پیگیری دیپلماسی شرقی

آفتاب طبیعت که قطعا از شرق طلوع می‌کند، اما آفتاب سیاست و اقتصاد چطور؟ با رزمایش بی‌سابقه دریایی با چین و روسیه در شمال دریای عمان، سفر بی‌سابقه روحانی به ژاپن و سفرهای دو روز گذشته ظریف به مسکو و پکن، به نظر می‌رسد دولت، می‌کوشد تا آفتاب توفیقات سیاسی و دیپلماتیک را نیز از شرق برآورد.

محبوبه ولی

«کدخدا» دو سالی است که کلیدواژه هجمه اصولگرایان به روحانی شده است. حسن روحانی تبلیغات انتخاباتی خود را در سال 92 با این جمله آغاز کرد: «آمریکایی‌ها کدخدا هستند و با کدخدا بستن راحت‌تر است.» حالا از وقتی برجام شکست خورده است، اصولگرایان در ادبیاتی مشترک به دولت او می‌تازند که «این لیبرال‌های غرب‌زده مردم را بدبخت کرده‌اند.» در این دو سال روحانی بابت آن «کدخدا» گفتنش طعن و کنایه‌های بسیار شنیده است. 

اما این فقط اصولگرایان نیستند که به سیاست گردش به غرب او می‌تازند. دولت روحانی از همان ابتدای کار حتی از جانب دوستان خود، همواره مورد انتقاد بوده که از شرق و متحدان بالقوه شرقی غافل شده و چنان به سوی غرب چرخیده است که همسایگان استراتژیک خود را از دست داده است. کارشناسان بسیاری در همان آغاز هشدار می‌دادند که این بی‌توجهی به شرق، دیر یا زود خسارت‌های خود را تحمیل خواهد کرد. 

وقتی دیگر خبری از مکرون نیست

با خروج آمریکا از برجام و پیامدهای بعدی آن، دولت کوشید تا غفلت خود را جبران کند. دولت روحانی از سوی غرب به سوی همسایگانی بازگشت که برای چندین سال، به زعم بسیاری آنها را نادیده گرفته بود. شهریور امسال، محمدجواد ظریف این دیپلماسی را به شکل پررنگی دنبال کرد. او همزمان که دیپلماسی غربی را، دیدار با لودریان، وزیر خارجه فرانسه و سفر جنجالی به بیاریتز،  محل برگزاری اجلاس سران گروه هفت در فرانسه را پی می‌گرفت، سفرهای شرقی به چین، ژاپن، مالزی و روسیه را نیز در دستور کار خود داشت. 

باوجود این سفرها، اما همچنان امیدها به غرب بود که زنده بود. برای هفته‌ها چشم‌ها به دهان امانوئل مکرون و شرح مذاکرات تلفنی او با دونالد ترامپ درباره ایران دوخته بود. به دنبال این خبرها، امیدهای بسیاری بود برای اینکه مکرون بتواند ترامپ را راضی به لغو تحریم‌های ایران کند. 

هفته‌هاست که دیگر نه خبری از مکرون هست، نه سازوکار مالی اروپا برای تجارت با ایران. حالا در این بی‌خبری از اروپا و مکرون، این روابط بیش از پیش ایران با قدرت‌های شرقی است که تیتر رسانه‌های جهان می‌شود

هفته‌های بی‌ثمر گذشت. حالا هفته‌هاست که دیگر نه خبری از مکرون هست، نه سازوکار مالی اروپا برای تجارت با ایران. حالا در این بی‌خبری از اروپا و مکرون، این روابط بیش از پیش ایران با قدرت‌های شرقی است که تیتر رسانه‌های جهان می‌شود. 

«رویدادهای منطقه را ما شکل می‌دهیم»

ابتدای هفته جاری رزمایش مشترک ایران با چین و روسیه در منطقه‌ای به وسعت 17 هزار کیلومتر در اقیانوس هند، سند روشنی بود بر این ادعا که ایران وارد فاز جدیدی از روابط با چین و روسیه شده است.

این رزمایش بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهان داشت. روزنامه اسرائیلی «جروزالم پُست» در تحلیل آن نوشت: «ایران در حال تشدید تحرکات دیپلماتیک خود در قبال ترکیه، مالزی، ژاپن، عمان و دیگر نقاط جهان است و می‌خواهد نشان دهد که به رغم فشار تحریم‌های آمریکا، این کشور قابلیت انجام چندین کار را دارد و همزمان به کاهش پایبندی خود به توافق هسته‌ای ایران (برجام) ادامه می‌دهد.» جروزالم پست ادامه داده بود: «پیغام نمادین تهران این است که ایالات متحده دیگر یک هژمون جهانی نیست».

