وزارت امور خارجه آمریکا در اقدامی تامل‌برانگیز «گروه اقدام ایران» را به منظور افزایش فشار بر جمهوری اسلامی ایران تاسیس کرد و ریاست این گروه را به برایان هوک سپرد تا بتواند از این طریق سیاست‌های ضد ایرانی خود را با تمرکز و نیروی بیشتری پیگیری نماید.

البته نفس به راه انداختن چنین گروهی آن هم در آستانه کودتای 28 مرداد حاکی از آن است که ایالات متحده آمریکا هنوز نتوانسته است به اهداف از پیش تعیین شده‌ای نایل شود که در نظر داشت از رهگذر اجرایی شدن تحریمها و خروج از برجام به آن دست یابد. آنچه مسلم است تحریمهای یک‌جانبه آمریکا در شرایط فعلی در حالی که بزرگترین متحدان امریکا در این مسیر با واشنگتن همراهی نمی‌کنند، نمی‌تواند به اندازه تحریمهای همه‌جانبه دوران اوباما بر ایران تاثیر بگذارد. در دوران اوباما واشنگتن توانسته بود برای اعمال تحریمهای ظالمانه علیه ایران سازمان ملل و تمام اتحادیه اروپا و حتی متحدان و همسایگان ایران را به طور کامل در اردوگاه خود نگاه دارد، با این وجود جمهوری اسلامی ایران توانسته بود حتی با آن شرایط نیز گلیم خود را از آب بیرون بکشد. هرچند سوءمدیریت‌ها و بی‌تدبیری‌های داخلی زمینه را به گونه‌ای آماده ساخت تا تحریمهای آمریکا گزنده‌تر و موثرتر از چیزی باشد که خود آمریکاییان تصور می‌کردند. اما اکنون دولت آمریکا در همراه کردن اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای جهان برای مقابله با ایران تقریبا ناکام مانده است و در این مسیر تنها برخی از کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی و رژیم اشغالگر قدس با آمریکا همراهی می‌کنند.

می‌توان گفت هدف اصلی این گروه بیش از آنکه فشار بر ایران باشد، فشار بر متحدان آمریکا، شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران اروپایی است تا آنها را وادار سازد از تعامل و رابطه اقتصادی با ایران دست بکشند. این اقدام ایالات متحده آمریکا بیانگر آن است که استراتژیست‌های سیاست‌خارجی آمریکا به کند بودن و کم‌اثربودن تحریمهای یکجانبه‌ای که طی دو مرحله به ایران وارد می‌آورند واقفند و به خوبی می‌دانند ضربه‌ای که جمهوری اسلامی ایران را از پا نیاندازد قطعا آن را قوی‌تر خواهد کرد. به همین دلیل در اقدامی عجولانه و برای جلوگیری از شکست سیاستهای خود گروه اقدام ایران را تاسیس کرده‌، رهبری آن را به برایان هوک سپرده‌اند.

برایان هوک در زمان جرج بوش معاون وزیر امور خارجه و مشاور ارشد جان بولتون، سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل بود و با روی کار آمدن دونالد ترامپ در دوران صدارت رکس تیلرسون نیز معاونت برنامه‌ریزی سیاسی علیه ایران را به عهده داشت و حتی پس از برکناری تیلرسون که بر سر برجام اختلافات عمیقی با رئیس‌جمهوری داشت توانست جایگاه خود را در وزارت امورخارجه حفظ کند. بسیاری بر این باورند که جان بولتون، پمپئو و برایان هوک در خصوص جمهوری اسلامی ایران بسیار تندروتر از دونالد ترامپ هستند به گونه‌ای که پمپئو در ایامی که در کنگره عضویت داشت پیشنهاد حمله نظامی به سایت‌ها و مراکز اتمی ایران را مطرح و آن را دنبال می‌کرد. مهمترین تغذیه‌کننده فکری این گروه اندیشکده‌ای به نام «بنیاد حمایت از دمکراسی‌ها» در واشنگتن است

در حال حاضر وزارت امور خارجه آمریکا به شدت تحت تاثیر برنامه‌های ارائه شده از سوی این اندیشکده است و تلاش دارد تا راهکارها و راهبردهای ارائه شده این بنیاد را در قبال ایران با تمام توان اجرایی کند. اما برای اجرایی کردن این دستورالعمل‌ها در داخل وزارت خارجه با موانع بسیار دست ‌و ‌پا گیری روبروست. هنوز در بدنه وزارت امورخارجه آمریکا کارشناسان و گروههای قدرتمندی حضور دارند که مخالف سیاستهای آمریکا در مواجهه با ایران هستند و از حضور آمریکا در برجام حمایت می‌کنند. این گروهها نظیر «شورای ملی ایرانیان امریکا» حتی در دوران دونالد ترامپ و وزارت امورخارجه تیلرسون هم توانسته بودند بر روند تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌های این وزارتخانه تاثیرگذار باشند. به نظر می‌رسد مایک پمپئو برای سرعت بخشیدن به اجرایی شدن آنچه بنیاد حمایت از دمکراسی‌ها توصیه می‌کند و دور زدن کارشناسان و موانع داخلی وزارت امور خارجه آمریکا اقدام به تاسیس چنین گروهی کرده باشد.

بزرگترین حامیان مالی این بنیاد به ترتیب برنارد مارکوس مؤسس هوم دیپو، پال سینگر مدیر هج فاند و شلدون ادلسون مالک کازینوی سند لاس وگاس هستند .بیشتر بودجه این بنیاد از سوی اهدا کنندگان حامی اسرائیل، تأمین می‌شود و پس از انتشار منابع مالی این بنیاد روشن شد که حمایت فزاینده این بنیاد از مداخله نظامی آمریکا در خاور میانه، مواضع پیکارجویانه آن علیه ایران و دفاع این بنیاد از سیاست های تندروانه اسرائیل، با علایق حامیان مالی آن که مرتبط با لابی اسرائیل در آمریکا هستند سازگاری دارد. بنابراین جای تعجب نیست هنوز ساعاتی از تاسیس گروه اقدام ایران نگذشته است که مارک دوبوویتز مدیرعامل بنیاد حمایت از دمکراسی‌ها با شور خاصی در گفتگو با روزنامه لس‌آنجلس تایمز می‌گوید «تاسیس این گروه پیام روشنی به جمهوری اسلامی ایران است تا گمان نبرد دولت فعلی ایالات متحده آمریکا به واسطه مسایل و مشکلات داخلی در گذر زمان ضعیف‌تر شده و تمرکز و فشار بر ایران را به بوته فراموشی می‌سپارد.» اظهارات شتابزده و هیجان‌آلود دوبوویتز درواقع تا حد زیادی صحیح به نظر می‌رسد زیرا دونالد ترامپ فی‌الواقع در داخل کشور خود با مشکلات و پرونده‌های بسیار سنگینی روبرو است و مسلما به مرور زمان ضعیف‌تر خواهد شد و پایگاه دونالد ترامپ روز به روز متزلزل‌تر از قبل می‌شود. بنابراین می‌توان به مارک دوبوویتز گفت ایران دقیقا با همین «گمان» بود که تقاضای مذاکره بدون قید و شرط آمریکا را رد کرد و تاسیس گروه اقدام ایران نه تنها ایران را در صحت چنین تحلیلی به شک نمی‌اندازد بلکه این گمان را بیش از گذشته تقویت خواهد کرد  که زمان به ضرر هیات حاکمه فعلی ایالات متحده آمریکاست.