فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

همه ما دوست داریم در دنیایی زندگی کنیم که تمام افراد آن مسئولیت‌پذیر باشند؛ همه ما رویای دنیایی را در سر داریم که انسان‌ها در هر جایگاه، مقام و منصبی که هستند، از انجام مسئولیت‌های خود شانه خالی نکنند. برای تحقق یافتن چنین جامعه‌ای تنها لازم است از همان اوان کودکی فرزندانمان، دغدغه پرورش انسان‌هایی مسئولیت‌پذیر و دارای حس مشارکت اجتماعی را در سر داشته باشیم تا در آینده این حجم از گریز از مسئولیت‌پذیری مشاهده نشود. بر همین اساس روانشناسان معتقدند چالش‌های اجتماعی و نواسانات اقتصادی ِخُرد و کلان رایج در سطح کشور از سوی مدیران و مسئولان، همه و همه ریشه در کج گذاشتن خشت اول اصول تربیتی والدین این دسته از افراد در دوران کودکی دارد؛ درواقع رشد قارچ‌‌گونه افراد مسئولیت‌گریز بدلیل این است که این عزیزان درکی از مسئولیت در پس ذهنشان شکل نگرفته و بر همین اساس است که در دوران بزرگسالی و حتی میانسالی از زیر بارِ وظایف و مسئولیت‌های خود شانه خالی می‌کنند. از اینرو به منظور پیشگیری از رشد چنین افرادی که کم هم نیستند لازم و ضروری است تا خانواده‌ها به عنوان مهمترین پایگاه اجتماعی، رسالت خود را در زمینه فرزند‌پروری به نحو‌احسن انجام دهند و مسئولیت‌پذیر بودن را از همان آغاز 2 سالگی به فرزندانشان آموزش دهند تا در آینده نیز بتوانند سرمایه‌های اجتماعی مفیدی را به جامعه تحویل دهند.

روانشناسان همچنین معتقدند احساس مسئولیت یک خصیصه ذاتی نیست؛ کودکان به صورت اکتسابی از طریق آموزش و تعامل با اعضای خانواده، الگو برداری، پرورش روابط اجتماعی در متن زندگی خانوادگی و تماس با سایر دوستان و آشنایان این ویژگی را فرا‌می‌گیرند. بنابراین «مسئولیت‌پذیری» قبول تعهد فرد برای انجام فعالیتی است که به وی سپرده می‌شود. ناگفته نماند که تعریف پذیرش «مسئولیت» با انجام «وظیفه» متفاوت است؛ درواقع هیچ باید و اجباری در «پذیرش مسئولیت» انجام یک فعالیت وجود ندارد و فرد بصورت داوطلبانه و با میل و رضای خود شرایط را می‌پذیرد؛ اما این درحالیست که «وظیفه» به معنای انجام کاری است که از طرف فرد دیگری بر شخص محول می‌شود و فعل «باید» در به انجام رساندن آن فعالیت حاکم است، بطوریکه در پذیرش مسئولیت اینگونه نیست. همچنین روانشناسان اظهار دارند برای پرورش فرزندان مسئولیت‌پذیر والدین باید در سنین 2تا 4 سالگی به تدریج و متناسب با توانمندی های مربوط به دوره‌ها‌ی رشدی-تحولی کودکان، با واگذاری یک سری از کارهای روزمره زندگی، در آموزش رفتار مسئولانه آنها پیشگام شوند. در این سنین کودکان عاشق کمک کردن هستند و والدین با بهره‌مندی از چنین خصیصه‌ای می‌توانند در جهت مسئولیت‌پذیر بار‌آوردن آنان گام‌های شگرفی بردارند. البته در مسیر پرورش حس مسئولیت توجه به یک سری از نکات برای طفلی که تازه پا به عرصه جهان گذاشته نیز ضروری است؛ از اینرو به والدین تاکید می‌شود از دست کم گرفتن توانایی‌های کودکشان خود‌داری کنند و تا حد ممکن فعالیتی را که انتظار دارند او انجام دهد، بطور دقیق و شفاف مشخص کنند؛ پذیرفتن اشتباهات و خطاهای ناشی از سهل‌انگاری‌ها را به او یادآور شوند؛ همچنین به فرزندشان متذکر شوند در قبال انجام فعالیت مشخص شده قرار نیست پاداشی را طلب کند‌؛ به عنوان نکته آخر نیز به والدین توصیه می‌شود برای پایداری احساس مسئول بودن در فرزندشان از جملات مثبت بجای جملات منفی استفاده نمایند و قدردانی خود را نسبت به عملکرد مثبت کودکشان با درآغوش کشیدن و یا بوسیدن به او نشان دهند تا به این درک برسد که متوجه تلاش‌هایش هستید.

بطور خلاصه می‌توان گفت اگر می‌خواهید فرزندی مسئول تحویل جامعه دهید، باید سختی‌های تربیت او را از همان ابتدای دوران کودکی به جان بخرید؛ زیرا هر قدر ریشه‌های تربیتی طفل در کودکی مستحکم‌تر پایه گذاری شده باشد، احتمال آنکه در بزرگسالی تخریب شود بسیار کمتر خواهد بود؛ به این ترتیب متوجه باشید بذر هر الگوی تربیتی را در دوران طفولیت بکارید قطعا همان را در بزرگسالی درو خواهید کرد؛ از اینرو باتوجه به اهمیت موضوع رشد شخصیتی فرزندان به عنوان سرمایه‌های اجتماعی، والدین برای هموار شدن مسیر تربیت و آموزش آنها می‌توانند از کمک‌ها و مساعدت‌های روانشناسان و مشاوران نیز بهره‌ ببرند و با پروراندان انسان‌هایی مسئول، فردایی روشن را برای کشور عزیزمان رقم بزنند.