محبوبه ولی

فیلم «گرگ وال استریت» که برگرفته از زندگی جردن راس بلفورت، کلاهبردار و دلال سهام نیویورکی است، از آن دست فیلم‌هایی است که از بس صحنه‌های اروتیک دارد، صدا و سیمای جمهوری اسلامی با آباژور هم نمی‌تواند آن را پخش کند.

اما در چارچوب باید و نبایدهای حاکم بر ایران، این تنها صحنه‌های اروتیک هستند که اجازه پخش ندارند؛ در عوض ولنگاری‌ها و کلاهبرداری‌های اقتصادی از رباخواری بانک‌ها گرفته تا رانتخواری آقازاده‌ها تا دلتان بخواهد نه تنها با آباژور، بلکه کاملا بی‌پرده و عیان همه جا پیش روی چشم است.

از همین روست که گرچه فیلم زندگی جردن بلفورت، قابلیت نمایش از تلویزیون ایران را ندارد، اما خودش آنقدر قابلیت دارد که آقازاده‌های رشید انقلابی‌مان در همایشی به افتخار او و کنار دست او بنشینند و از روی دستش نُت بردارند.

پویش چندی پیش «فرزندت کجاست» تبدیل شد به نمایش لوس چند وزیر و وکیل برای گردن کج کردن جلوی دوربین‌ها و ناله کردن از بیکاری فرزندانشان. پویش واقعی اما در جای دیگری است؛ مثلا در مهمانی «گرگ وال استریت»؛ آن هم وقتی که نام پسران علی‌اکبر ولایتی در حالی که کنار بلفورت بزرگ نشسته‌اند، می‌درخشد!

دست راست آقای بلفورت

مهمانی مذکور 26 آذر در هتل شانگریلای استانبول برگزار شد. محورش سرمایه‌گذاری و بازاریابی و هدفش هم تضارب آرا و گرفتن ایده‌های جدید برای رونق بخشیدن به کسب و کار و بالا بردن نرخ فروش از طریق تعالیم مستر بلفورت! بود؛ بلفورتی که ید طولانی در پولشویی دارد و در مهمانی کسانی که افتخار این را پیدا کردند که کنار دست او بنشینند، محمد و علی‌اصغر ولایتی، پسران دکتر ولایتی خودمان هستند.

البته از آنجایی که پدر این دو پسر مولف کتاب قطور «فرهنگ و تمدن اسلامی» است، انتظار می‌رفت پسران برای رونق کسب و کار خود پیرو تعالیم «اقتصاد اسلامی» می‌بودند تا تعالیم آقای بلفورت! البته شاید هم این کنار دست بلفورت نشستن چندان محل خرده‌گیری نباشد؛ چراکه پدر هم گرچه آمریکا بد و جهانخوار است، مدرک دکترای تخصصی خود را از دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا گرفته است و گرچه چندی پیش ایرانیان را توصیه می‌کرد به اینکه از یمنی‌ها یاد بگیرند و نان خشک بخورند و لنگ ببندند و مقاومت کنند و گرچه گفتمان انقلابی، آقایان در صدر را توصیه به کوخ‌نشینی به جای کاخ‌نشینی کرده، آقای ولایتی دهه‌هاست که با فرزندان عزیزش کنار دست کاخ سعدآباد سکنی دارد.

از کاخ‌نشینی تا برج‌سازی

کاخ‌نشینی علی‌اکبر ولایتی نیز تاکنون چندین بار سر و صدای زیادی به پا کرده است. جناب ولایتی اما درباره کاخ‌نشینی‌اش با همان مظلومیت مرسوم روایت کرد که موجر چه بلاها که بر سر ایشان نیاورده و ایشان ناگزیر به خرید خانه شده و بعد هم مطبش را فروخته و یک میلیون تومان هم از عسگراولادی وام گرفته و «یک خانه کلنگی در تجریش» خریده است.

البته از آنجایی که پدر این دو پسر مولف کتاب قطور «فرهنگ و تمدن اسلامی» است، انتظار می‌رفت پسران برای رونق کسب و کار خود پیرو تعالیم «اقتصاد اسلامی» می‌بودند تا تعالیم آقای بلفورت!

اما آقای دعاگو، امام جمعه شمیرانات که آن زمان رئیس کمیته بوده به ایشان گفته که به دنبال ترورها، جان ایشان هم در خطر است و ایشان نیز با آقای کروبی وارد مذاکره شده و خانه‌اش را با خانه‌ای هزار متری در کنار کاخ سعدآباد تاخت‌زده است و 15 میلیون هم باید سر می‌داده و آنطور که خودش گفته تا مدت‌ها باید ماهی 700 هزار تومان بابت آن خانه می‌داده است.

البته بماند که حسین کروبی سه سال پیش گفت که ولایتی الباقی پول خانه سعدآباد را نداد و گفت که قضیه را با رهبری حل می‌کنم!

از پتروشیمی و فولاد تا نفت و فرهنگ!

ولایتی فروردین سال 92 هم در گفتگویی با سایت تبیان، وقتی مصاحبه‌کننده از او پرسیده بود «عیدی چه می‌دهید؟ سکه؟ چک‌پول؟ ...»، پاسخ داده بود: «نه اصلا. همین پول‌های معمولی عیدی می‌دهیم سکه دادن مال کسانی است که سکه درمی‌آورند.»

