زهرا معرفت

«دو پرستار در کرمانشاه به زندگی خود پایان دادند؛ «میلاد مروتی» از بیمارستان امام خمینی و «شیدا ارزانی» از بیمارستان امام رضا». این خبر طی چند روز گذشته در رسانه‌های محلی منتشر شده است. اطلاعات دقیقی از این اقدام و دلایل آن در دست نیست و نمی‌توان به سادگی آن را به مسأله‌ای خاص تقلیل داد اما اینکه فشارهای شغلی می‌تواند روی انتخاب این مسیر دردناک اثر بگذارد، چندان دور از ذهن نیست.

در همین رابطه، خانه پرستار کرمانشاه بدون اشاره به نحوه فوت این دو پرستار، در بیانیه‌ای به وضعیت شغلی پرستاران اشاره کرده و نوشته: «پرستاران به‌عنوان یکی از ارکان اصلی نظام سلامت، در سال‌های اخیر، به‌ویژه در دوران بحران‌های متعدد، تحت فشارهای سنگین کاری، اضافه‌کاری‌های فرساینده، کمبود نیروی انسانی، مطالبات معوق و دغدغه‌های معیشتی قرار داشته‌اند؛ مسائلی که بی‌توجهی به آنها می‌تواند آثار جبران‌ناپذیری بر سلامت فردی و اجتماعی این قشر خدوم برجای بگذارد».

پیشتر نیز اخباری از خودکشی پرستاران در ایران به گوش رسیده که تازه‌ترین آن مربوط به خودکشی یک پرستار در دوازدهم آذر امسال در بیمارستان پنج آذر گرگان است؛ پرستاری که در شیفت کاری به زندگی خود پایان داد و بیمارستان در اطلاعیه‌ای دلایل آن را شخصی عنوان کرد.

وقتی از زنده بودن خسته می‌شوی

آمار دقیقی از اقدام به خودکشی پرستاران در دست نیست و آنچه در رسانه‌ها منتشر می‌شود، لابد کمتر از میزان واقعی است. گفت‌وگوها با فعالان این حوزه نشان می‌دهد که مواردی از اقدام به خودکشی در بیمارستان‌های ایران اتفاق می‌افتد اما خبری از آن در رسانه‎‌ها درز پیدا نمی‌کند. مثلا به گفته یکی از فعالان پرستاری، دو ماه پیش نیز در یکی از بیمارستان‎های تهران پرستاری اقدام به خودکشی کرد.

فشار کار زیاد، اضافه‌کار اجباری، مشکلات معیشتی و برخوردهای انضباطی، از مهم‌ترین دلایل اعتراض پرستاران طی سال‌های اخیر بوده؛ اعتراضاتی که جز با وعده و وعید و چند اقدام ناکافی به آن پاسخ داده نشد و هر کدام از این مشکلات، خود مقوم مشکلاتی دیگر شد و تداوم چرخه معیوب این وضعیت دشوار، سختی کار پرستاری را بیش از پیش کرد.

برای آنکه بدانیم پرستاران امروز چه وضعیتی دارند و به شکل ملموس‌تری از اوضاع آنها باخبر شویم، سراغ سه پرستار رفته‌ایم. «محمد شریفی‌مقدم» دبیرکل خانه پرستار، «داوود خسروی» رئیس خانه پرستار کرمانشاه و یکی از پرستاران بیمارستان امام خمینی تهران که تمایلی به فاش شدن نامش ندارد.

زمانی با چند شیفت کار، 

خانه می‌خریدیم

از «شریفی‌مقدم» دبیرکل خانه پرستار، پرسیدم پرستاران چه وضعیتی دارند؟ او بارها به این سوال پاسخ داده و از کار سنگین، حقوق کم و وضعیت بد معیشتی پرستاران گفته ولی این بار موضوع را به گونه‌‎ای دیگر مطرح می‌کند: کار پرستاری همیشه سخت بوده اما در دوره ما تعادل بیشتری میان دستمزد و هزینه‌های زندگی وجود داشت. یادم می‌آید در سال‌های ابتدایی کارم، با وام توانستم خانه‌ای نوساز در خیابان جیحون تهران بخرم. برای اینکه از پس وام‌های خانه بربیایم چند سالی دو سه شیفت کار کردم. بحث این است که من پرستار با چند شیفت کار توانستم خانه بخرم و بعد هم آن را ارتقا بدهم اما الان پرستاران چند شیفت کار می‌کنند اما حتی از پس تأمین هزینه‌های زندگی خودشان هم برنمی‌آیند. خانه‌ای که من آن زمان گرفتم الان حدود ۵ میلیارد تومان است؛ حالا پرستاری که ماهی ۲۰میلیون تومان حقوق می‌گیرد حتی به سختی از پس اجاره خانه برمی‌آید، چه برسد به اینکه خانه بخرد!

