یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: درست است که افرادی معرفی شدند که در سن جوانی قرار دارند اما این احساس نسبت به آنها وجود دارد که از پس کار برنیایند! جوان‌هایی که معرفی شدند حرف‌های عجیب و غریب و محیرالعقول می‌زنند.

سید محمود میرلوحی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، درباره معرفی کابینه سیزدهم از سوی سید ابراهیم رئیسی و نظرات مطرح شده پیرامون اشخاص این لیست، گفت: ایراد اساسی این است که کشور ما ساختار سیاسی حزبی ندارد، لذا با کمال تاسف یک تیم و مجموعه مجرب، مسنجم  و با برنامه پشت انتخابات ما نیست؛ این دوره هم نسبت به دورهای قبل تفاوتش در این بود هر دو جریان تا نزدیک خرداد تکلیف‌شان روشن نبود و نمی‌دانستند چه فردی می‌خواهد کاندیدا شود.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: شما به انتخابات ایالات متحده نگاه کنید یا بعضی از کشورهای اروپایی ۲ الی ۴ سال قبل احزاب کمیسیون‌های استانی خود را تشکیل می‌دهند و نفرات مختلف اعلام کاندیداتوری می‌کنند و رقابت درون حزبی صورت می‌گیرد؛ در نهایت ۶ ماه الی یکسال قبل از انتخابات نماینده حزب مشخص می‌شود بعد کل نیرو و انرژی حزب پشت فرد قرار می‌گیرد ما هم باید در کشور  چنین رویکردی داشته باشیم که نداریم.

وی با اشاره به اینکه در کشور ما افراد معمولا تا یک‌ماه قبل از انتخابات تصمیم قطعی برای حضور در میدان رقابت‌ ندارند، عنوان کرد: مثلا آقای رئیسی بحثش بود که می‌خواهد در انتخابات حضور پیدا کند اما خود ایشان تا یک ماه قبل از انتخابات اظهار تردید می‌کردند یا نامه می‌نوشتند و درخواست می‌کردند؛ هنگامی که یک چنین فردی کاندیدا می‌شود در طول یک ماه مگر چقدر می‌تواند برنامه بنویسد؟ نهایتا بتواند یک چندتا شعار بنویسد تازه این کار هم بستگی به این  دارد اطرافیانش، ستادش و یا رقبایش در مناظره چه بگویند تا او بخواهد حرفی بزند، بازهم در چنین شرایطی مگر فرد چقدر می‌تواند تحلیل محتوا کند و پاسخی دهد.

میرلوحی با بیان اینکه واقعیت این است که انتخابات ما در حال حاضر محدود است و حداکثر به یک شعار خاتمه پیدا می‌کند که این شعارها هم نمی‌تواند عمیق، دقیق و با پشتوانه کارشناسی باشد، اظهار داشت: امروز سیاست خارجی، سیاست داخلی، امنیتی، اقتصادی، فناوری، ارتباطاتی، انرژی هر کدام‌شان مسائل مختلفی دارند از سوی دیگر هم سال‌هاست بحث چشم‌انداز، سیاست‌های کلی و برنامه‌ها مطرح است که بالاخره روزی باید تعیین تکلیف شوند.

وی یادآور شد: شما مشاهده کردید یک فردی مانند آقای احمدی‌نژاد برنامه سوم را از داخل مسیر نهایی شدن شورای نگهبان برمی‌گرداند به مجلس و می‌گوید باید خمیر شود، مشخص است که اینگونه مسائل به این سادگی قابل حل نیست.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: به طور مثال یک دولتی آمده است برنامه نوشته در مورد نفت یک مرتبه دولتی بعدی که می‌آید آن را بر می‌گردانند مشخص است با چنین مشکلات زیر ساختی چه اتفاقاتی رخ می‌دهد.

وی خاطرنشان کرد: عده‌ای می‌گویند که رئیس‌جمهور با این شرایط و ساختار کنونی نمی‌تواند دارای برنامه و راهبردهای معین در حوزه‌های اصلی و کلان کشور باشد، اگر اوضاع این‌گونه باید در خوشبینانه‌ترین حالت رئیس دولت برنامه موجود و مصوب مجلس شورای اسلامی را اجرا می‌کند. حال اگر چنین اتفاقی بیفتد و رئیس‌جمهور برنامه مصوبی را اجرا کند، شعارهایی که بیان می‌کند دارای یک سقف معین است و یک مرتبه نمی‌تواند بیاید بگوید من نفت را از زمین به آسمان می‌برم، تورم را از ۴۰ درصد به ۴ درصد می‌رسانم و یا صادرات را از امروز از ۴۰ میلیارد به ۴۰۰ میلیارد می‌رسانم.

میرلوحی افزود: ملاحظه کردیم رئیس‌جمهور دو سیاست مطرح کردند و گفتند که من می‌خواهم کابینه فراجناحی تشکیل دهم از ستاد انتخاباتی خود هم استفاده نمی‌کنم؛ به اعتقاد من خود این دو مسئله شوخی است، اما  حال اگر دو مطلب را  بگوییم که خواسته عملی کند سوالی که پیش می‌آید این است که ایشان چگونه می‌خواهد ظرف یک الی ۲ ماه نیروهای کشور را بشناسد؟ اصلاً با اتکا به کدام ظرفیت می‌شود وزیر و مدیر را در این مدت محدود شناسایی کنیم؟

وی ادامه داد: در کشور ما با وضعیت فعلی، محدودیت در تنظیم برنامه و عدم امکان دسترسی کاندیدا به یک برنامه منسجم، از مشکلات پیش روی نامزدهاست. ۳ عامل می‌تواند به فردی که رئیس‌جمهور می‌شود در تشکیل کابینه کمک کند؛ نخست احزابی که موجود هستند؛ مثلا احزاب اصولگرا باید پیشنهادات‌شان را بدهند. محور بعدی بدنه وزارت‌خانه‌ها است حال اگر به فرض مانند پاکستان، هند و ترکیه همین کشورهای همسایه خودمان که یک ساختاری دارند و حزبی هستند، در درون حزب یک دبیر کل انتخاب می‌کنند که این دبیرکل مانند سلسه مراتب نظامی ما است یعنی به صورت رتبه‌ای بالا می‌آید. هنگامی که حزبی پیروز انتخابات می‌شود، باتوجه به این ساختار مجاز نیست از بیرون نیرو بیاورد؛ زیرا به دلیل اشرافی که این دبیرکل به بدنه وزارت‌خانه دارد، فرد معرفی می‌شود، در داخل ایران هم یک وزیر، یک مدیر کلان باید از پشتیبانی جریان و جناح و حزب برخوردار باشد یا اینکه از پشتیبانی داخلی دستگاه و وزارت‌خانه و سازمان برخوردار باشد و معرفی شود؛ چراکه چنین فردی دارای کارآیی است.