نسرین هزاره مقدم

گرانی‌های سریالی سال گذشته و امسال باعث شده که قیمت ساده‌ترین غذاها یا به عبارتی، نان و تخم‌مرغ یا نان و پنیر را هم اگر برای 30 روز یک ماه حساب کنیم و با کرایه خانه جمع بزنیم، چیز چندانی از حداقل حقوق کارگران باقی نمی‌گذارد.

در روزهای اخیر، قیمت هر شانه تخم‌مرغ در بازار از ۱۰۰هزار تومان عبور کرده است. این افزایش قیمت، به گفته دست‌اندرکاران تولید این محصول، حاصل دست به دست شدن و دلالی‌ها و فضای ملتهب اقتصاد است و در این میان، مرغداران انتفاع خاصی از این افزایش قیمت‌ها نمی‌برند!

بیست و دوم آبان «خسرو منصوری» مدیرعامل اتحادیه مرغ تخم‌گذار اصفهان درباره افزایش قیمت هر شانه تخم‌مرغ از مرز ۱۰۰هزار تومان گفت: این افزایش قیمت متوجه مرغداران نیست و مرغداران همچنان با قیمت‌های پیشین تخم‌مرغ را به فروش می‌رسانند. این افزایش قیمت‌ها کاملاً ناشی از عملکرد اصناف و شبکه توزیع است. وی افزود: قیمت مصوب هر کیلو تخم‌مرغ ۳۵هزار و ۵۰۰ تومان برای مرغداران و ۳۹هزار و ۸۰۰ تومان برای مصرف‌کننده است.

با این وجود، در حالی‌که مجموع قیمت یک شانه تخم‌مرغ 100هزار تومانی و چند عدد نان، تقریباً برابر با دستمزد روزانه کارگران یعنی ۱۷۶هزار تومان است، با گرانی گوشت، مرغ و برنج، در دسترس‌ترین گزینه پیش روی کارگران برای تغذیه در روزهای بسیاری از ماه، بازهم همین تخم‌مرغ است و بس!

زور واردات هم به قیمت گوشت نرسید

براساس داده‌های بازار برای ۲۲ آبان، قیمت گوشت گوسفندی بسته‌بندی شده در بسته یک کیلوگرمی، ۴۱۰هزار تومان است و برای خرید ران گوسفندی هم باید ۳۹۰هزار تومان پرداخت کنید. در عین حال، قائم مقام وزیر جهاد کشاورزی با تاکید بر اینکه مشکلی در تامین گوشت نداریم، دوباره اعلام کرده که بنا بر برنامه‌ریزی صورت گرفته، واردات گوشت قرمز به طور منظم در حال انجام است.

اما ظاهراً این واردات فوق‌الذکر گوشت که چندین ماه است مسئولان در رسانه‌ها از آن به عنوان «عامل متعادل‌ساز بازار» یاد می‌کنند، تاثیری در کاهش قیمت انواع گوشت قرمز نداشته است. نگاهی به داده‌های میدانی نشان می‌دهد که گرانی فقط محدود به گوشت قرمز نیست و سایر اقلام اصلی غذایی نیز در تابستان و پاییز امسال دوباره دچار تورم شده‌اند. 

برای نمونه بیستم آبان «علی رجبی» رئیس پیشین اتحادیه صنف فروشندگان لبنیات کشور اعلام کرد: «با وجود ثبات قیمت‌ها در چند ماه گذشته و پس از شوک ۲۵درصدی، قیمت کره از حدود سه هفته پیش ۱۵درصد افزایش یافته است. این افزایش قیمت به دلیل عرضه این محصول در بازارهای صادراتی است. در حال حاضر روسیه اصلی‌ترین بازار مصرفی کره  ایران است».