پایگاه خبری «فایننشال تایمز» هم به نقل از یک محقق موسسه «رویال یونایتد» نوشت: «پیام اصلی این رزمایش سه‌جانبه این است که ما رویدادهای منطقه را شکل می‌دهیم.» بسیاری از رسانه‌ها نیز رزمایش مذکور را تلاش تهران، مسکو و پکن برای ایجاد یک بلوک جدید نظامی - امنیتی در منطقه تعبیر کردند.

دو مشاور قدرتمند

روز دوشنبه، این رزمایش همچنان در حال برگزاری بود که ظریف راهی مسکو شد و دیروز را هم در پکن به سر برد. خود ظریف درباره این سفرها گفت: «ما همکاری‌های خوبی با روسیه و چین داریم و هر دو همکار استراتژیک و شریک راهبردی ما هستند و این گفتگوها را ادامه می‌دهیم و البته این گفتگوها در قالب مشورت‌های مستمری است که ما داریم و این هم ادامه همان مشورت‌هاست. با این حساب به نظر می‌رسد ایران در شرایط سخت تحریمی که قرار گرفته، روسیه و چین را طرف مشورت و متحد خود قرار داده تا شاید از این پیچ خطرناک به سلامت بگذرد و دیگر اینکه این همکاری و ارتباط نزدیک را معطوف به موارد خاصی نکرده، بلکه آن را از فعالیت‌های هسته‌ای تا مذاکرات آستانه و وضعیت افغانستان و خلیج فارس و برجام و ... گسترش داده است. 

ظریف دو روز پیش در مسکو گفت که ارتباط ایران و روسیه در بهترین شرایط تاریخی خود است. دیروز نیز در پکن ابراز امیدواری کرد که سال 2020 سال توسعه بی‌وقفه مشارکت راهبردی جامع بین ایران و چین باشد. در مقابل سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز در نشست خبری بعد از دیدار با ظریف تاکید کرد که همکاری تجاری با ایران، برخلاف تحریم‌ها رشد خواهد کرد.

اما نکته بسیار مهم، این است که ایران در گردش خود به شرق، قوی‌ترین‌ها را برگزیده است؛ این دو یعنی روسیه و چین، چنان قوی هستند که در کنار آمریکا و اتحادیه اروپا، چهار قدرت اول جهان را تشکیل می‌دهند و قدرت سایر کشورها در نسبتی که با این چهار قدرت دارند، تعریف می‌شود.

سندی دیگر از چرخش به شرق

نمونه‌ای دیگر از گردش ایران به سوی شرق، سفر ماه گذشته حسن روحانی به ژاپن است. این سفر از آن جهت که دومین سفر یک رئیس‌جمهور ایرانی به ژاپن در طول 40 سال عمر جمهوری اسلامی است، بسیار مورد توجه قرار گرفت؛ به ویژه آنکه ترامپ پیشتر به شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن برای گفتگو با ایران ماموریت داده بود. 

دولت روحانی از همان ابتدای کار حتی از جانب دوستان خود، همواره مورد انتقاد بوده که از شرق و متحدان بالقوه شرقی غافل شده و چنان به سوی غرب چرخیده است که همسایگان استراتژیک خود را از دست داده است

بی‌تردید ژاپن از متحدان اصلی ایالات متحده است و ارتباطش با ایران نیز تابعی از همین اتحاد با آمریکا خواهد بود. اما سفر روحانی به ژاپن، فارغ از اینکه چه دستاورد و نتایجی داشته باشد، سندی دیگر بر چرخش دولت روحانی به سوی شرق و کمرنگ شدن امیدها به غرب است.  حال باید منتظر بود و دید که درخت این دیپلماسی شرقی چه باری خواهد داد. آیا سرنوشت این دیپلماسی نیز به سرنوشت دیپلماسی غربی منجر خواهد شد یا اینکه این نزدیکی بیش از پیش به قدرت‌های شرقی می‌تواند خلأ ناشی از خروج آمریکا از برجام را پُر و ایران را در برابر پوست موزهایی که اروپا زیر پایش می‌اندازد، حفظ کند.

کارشناسان اما بر این باورند که حتی اگر ایران نتایج مورد نظر خود از دیپلماسی شرقی را به دست نیاورد، باز هم باید به تقویت روابط با همسایگان دور و نزدیک خود به دلیل اهمیت استراتژیکشان ادامه دهد.