تن‌های فرسوده زیر بار شغلی که 

عایدی خاصی هم ندارد

چند شیفت کار آن هم در شغل پرستاری که به دلیل ارتباط مستقیم با بیماران و شرایط سخت شغلی، هم جسم و هم روح را تحت تأثیر قرار می‌دهد، شاید چندان قابل مقایسه با مشاغل دیگر نباشد. شریفی‌مقدم می‌گوید: آن زمان شب در یک بیمارستان کار می‌کردم و صبح به بیمارستان دیگر می‌رفتم. گاهی از شدت کار و خستگی حالت تهوع می‌گرفتم و حتی حال دیدن فرزندانم که عزیزترین افراد زندگی‌ام هستند را هم نداشتم.

کار چند شیفته آن زمان اما با امروز زمین تا آسمان فرق دارد. پرستاران حالا از سر اجبار و برای تأمین حداقلی‌ترین هزینه‌های زندگی، یعنی چیزی در حد خوراک و پوشاک ساده و پرداخت سنگین هزینه‌های اجاره خانه، چند شیفت کار می‌کنند و این شرایط، اوضاع روحی و جسمی آنها را تحت تاثیر شدیدی قرار می‌دهد.

دبیرکل خانه پرستار می‌گوید: پرستاران به دلیل ماهیت شغل خود، مواجهه مداوم با بیماری، مرگ، رنج بیماران و شرایط بحرانی، بیش از سایر گروه‌ها در معرض تنش‌های روانی قرار دارند؛ به‌ویژه در سال‌های اخیر و پس از دوران کرونا این فشارها تشدید شده است.

خسروی: فشار کار پرستاری زیاد است که برخی همکاران ما در شیراز پیش از رسیدن به بازنشستگی، سکته کرده‌اند یا همین چند وقت پیش یک پرستار در خلخال به زندگی خود پایان داد

شریفی‌مقدم می‌گوید: شیفت‌های پرستاری اصلاً شبیه مشاغل اداری نیست. پرستار نمی‌تواند دیر برسد یا شیفت را جابه‌جا کند. استرس رسیدن به‌موقع، شیفت‌های نامتعارف صبح و شب و مسیرهای طولانی رفت‌وآمد از شهرهای اطراف، از همان ابتدای کار فشار می‌آورد.

او ادامه داد: از یک‌سو، تنش‌های شغلی بسیار بالاست و از سوی دیگر مشکلات معیشتی، حقوق پایین و دغدغه‌های اقتصادی، پرستاران را به بن‌بست می‌رساند. این مسائل چندوجهی است؛ روحیه افراد، شرایط شخصی و استعداد روانی نقش‌آفرین است اما اگر همین افراد در شغلی کم‌استرس‌تر بودند، احتمال بروز چنین بحران‌هایی بسیار کمتر می‌شد.

این فعال صنفی با تأکید بر اینکه پرستاران جزو گروه‌های پُرخطر از نظر افسردگی، اضطراب و مشکلات روانی هستند، تصریح کرد: در بسیاری از کشورها پرستاران دارای پرونده سلامت جسم و روان هستند و به صورت دوره‌ای پایش می‌شوند اما در کشور ما پرستاران عملاً رها شده‌اند و فقط از آنها انتظار می‌رود بی‌وقفه کار کنند.

افزایش زمینه افسردگی و فرسودگی  بین پرستاران

از «داوود خسروی» رئیس خانه پرستار کرمانشاه در مورد پرستارانی که خبر فوت آنها در رسانه‌ها منتشر شده پرسیدم که اساسا آنها چه وضعیتی داشتند؟ او می‌گوید: در مورد نحوه فوت اطلاعات دقیقی نداریم و قطعا نمی‌توانیم مسأله را فقط به مشکلات شغلی ربط بدهیم اما در رابطه با وضعیت کلی پرستاران می‌گویم که اوضاع اصلاً خوب نیست و شرایط به شدت نابسامان است. بسیاری از همکاران ما دچار فرسودگی شغلی، افسردگی و دل‌زدگی کامل از کار شده‌اند.

وی گفت: بدون تردید شرایط معیشتی سخت، حقوق پایین، فشار کاری بالا و رفتار مدیران و برخوردهای انضباطی با پرستاران، زمینه افسردگی و فرسودگی را به وجود آورده است.

دبیر خانه پرستار کرمانشاه می‌گوید: ببینید در حدی فشار کار پرستاری زیاد است که برخی همکاران ما در شیراز پیش از رسیدن به بازنشستگی، سکته کرده‌اند یا همین چند وقت پیش یک پرستار در خلخال به زندگی خود پایان داد. همان‌طور که گفتم نمی‌توان این مسائل را مستقیم به شغل پرستاری ربط داد اما به هرحال نمی‌توان تأثیر فشار شغلی و معیشتی را در بروز این مسائل نادیده گرفت.