یک دو دوتا چهارتای ساده نشان می‌دهد وقتی سبد معیشت خانوار در تهران ۲۵ میلیون تومان است و حداقل دستمزد و مزایا نزدیک  ۹ میلیون تومان، بیشتر از نصف ماه، ته جیبت خالی خالی‌ست

وقتی تخم‌مرغ، جزء لاینفک سفره می‌شود

در چنین شرایطی وقتی با کل دستمزد روزانه یک کارگر نمی‌شود یک کیلو گوشت خرید، برای حداقل‌بگیران لااقل در نیمه دوم ماه، غیر از نان و تخم‌مرغ یا نان و پنیر، گزینه دیگری برای انتخاب تم اصلی سفره باقی نمی‌ماند.

«باقر» یک کارگر آبدارچی در یکی از شرکت‌های خدماتی مرکز تهران است. روزی که با او صحبت می‌کنم در تقویم ۲۱ آبان بود و هنوز حداقل ۸ روز تا زمان گرفتن حقوق در پایان ماه باقی مانده بود. او با تمام اضافه‌کاری‌ها و در حالی‌که کار دو نفر را در آن شرکت به تنهایی انجام می‌دهد، ماهی حدود ۱۰میلیون تومان حقوق می‌گیرد. خانه اجاره‌ای‌اش در یکی از مناطق حاشیه‌ای کرج است و صاحبخانه با هزار مکافات قبول کرده اجاره خانه امسال ماهی ۲ میلیون تومان باشد و یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان هم اقساط جهیزیه دخترش است که سال قبل به خانه بخت رفته است.

به این ترتیب، برای باقر وقتی اجاره خانه و اقساط بانک را می‌پردازد، فقط ۶ میلیون و ۵۰۰هزار تومان باقی می‌ماند که با این پول باید 30 روز تمام زندگی کند در حالی‌که هنوز دو فرزند در خانه دارد.

این کارگر ساده که جان و جوانی را پای کار گذاشته و در سال‌های نزدیک آینده بازنشسته می‌شود، از مصیبت تامین غذا در روزهای نیمه دوم هر ماه می‌گوید: «الان که با شما صحبت می‌کنم، یک هفته است که خوراکم یعنی شام و ناهار، تخم‌مرغ است؛ یک روز تخم‌مرغ با دو تا گوجه‌فرنگی، یک روز تخم‌مرغ با سیب‌زمینی و یک روز هم تخم‌مرغ آب‌پز. همین دیشب یک کنسرو لوبیا خریدم که با تخم‌مرغ یا خالی بخورم، شد ۴۰هزار تومان. یک خانواده چهار نفری این کنسرو را با دو تا تخم‌مرغ به جای شام خوردیم».

قیمت هر شانه تخم‌مرغ در بازار از ۱۰۰هزار تومان عبور کرده است. این افزایش قیمت، به گفته دست‌اندرکاران تولید این محصول، حاصل دست به دست شدن و دلالی‌ها و فضای ملتهب اقتصاد است

او اضافه می‌کند: «بنویسید چرا من کارگر بعد از ۲۰ و چند سال زحمت کشیدن و کار کردن، باید چندین روز در ماه، غذایم فقط تخم‌مرغ باشد. بنویسید امروز هنوز بیست و یکم ماه است و حسابم کاملاً خالی‌ست. تا آخر ماه پول همان تخم‌مرغ دانه‌ای ۵ هزار تومان را هم دیگر ندارم».

مساله باقر، یک مساله شخصی و منحصر به‌فرد نیست. کارگران بسیاری در نیمه دوم هر ماه، مجبورند با نان و تخم‌مرغ یا نان خالی زندگی کنند. یک دو دوتا چهارتای ساده نشان می‌دهد وقتی سبد معیشت خانوار آن هم در شهری مانند تهران حداقل ۲۵ میلیون تومان است و حداقل دستمزد و مزایا کمی بیشتر از ۹ میلیون تومان یعنی دقیقاً برابر با  ۳۶درصد هزینه‌های حداقلی یک زندگی ساده، بیشتر از نصف ماه، ته جیبت خالی خالی‌ست، به خصوص وقتی مستاجر هم باشی و هر ماه چند میلیون تومان را تقدیم صاحبخانه کنی!