فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» بالاخره بعد از 6 سال توقیف و فراز و نشیب‌های فراوان بر پرده سینما‌های کشور اکران شد؛ فیلمی که هیج حساسیتی را شعله‌ور نمی‌‌ساخت و این سوال را مطرح می‌کرد که مگر آشغال‌های دوست داشتنی چه داشت که 6 سال توقیف شد! 

«آشغال‌های دوست داشتنی» تنها نمایانگر تقابل میان نسل‌ها و تفکرات گوناگون در بستر یک خانواده است که اغلب رویدادهای قصه را نیز صرفا بصورت نمادین روایت می‌کند. فیلم، روایتگر درماندگی حسی و صحبت خیالی مامان منیر با قاب عکس شوهر مرحوم، فرزند خارج رفته، فرزند شهید شده و برادر تحت‌تاثیر تفکرات چپی است که سعی دارد همه آنها را به آرامش دعوت کند تا بتوانند در کنار هم روزگارشان را سپری کنند. به‌این‌ترتیب داستان فیلم موقعیتی را خلق کرده که تنها به بگومگوهای قدیمی و نخ‌نما شده میان تفکرات مختلف اعضای یک خانواده می‌گذرد و به نقطه‌ای فراتر از آن نمی‌رسد که جهان ایدئولوژیک‌ها و تقابل میان آنها را روایت کند.

در‌واقع در فیلم آشغال‌های دوست‌داشتنی چهار تیپ حاضر در قاب عکس‌، با هم گفت‌وگو می‌کنند و منیر خانم میاندار گفت‌وگوی میان آنها است. در حقیقت این چهار تیپ هر کدام یک نماد هستند؛ نماد‌هایی از چند طبقه فرهنگی و اجتماعی که هرگز در فیلم محسن امیریوسفی به یک کاراکتر مستقل تبدیل نمی‌شوند.

نکته دیگر آن است که فیلم مذکور در به تصویر کشاندن وقایع و رخداد‌های سال 88 و حوادث و بحران‌های معترضان بسیار ضعیف عمل کرده و به بیان چند دیالوگ کلیشه‌ای بسنده کرده که بر‌این‌اساس نتوانسته موضوعات مطرح شده در داخل داستان را به چالش بکشد و گفت‌وگوهای تیز و بُرنده‌ای را میان شخصیت‌های داستان برقرار کند. بطور خلاصه می‌توان گفت تنها حرف «آشغال‌های دوست‌داشتنی» دعوت تمام افراد به گفت‌وگو و مدارا است؛ اعضای یک خانواده و به تبع آن اعضای یک جامعه را صرف‌نظر از سلایق و عقاید متفاوت خویش، به سازش و مدارا دعوت می‌کند. براستی ایده خلق دوستی از دل تنش‌، و برقراری گفتمان و ایجاد همدلی در جهانی از سوءتفاهم‌ها و ناهمراهی‌ها بسیار ستودنی است.

در قلمروی روانشناسی «تفاوت» واژه‌ای است که بیشتر از پیش باید به آن اندیشیده شود؛ همه افراد همواره در عقاید، دیدگاه‌ها و نظرات خود با دیگران متفاوت هستند و هیچکس مثل دیگری نیست، اما این موضوع دلیل نمی‌شود تا افراد نتوانند با یکدیگر به تعامل و ارتباط بپردازند. 

نکته بسیار حائز اهمیت آن است که همه اشخاص نسبت به هم تفاوت‌هایی دارند؛ حتی از بطن کانون یک خانواده نیز که هر یک از اعضای آن در چارچوب واحدی از آموزش رشد کرده‌اند و در یک بستر فرهنگی تربیت یافته‌اند، فرزندانی با افکار و عقاید متفات پرورش می‌یابند؛ در‌واقع اختلاف‌نظر در خانواده میان والدین و فرزندان، پدیده‌ای است که اکنون بیش از پیش بین خانواده‌های ایرانی شایع شده و ریشه در همین تفاوت‌ها دارد. تفاوت‌های شخصیتی میان اعضا، منجر به بروز اختلاف‌نظرهای کوچک و بزرگ بر سر مسائل مختلف می‌شود که از تفاوت سرگذشت‌های شخصی افراد نشأت می‌گیرد. 

به باور کارشناسان روانشناس متفاوت بودن و آزادی عقیده یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ذاتی هر انسان است و تا زمانی‌که عقاید و باورهای متفاوت یک فرد، منجر به توهین، سلطه و تحقیر باور دیگری نشده باشد، نمی‌توان وی را به عدم تسامح و تعصب رفتاری متهم کرد.

در حال حاضر آدمی در دوره و زمانه‌ای به سر می‌برد که عمق و وسعت تفاوت‌ها میان افراد بسیار زیاد شده است، بنابراین برای حفظ روابط و تعاملات اجتماعی حویش، باید تلاش کنید تا بتوانید همدیگر را در عین تفاوت‌های کوچک و بزرگ خویش بپذیرید؛ چرا‌که زندگی اجتماعی مستلزم تعامل و ارتباط با دیگران است و محقق ساختن این منظور، به درک و احترام متقابل بین اعضای جامعه نیاز دارد. بنابراین به خانواده‌ها تاکید می‌شود که فرزندان خویش را از همان ابتدای دوران کودکی با فرهنگ تساهل و همزیستی آشنا کنند تا در دوران بزرگسالی بتوانند در مواجهه با عقاید متفاوت با بهره‌مندی از شیوه‌های تعقل و تفکر اصولی با روحیه تساهل برخورد کنند و وجود افکار مختلف را در کنار عقاید و باور‌های خویش بپذیرند.