شریفی‌مقدم: زمانی من پرستار با چند شیفت کار توانستم خانه بخرم و بعد هم آن را ارتقا بدهم اما الان پرستاران چند شیفت کار می‌کنند اما حتی از پس تأمین هزینه‌های زندگی خودشان هم برنمی‌آیند

خسروی تأکید می‌کند: با این حال می‌توانم با قطعیت بگویم که پرستاران زیر فشار شدید معیشتی و روانی قرار دارند. بسیاری استعفا داده‌اند، بسیاری ترک شغل کرده‌اند و عده زیادی نیز به فکر رها کردن این حرفه هستند.

رئیس خانه پرستار کرمانشاه گفت: در کنار همه این مسائل، متأسفانه فحاشی، توهین‌های رکیک، تهدید و در مواردی ضرب‌وشتم هم وجود دارد. گاهی همراهان بیمار ما را مقصر می‌دانند و همه اینها سختی کار را بیشتر می‌کند. در حال حاضر نیز با موج جدید آنفولانزا مواجه هستیم و بیمارستان‌ها مملو از بیماران بدحال است. فشار کاری در حدی است که در مراکز استان، بسیاری از پرستاران حتی فرصت رفتن به سرویس بهداشتی یا صرف غذا را ندارند.

این فعال صنفی می‌گوید: با همه این فشار کاری، حقوق یک پرستار حدود ۱۷ تا ۲۰ میلیون تومان است. در کنار آن، پرستاران مبلغ ناچیزی به عنوان‌ کارانه و تعرفه دریافت می‌کنند که این مبلغ در بسیاری از مواقع با تاخیر ۵ تا ۸ ماهه پرداخت می‌شود.

بازخریدم را نپذیرفتند، 

برای مهاجرت آماده شدم

شرایط سخت شغلی و معیشتی، بسیاری از پرستاران را مجبور به ترک کار یا مهاجرت کرده است. یکی از پرستاران با سابقه بیمارستان امام خمینی تهران، از تصمیم خود برای ترک کار می‌گوید؛ از اینکه با سابقه‌ای نزدیک به ۲۰ سال، درخواست بازخریدی داده ولی با درخواستش به بهانه نداشتن بودجه برای پرداخت سنوات مخالفت شده است. به او گفته‌اند اگر مایل به ادامه کار نیستید، می‌توانید بدون حقوق و مزایا محل کار را ترک کنید! پرستار می‌گوید: مبلغ سنوات من حتی معادل‌ کارانه یک ماه یک پزشک هم نمی‌شود.

او می‌گوید: فشار کار و معیشت زیاد است و برای حفظ سلامت روان و جسمم، تصمیم قطعی برای مهاجرت گرفته‌ام. کارهای مهاجرتم را انجام داده‌ام و احتمالا به زودی از کشور خارج شوم.

پرستار بیمارستان امام ادامه می‌دهد: مواجهه روزانه با درد، رنج و فوت بیماران تأثیر عمیق روحی بر پرستاران دارد. بارها پیش آمده که همراه با خانواده بیمار گریه کرده‌ام. حتی پس از سال‌ها کار، برخی صحنه‌ها و اتفاقات آن‌قدر سنگین است که تا مدت‌ها ذهن انسان را درگیر می‌کند. بارها دیده‌ایم که کل کادر یک شیفت همراه با خانواده بیمار گریه کرده‌اند. همه اینها روی ما تاثیر می‌گذارد اما این فشارها دیده نمی‌شود.

او می‌گوید: چه از نظر مالی، چه از نظر روحی و جسمی در فشار هستیم. این فشارها به‌قدری افزایش یافته که بسیاری از همکاران دیگر توان و انگیزه‌ای حتی برای اعتراض ندارند.

برخوردهای انضباطی با پرستاران آن هم در شرایطی که ماهیت شغل، سخت و آزاردهنده شده، فشار کاری را بیشتر از همیشه کرده است. پرستار می‌گوید: جابه‌جایی، تعلیق یا حتی تهدید به اخراج، پاسخی است که در ازای اعتراض صنفی می‌گیریم! خیلی از ما سابقه برخورد انضباطی و تعلیق داشته‌ایم و دلیلش هم پیگیری مطالبات صنفی بوده است.

«برای این کار پرفشار کمی بیشتر از حداقل حقوق می‌گیریم...» او با بیان این مطلب ادامه می‌دهد: با حدود ۲۰ سال سابقه کار، حقوق من با کسر بیمه و مالیات حدود ۱۸ میلیون تومان می‌شود. بسیاری از پرستاران برای تأمین معیشت مجبورند در دو یا حتی سه بیمارستان فعالیت کنند. همکارانی دارم که شب تا صبح در بیمارستان دولتی شیفت هستند، صبح تا شب در مرکز دیگری کار می‌کنند و سپس برای مراقبت، به خانه‌های بیماران می‌روند؛ همه اینها فقط برای اینکه بتوانند از پس تأمین حداقلی‌ترین نیازهای خانواده خود بربیایند.