اما هر چقدر هم آقای ولایتی تواضع کنند و بخواهند نشان دهند از آن دست ایرانیانی هستند که به تاسی از یمنی‌ها نان خشک می‌خورند و لنگ می‌بندند، به برکت اتفاقاتی چون مهمانی «جردن بلفورت» می‌دانیم که کاخ‌نشینان تهران، گرگ‌های وال استریت تهران هم هستند. زمانی که آقای ولایتی می‌گفتند که سکه عیدی دادن برای کسانی است که سکه درمی‌آورند، هفت سال از تاسیس شرکت «سیف بنا» گذشته بود. در واقع پسران ولایتی سال 85 با سرمایه سه میلیارد تومان و 1400 نفر پرسنل، شرکت مذکور را به ثبت رساندند. این شرکت تاکنون پروژه‌های بزرگی از جمله «پروژه ۲۰۴ واحدی جاسک، مجتمع اداری تجاری فرجام، مجتمع اداری در ترکمنستان، مجتمع مسکونی یاسمن الهیه، شرکت مسکونی شقایق ساری، مجتمع مسکونی کوثر الهیه و...» را اجرا کرده است.

البته شرکت مذکور نه فقط در حوزه ساخت و ساز، بلکه در حوزه‌های نفت، گاز، پتروشیمی و فولاد هم فعالیت می‌کند. محمد ولایتی مدرک دکتری در رشته مدیریت بازرگانی دارد و علی‌اصغر نیز دارای مهندسی عمران است. شرکت‌های «سیف بنا فولاد»، «تدبیراندیشان عرشیا»، «مهندسین مشاور بینش نیارش اثر» و «پهنه گستر بنا» از جمله دیگر شرکت‌هایی است که آقازاده‌های ولایتی صاحب یا عضو هیأت مدیره آن هستند و البته «سکه» درمی‌آورند. البته از آن جایی که ابوی علاقه بسیاری به فرهنگ و تمدن اسلامی دارند، ابنا نیز عضو شرکت «آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایرانیان» هستند که پدر هم در آن حضور دارد. در اینجا باید از پدر و پسران پرسید دقیقا در این شرکت و شرکت‌هایی از این دست چه می‌کنند که فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی، اینچنین مورد تاخت و تاز فرهنگ غربی است؟!

پویش چندی پیش «فرزندت کجاست» تبدیل شد به نمایش لوس چند وزیر و وکیل برای گردن کج کردن جلوی دوربین‌ها و ناله کردن از بیکاری فرزندانشان. پویش واقعی اما در جای دیگری است؛ مثلا در مهمانی «گرگ وال استریت»

رابطه مستقیم مافیا و خودکشی

القصه اینکه برادران ولایتی چنان مهمان ویژه «گرگ وال استریت» بودند که مجری برنامه مشخصا از آنها نام می‌برد و به ساخت 1600 واحد مسکونی در تهران توسط آنها اشاره می‌کند.

یکی از حاضران در این همایش به رویداد‌۲۴ گفته است که «پسران ولایتی از دوستان مدیر همایش فرازان هستند، همایش فرازان مجموعه برگزارکننده این همایش «گرگ وال استریت» در استانبول است و مجری برنامه نیز به همین خاطر در ابتدای این مراسم از آنها به عنوان میهمان ویژه نام برده، آنها نیز از جای خود بلند شدند و مورد تشویق حاضران قرار گرفتند.»

نکته جالب دیگر این همایش انتشار ویدئوهای دیگری است که حضور مشاوران کنکور و پزشکان در آن را نشان می‌دهد تا علاوه بر نام «جردن بلفورت»، سند دیگری بر مشی کلاهبردارانه آن باشد. همین است که سلامت و آموزش در کشور نیز به سوی دلال‌بازی و مارکتینگ رفته است!

و همین است که وقتی حرف از حذف موسسات کنکور می‌آید، خبر حمایت برخی چهره‌ها از مافیای کنکور به گوش می‌رسد؛ مافیایی که پنج تا شش هزار موسسه کنکور در کشور دارد.

به هر حال قطعا آن مافیا جزء آن دسته‌ای هستند که ترجیح می‌دهند نان خشک یمنی را با سس «گرگ وال استریت» میل کنند! سایتی نوشته بود که هنوز ولایتی و پسرانش واکنشی به ویدئوی منتشر شده نشان نداده‌اند.

باید گفت کاش واکنشی نشان ندهند. تجربه نشان داده که واکنش حضرات در اینگونه موارد نمک روی زخم است. یا خواهند گفت ژنشان خوب بوده یا به نوعی فیلم را دروغ و تقلبی خواهند خواند یا بدتر از همه منتش را می‌گذارند سر خلق‌الله ایرانی که از صدقه سر همین آقازاده‌هاست که نان خشک به طبقه عوام می‌رسد و اگر چنین آقازاده‌های قابل تحسینی نداشته باشیم، ملت در پی این تحریم‌ها دستشان به همین نان خشک هم نخواهد رسید. تنها چیزی که کسی پاسخی به آن نخواهد داد این است که اگر پای رانت در بین نیست، چرا امکان پیشرفت و ترقی، عادلانه در کشور توزیع نمی‌شود تا همزمان با برج‌سازی آقازاده‌ها، کارگران در جنوب با حقوق‌های عقب افتاده، خودکشی نکنند!