نسرین هزاره مقدم

در حالی‌که رنج بزرگ عدم ترمیم مزد در شرایط سخت تورمی فعلی همچنان ادامه دارد و مسئولان دولتی بر طبل قناعت مردم و کارگران می‌کوبند، قیمت‌ها هفتگی و روزانه در حال افزایش یافتن است و هیچ قانون و مصوبه‌ای هم نمی‌تواند جلوی شتاب بی‌امان قطار تورم را بگیرد.

توفیقی: محاسبات وزارت کار برای یارانه به معنای این است که سبد معیشت بسیار حداقلی برای یک خانواده متوسط حدود ۵۰ میلیون تومان است و اگر درآمد کمتر از این باشد، خانواده نیاز به یارانه و کمک دولت دارد

این روزها جای بسیاری از کالاهای اساسی در سفره‌های کارگران و مزدبگیران خالی‌ست. در روزهای اخیر، رئیس اتحادیه فرآورده‌های لبنی کشور با بیان اینکه هر روز شاهد افزایش قیمت لبنیات به دلیل افزایش قیمت تمام‌شده آن هستیم، گفت: سیاست‌های اشتباه دولت که اجازه صادرات شیرخشک را داده موجب نوسان قیمت‌ها شده است. وی ادامه داد: عملا به سمتی می‌رویم که لبنیات را از سفره مردم به طور کلی حذف کنیم و فقط به تولید شیرخشک و صادرات آن برگردیم.

از سوی دیگر، قیمت هر کیلو گوشت قرمز به بیش از یک میلیون تومان رسیده و خرید سه یا چهار کیلو گوشت قرمز نه تنها برای حداقل‌بگیران بلکه برای کارگری که ۲۰ یا حتی ۳۰ میلیون تومان حقوق ماهانه دارد، اصلاً ساده نیست. در یک خانواده چهارنفره با ماهی ۲۰ میلیون حقوق، برای سرانه ماهانه یک کیلو گوشت قرمز باید حدود یک‌چهارم دستمزد ماهانه هزینه شود و قطعا این معادله برای خوردن فقط ماهانه یک کیلو گوشت عادلانه نیست.

افزایش 95درصدی قیمت نان 

در یک سال گذشته

این روزها لازم نیست بزرگنمایی کنیم یا به سراغ داده‌های میدانی برویم. آمار تورمی رسمی برای شهریورماه، خود تصویر روشنی از کوچک شدن سبد مصرفی فرودستان را به نمایش می‌گذارد. نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه در شهریورماه سال جاری با رسیدن به ۴۵.۳درصد، بیشترین سطح ۲۸ماه اخیر را ثبت کرده است. از سوی دیگر، تورم اقلام غیرقابل جایگزین و غیرقابل حذف در صدر کالاها قرار گرفته‌ است. در شهریور متوسط قیمت اقلام خوراکی و آشامیدنی نسبت به ماه مشابه سال قبل ۵۷.۹درصد افزایش داشته است. در میان اقلام خوراکی بالاترین تورم نقطه‌ای به گروه نان و غلات مربوط است. تورم نقطه‌ای گروه نان و غلات در شهریور ماه ۹۴.۳درصد ثبت شده است. در واقع «نان» این ساده‌ترین کالای سفره‌های مردم، در شهریور امسال به نسبت شهریور سال قبل نزدیک به ۹۵ درصد گران شده است.

در شهریور متوسط قیمت اقلام خوراکی و آشامیدنی نسبت به ماه مشابه سال قبل ۵۷.۹درصد افزایش داشته و تورم نقطه‌ای گروه نان و غلات در شهریور ماه ۹۴.۳درصد ثبت شده است

زندگی با دستمزد زیر ۲۰۰ دلاری

حالا باید پرسید وقتی اقلام خوراکی در شهریور ۵۷.۹درصد گران شده و قیمت نان طی یک سال تقریباً دو برابر شده، چرا حداقل دستمزد کارگران که قرار است تنها منبع اداره زندگی یک خانواده باشد، همچنان ثابت مانده و منجمد شده است؟ حداقل دستمزدی که اگر با تمام مزایا و ملحقات و با نگاهی خوشبینانه ۲۰ میلیون تومان در نظر بگیریم، با دلار ۱۱۰هزار تومانی، به زیر ۲۰۰ دلار رسیده است. در واقع کارگر با ماهی ۲۰ میلیون حقوق چیزی حدود ۱۸۰ دلار درآمد ماهانه دارد، مبلغی که در بسیاری از کشورها با حداقل دستمزد ساعتی ۲۰ یا ۲۵ دلار، فقط حقوق یک روز کارگر است!

