرای طرح جمع‌آوری و ساماندهی کودکان کار و خیابان از روز شنبه گفت: پیش‌بینی ما این است که در این طرح هزار کودک کار و خیابان را جمع‌آوری و ساماندهی کرده و اقدامات توانمندسازی را برای آن‌ها انجام دهیم.

به گفته سعید آرام، قدم اول در اجرای این طرح آگاه‌سازی کودکان و مردم است و خودروهای اورژانس اجتماعی در پرترددترین چهارراه‌ها و اماکنی که کودکان حضور دارند، مستقر می‌شوند. او همچنین گفته است که در حال حاضر در هیچ‌یک از مراکز شبانه‌روزی که از کودکان خیابانی و کودکان کار حمایت می‌کنند و یا در مراکز روزانه بهزیستی خدمات آموزشی می‌گیرند، موردی از کرونا مشاهده نشده است.

آرام همچنین بیان کرده است که در حال حاضر سه مرکز غربالگری در مناطق مختلف شهر تهران راه‌اندازی شده و کودکانی که نیازمند خدمات مراقبتی و معیشتی هستند به این مراکز منتقل می‌شوند، اگر کودک ایرانی باشد بلافاصله مددکاران اقدام به شناسایی خانواده این کودک کرده و مسیر توانمندسازی خانواده را شروع می‌کنند. چنانچه کودکان از اتباع غیرایرانی باشد به مراکزی که برای این منظور در نظر گرفته‌شده منتقل می‌شوند و با هماهنگی اداره کل اتباع در استانداری و وزارت کشور برای تعیین تکلیف این کودکان اقدام خواهد شد.

او از سوی دیگر خاطرنشان کرد: همه هدف ما این است از همان ابتدای قرنطینه کودکان ایرانی، خانواده‌هایشان را شناسایی کرده و آن‌ها را به مکانی که برای نگهداری موقتشان در نظر گرفته‌ایم منتقل نکنیم و از همان ابتدا به‌صورت مستقیم کار توانمندسازی خانواده‌ها را آغاز کنیم. هدف اولیه ما در این طرح براساس تفاهم‌نامه‌ای که با استانداری و فرمانداری تهران صورت گرفته ‌است، حداقل ۸۰۰ کودک است. حدود ۶۰۰ کودک ایرانی داریم که از سنوات قبل آن‌ها را شناسایی کرده‌ایم و اقدامات توانمندسازی خانواده‌های این کودکان نیز آغاز شده است. ما قصد داریم که اطلاعات این ۶۰۰ کودک را نیز از طریق اسکن عنبیه جمع‌آوری کنیم.

با هزینه جمع‌آوری کودکان کارآفرینی شود

همان‌طور که در بالا هم اشاره ‌شده طرح جمع‌آوری کودکان کار از سال 84 بارها آغازشده و تا به امروز بیش از 30 بار با شکست روبه‌رو شده است. بااین‌حال مسئولان همچنان بر ادامه و اجرای دوباره این طرح ناموفق اصرار دارند. در رابطه با این موضوع سال گذشته دکتر فاطمه قاسم‌زاده، رئیس هیئت‌مدیره شبکه یاری کودکان کار به «توسعه ایرانی» گفته بود: قبلاً وضعیت به این صورت بود که بعد از جمع‌آوری خانواده‌ها می‌آمدند و با تعهدی فرزندان خود را تحویل می‌گرفتند. بخشی از خانواده‌ها در شهرستان‌ها بودند و بچه‌ها به شهرستان فرستاده می‌شدند اگر در جمع‌آوری کودکانی ایرانی نبودند و یا کودکانی ایرانی هیچ‌کسی را نداشتند در مراکز نگهداری می‌شدند ولی همین موارد نیز وضعیت مطلوبی نداشتند.

به گفته او در سال گذشته نگهداری کودکان طولانی‌تر بود و گفته شد قصد دارند به‌طورجدی در مورد آن‌ها تحقیق کنند. بیشتر این بچه‌ها افغانستانی بودند و درصدی ایرانی در بین آن‌ها بود. آن‌ها این جمع‌آوری را «مبتنی بر پژوهش» نام نهاده‌اند.

