علی ربیعی

متاسفانه باز هم زلزله، زندگی‌ بخشی از هموطنانمان را در آذربایجان شرقی لرزاند. دولت، سازمان‌های مردم‌نهاد و همه ایرانیان باید تمام اهتمام خود را به کار گیریم تا تن زلزله‌زدگان، با لرزش سرمای زمستانی نلرزد. ما بار دیگر جلوه‌ای از در کنار هم بودن را نشان می‌دهیم تا زندگی، رنگ عادی خود را در این مناطق بازیابد.

با شنیدن خبرناگوار زلزله آذربایجان شرقی، حیدربابای شهریار خاطرم آمد:

***

از ورزغان رسیده گلابی فروشِ ده

 ورزغان نان آرموت ساتان گلنده

 از بهر اوست این همه جوش و خروشِ ده

 اوشاقلارین سسی دوْشردی کنده

دنیای دیگری است خرید و فروش ده

 بیزده بویاننان ائشیدیب ، بیلنده

 ما هم شنیده سوی سبدها دویده ایم

 شیللاق آتیب ، بیر قیشقریق سالاردیق

 گندم بداده ایم و گلابی خریده ایم

 بوغدا وئریب ، آرموتلاردان آلاردیق

***

در تمامی این لرزش‌های ویرانگر، درد مشترکی است حال چه تن لرزان بویین‌زهرا و روستای من باشد، چه شهر فرو ریخته و ماتم‌زده بم و چه دیوارهای فروریخته طبس، ثلاث باباجانی و یا ورزقان. در پس این زمین‌لرزه‌های ناگهانی، درد و غمی کمرشکن است که بر جان آوار می‌شود و خاطراتی که به زیر تلی از خاک فرو می‌روند و تو به انتظار دست یاریگری می‌مانی که به آن تکیه کنی و قامت تکیده مصیبت‌زده‌ات را استوار کنی تا بتوانی تکه‌های هستی خاک گرفته‌ات را دوباره بیابی و زندگی کنی. امیدوارم به لطف خدای مهربان، بتوانیم مصایب این زلزله را هرچه زودتر پشت سر بگذاریم و زمین مناطق زلزله‌زده اخیر آنچنان که شهریار توصیف کرده به زیر پایکوبی شاد کودکان ورزقان و دیگر کودکان آن دیار بلرزد و نه زلزله.