دستمزد ۱۸۰ دلاری یا حتی کمتر کارگران از سوی دولت و مسئولان خشک شده و حرفی از ترمیم آن به میان نمی‌آید، در حالی‌که به‌زعم برخی فعالان صنفی، هزینه‌های زندگی و سبد معیشت از ابتدای امسال بیش از ۲۰۰درصد افزایش قیمت داشته است.

«فرامرز توفیقی» فعال کارگری با بیان اینکه «نان به تنهایی ۹۵درصد گران شده و این نشان می‌دهد که سبد معیشت چه تورم عجیب و غریبی داشته» گفت: تورم روزانه شده است. دیگر نباید از تورم نقطه به نقطه صحبت کرد و نیاز به شاخصی به نام تورم روزانه داریم. اما چرا در این شرایط، وزیر کار و دولت از ممنوعیت ترمیم دستمزد صحبت می‌کنند و چرا مزد کارگران منجمد شده است؟

نرخ سبد معیشت ۲.۷ برابر شده است

توفیقی افزود: سبد معیشت خانوارهای کارگری، یعنی همان سبدی که در بهمن ماه سال قبل در آستانه مذاکرات مزدی حدود ۲۴ میلیون تومان نرخ‌گذاری شده بود، بیش از ۲.۷ برابر شده است. این ادعا را خیلی راحت می‌توان راستی‌آزمایی کرد. الان دولت و وزارت کار، دایره یارانه‌بگیران را مشخص کرده‌اند. سهم مسکن را حدود ۴۰درصد در نظر گرفته‌اند و با کنار گذاشتن این سهم، اگر درآمد سرانه هر عضو خانواده کمتر از 10میلیون تومان باشد، مستحق دریافت یارانه است. به عبارتی یک خانواده ۳.۳ نفره (ابعاد استاندارد برای خانواده متوسط کارگری) برای اینکه بالای خط فقر بماند و یارانه نگیرد باید ۳۳ میلیون تومان جدا از سهم مسکن دستمزد داشته باشد. حالا اگر سهم مسکن را ۳۵درصد در نظر بگیریم، وقتی ۶۵درصد خط فقر مطلق ۳۳ میلیون تومان است، کل درآمد یک خانواده بالای خط فقر که نیاز به یارانه ندارد، نزدیک به ۵۰ میلیون تومان است.

توفیقی ادامه داد: نیاز به ضرب و تقسیم شاخص‌های سبد معیشت نداریم. محاسبات وزارت کار برای یارانه به معنای این است که سبد معیشت بسیار حداقلی برای یک خانواده متوسط حدود ۵۰ میلیون تومان است و اگر درآمد کمتر از این باشد، خانواده نیاز به یارانه و کمک دولت دارد. حالا ۵۰ میلیون تومان کجا و دستمزد ۱۵ میلیون تومانی کارگران کجا؟!

بقا هم سخت شده است

خانواده‌های مزدبگیران به خصوص کارگران، برای زنده ماندن و بقا به ۵۰ میلیون تومان درآمد ماهانه نیاز دارند. غیر از این باشد، باید با یارانه و کالابرگ امور زندگی را مدیریت کنند. اما چرا کارگری که متخصص و باسابقه است و از قضا در آستانه بازنشستگی‌ست در اکثر موارد نصف این رقم هم درآمد ندارد؟ چرا دولت در شرایطی که نان ۹۵درصد گران شده و نرخ سبد معیشت ۲.۷ برابر شده، قاطعانه بر سیاست ناعادلانه «فریز مزدی» پافشاری می‌کند؟!