محمد بن سلمان، شاهزاده جوان و پرحاشیه سعودی که بعد از قتل جمال خاشقجی، برای مدتی از ولیعهدی جنجالی و شهرآشوب به متهمی مغضوب تبدیل شده بود و به اندازه گذشته جلوی دوربین‌ها ظاهر نمی‌شد، حالا چند روزی است که با تور آسیایی‌اش، به دوران طلایی خود در صدر اخبار بازگشته است. 

او یک هفته‌ است که چمدانش را بسته و به ترتیب در پاکستان و هند و چین باز کرده است. در نگاه اول وجه مشترک هر سه کشوری که در این چند روز میزبان بن سلمان بوده‌اند، آسیایی بودنشان است اما در نگاهی دقیق‌تر هر سه آنها مشتریان نفتی ایران و سه کشور مهم در منطقه هستند که اتفاقا روابط حسنه‌ای نیز با ایران دارند و اتفاقا دو تای آنها نیز مشمول معافیت تحریم نفتی ایران از سوی آمریکا شده‌اند. این وجه اشتراک دوم تحلیل‌های سیاسی در باب تور آسیایی بن سلمان را به شدت تحت‌الشعاع خود قرار داده و در اغلب آنها این سوال را ایجاد کرده که شاهزاده سعودی از مشتریان نفتی ایران چه می‌خواهد؟!

بن سلمان یکشنبه، 28 بهمن وارد اسلام‌آباد شد؛ اسلام آبادی که مملو از عکس‌های بزرگ او، پدرش و عمران خان، نخست وزیر پاکستان شده بود. تدابیر امنیتی در پاکستان در پی سفر بن سلمان و استقبال از او به قدری بود که حتی در برخی رسانه‌ها بیش از متن این سفر مورد توجه قرار گرفت. 

قطعا خریداران نفت ایران به دنبال فروشنده‌های بی‌دردسرتری هستند تا به خاطرش مجبور نباشند با غرب، به ویژه آمریکا چانه بزنند. چه فرصتی بهتر از این برای عربستان که خود را به‌عنوان منجی به مشتریان نفتی ایران برساند؟ 

تحفه‌های سعودی

.بعد از پاکستان راهی هند شد و آنجا نیز مورد استقبال گرمی قرار گرفت و البته او نیز در برابر این استقبال گرم، هدایای قابل توجهی برای هر دو کشور با خود برده بود؛ سرمایه‌گذاری 20 میلیارد دلاری برای پاکستان و آزادی 2100 زندانی پاکستانی در عربستان؛ برای هند نیز وعده سرمایه‌گذاری 100 میلیارد دلاری در طول دو سال آینده و آزادی 850 شهروند هندی. هر دو این هدایای عربی برای پاکستان و هند گرانبهاست؛ چه پول هنگفتی که بن سلمان برای سرمایه‌گذاری با خود برده بود و چه وعده آزادی شهروندان هندی و پاکستانی که به معضلی در سیاست خارجی دو کشور تبدیل شده است.

این زندانیان عموما مهاجران غیرقانونی پاکستانی و هندی هستند که به عنوان کارگر در کارگاه‌های ساختمانی و خانه‌های عربستان مشغول به کار می‌شوند. به ویژه که هندوستانی‌ها بزرگترین گروه مهاجر در عربستان سعودی هستند و تعدادشان به 2.7 میلیون نفر می‌رسد، به همین نسبت عربستان سعودی دارای بیشترین محبوسین هندی در زندان‌های جهان است، به طوری که تعداد آنها در آغاز سال 2019، 2224 نفر بود. علاوه بر این دو تحفه سعودی، برخی منابع از میانجیگری ریاض میان پاکستان و هند نیز خبر دادند. 

فرصت‌طلب

بن سلمان با تمام سخاوتمندی که در سفر به این دو کشور به خرج داد، راهی چین شد تا آنجا نیز یک قرارداد بزرگ را امضا کند. ورود او به چین، مصادف شد با خروج رئیس مجلس ایران از چین. هیأت ایرانی که علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه نیز در آن حضور داشتند، دو روزی را در چین بودند تا در مسیر دیپلماسی، روابط با این قدرت شرقی را تقویت کنند. ظریف نیز در جریان همین سفر در پکن گفت که «ایران مهمترین رابطه راهبردی را در جهان با چین دارد. چین از کشورهای مهم برای ایران است و در سیاست خارجی ایران نقش بالایی دارد.» او با اشاره به سفر هیأت ایرانی به چین تصریح کرده بود: «این سفر شروع تازه‌ای در روابط دو کشور است و نگاه راهبردی تهران به چین را نشان می‌دهد.»