پیش‌تر هم برخوردهای صورت گرفته با کودکان کار در خیابان‌ها و شرایط نامناسب نگهداری از آن‌ها باعث شده تا فعالان حقوق کودک از این طرح با عنوان «دستگیری کودکان کار» نام ببرند. طرحی که به باور آن‌ها، در ادامه سیاست‌گذاری‌های غلط راهبردی برای کاهش آسیب‌های اجتماعی سال‌هاست اجرا می‌شود

قاسم‌زاده بیان کرده است که در کشور ما و در سایر کشورها بخشی از کودکان در حوزه کشاورزی، معادن و کارگاه‌های زیرزمینی و جاده‌ها و... کار می‌کنند و فقط بخشی از این کودکان در خیابان کار می‌کنند. در ایران به دلیل پاک کردن چهره شهر همواره حوزه موردبحث کودکان کار در خیابان بود وگرنه کار در کارگاه‌های زیرزمینی در بسیاری از مناطق دیگر به‌مراتب از کار در خیابان آسیب‌رسان‌تر است و مشکلات بیشتری برای کودکان پدید می‌آورد. این پدیده به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی هر جامعه‌ای برمی‌گردد معمولاً در حوزه آسیب‌های اجتماعی تنها یک دلیل نداریم. در ارتباط باکار کودکان دلیلی که بسیار مؤثرتر است فقر است. فقر باعث می‌شود این کودکان روند طبیعی زندگی خود و کودکی خود را نداشته باشند و از سنین پایین وارد چرخه کار شوند. به‌طور طبیعی فقر اقتصادی معمولاً فقر فرهنگی نیز ایجاد می‌کند و درصدی از کودکان کار فرزندان خانواده‌های بد سرپرست هستند.

قاسم‌زاده در بخش دیگری از صحبت‌هایش تصریح کرد: مراکزی که کودکان در آن ساکن می‌شوند برای نگهداری طولانی‌مدت کودکان نیستند. تعدادی از بچه‌ها که خانواده‌ای ندارند پذیرفته‌اند در این مراکز زندگی کنند. آن‌ها زیرپوشش بهزیستی هستند، به مدرسه می‌روند و سرکار می‌روند. تعداد کمی از بچه‌ها در این مراکز هستند که وضعیتی متفاوت دارند. آن‌ها از طریق جمع‌آوری وارد مراکز نشده‌اند و معرفی‌شده و یا جایی برای رفتن نداشتند اما بچه‌هایی که جمع‌آوری می‌شوند در تعداد زیادی در سالن نگهداری می‌شوند و در معرض انواع خطرات قرار دارند. به‌طور مثال یک نوجوان 14 ساله، 10 بار جمع‌آوری‌شده است. وقتی روشی به این روشنی عدم کارآیی خود را نشان می‌دهد چرا باید مجدداً تکرار شود؟ هزینه دقیق این طرح‌ها هرگز اعلام نمی‌شود ولی اگر به‌جای این هزینه‌ها کارگاه‌هایی احداث می‌شد و پدر و مادر و اعضای خانواده بیکار آن‌ها مشغول کار می‌شدند، تعداد کودکان کار کم می‌شد. اگر بخواهیم این بچه‌ها وارد خیابان‌ها نشوند باید برای درآمد آن‌ها جایگزینی پیدا کنیم. بهترین جایگزین توانمند کردن خانواده‌هاست.

در آخر اینکه ناکارآمدی این طرح‌ها بارها اثبات ‌شده است. از سوی دیگر این طرح‌ها باعث می‌شود کودکان کار به کارهای زیرزمینی تشویق شوند. غیرعلنی و زیرزمینی شدن کار کودک، رد مرز شدن کودکان کار مهاجر و بحران‌های متعاقب آن برای کودکان و از دسترس خارج شدن بسیاری از آن‌ها درنتیجه ترس و وحشت حاصل از اجرای طرح‌های ضربتی ازجمله چالش‌هایی است که فعالان حقوق کودک بارها در خصوص آن هشدار داده‌اند.