و حالا سفر بن سلمان به چین نشان می‌دهد که اهمیت «چین» برای عربستان، کمتر از اهمیتش برای ایران نیست. «شی جین پینک»، رئیس جمهوری چین برای اینکه تکلیف را روشن کرده باشد، در همان آستانه ورود بن سلمان، اعلام کرد که دولتش با وجود وضعیت بین‌المللی کنونی همچنان تمایل دارد با ایران روابط نزدیک داشته باشد.

 محمد بن سلمان، قرارداد همکاری با چین برای ایجاد یک شرکت مشترک به ارزش 10 میلیارد دلار را امضا کرد که 35 درصد سهام آن در اختیار «آرامکو» است و شرکت‌های نورینکو و پانجین چین به ترتیب ۳۶ و ۲۹ درصد از سهام آن را به خود اختصاص داده‌اند

در دیدار با رئیس مجلس ایران نیز تاکید کرده بود: «وضعیت بین‌المللی و منطقه‌ای هرچقدر تغییر کند، عزم چین برای ایجاد یک رابطه جامع استراتژیک با ایران تغییری نخواهد کرد.»

اما هیچ کدام این اظهارات باعث نمی‌شود که عربستان از تلاش خود برای یارکشی در منطقه و آسیا دست بردارد. بن سلمان به چین رفت و برای چینی‌ها نیز تحفه‌ای مشابه آنچه برای هند و پاکستان برده بود، برد؛ ساخت دو پالایشگاه نفت و پتروشیمی در چین.

ایران تحت فشار اقتصادی و تحریم است، چین و هند جزء هشت کشوری هستند که از تحریم نفت ایران معاف شده‌اند، اما در عین حال باید به تدریج میزان خرید خود از ایران را کاهش دهند و آمریکا هشدار داده که باید این روند نزولی در خریدهای آنها از ایران مشخص باشد. 

قطعا آنها به دنبال فروشنده‌های بی دردسرتری هستند تا به خاطرش مجبور نباشند با غرب، به ویژه آمریکا چانه بزنند. چه فرصتی بهتر از این برای عربستان که خود را به عنوان منجی به مشتریان نفتی ایران برساند؟ 

انعقاد قرارداد 10 میلیارد دلاری چین و ریاض

خالد الفالح، وزیر انرژی عربستان سعودی چهارشنبه گذشته اعلام کرد «عربستان سعودی به دنبال تحکیم روابط نفتی خود با هند است.» خبرگزاری رویترز نیز گزارش کرده هند به اولویت شماره یک سرمایه‌گذاری برای عربستان تبدیل شده است. 

درنهایت در آخرین روز سفر بن سلمان به چین، تارنمای «سی ان بی سی» چین اعلام کرد که محمد بن سلمان، قرارداد همکاری برای ایجاد یک شرکت مشترک به ارزش 10 میلیارد دلار را امضا کرد که 35 درصد سهام آن در اختیار «آرامکو» است و شرکت‌های نورینکو و پانجین چین به ترتیب ۳۶ و ۲۹ درصد از سهام آن را به خود اختصاص داده‌اند.

بنا بر این گزارش، عربستان بر اساس آمار‌های موجود بزرگترین فروشنده نفت به چین در جهان محسوب می‌شود و ۷۰ درصد از نفت انباشتی این مجتمع را تامین خواهد کرد و پیش بینی می‌شود این مجتمع کار خود را از سال ۲۰۲۴ میلادی شروع کند.

آرامکو هم پس از امضای این توافقنامه اعلام کرده که این، بزرگترین طرح با سرمایه‌گذاری خارجی مشترک با چین محسوب می‌شود و نشان‌دهنده روابط رو به رشد اقتصادی و تجاری دو کشور است.

تغییر جهت به سوی شرق

همزمان که بیشتر تحلیل‌ها حول محور تلاش عربستان برای کنار زدن ایران از صحنه سیاسی و اقتصادی منطقه است؛ اما برخی دیگر نیز به تغییر سیاست عربستان اشاره کرده و سفرهای اخیر بن سلمان را در راستای تقویت رویکرد نگاه به شرق در ریاض قلمداد کرده‌اند.

خبرگزاری اسپوتنیک در تحلیلی نوشت «سفر بن سلمان به پاکستان و هند به این معنا است که عربستان سعودی احتمالاً سمت و سوی سیاست خود را به سوی شرق تغییر داده است.»

تنگ‌تر شدن حلقه رقابت میان ایران و عربستان برای جذب مشتریان منطقه‌ای کار را برای ایران سخت‌تر خواهد کرد. گرچه هند، پاکستان و چین هر سه بر حسن روابط با هر دو کشور ایران و عربستان تاکید می‌کنند، اما تعارض ایران و عربستان آنها را در دوراهی انتخاب قرار خواهد داد، مگر آنکه دو کشور بتوانند به اختلافات خود پایان دهند.