بنیان همه گرفتاری‌ها، ضعف اندیشه‌ای است. ما همواره در طول تاریخ کشورمان، تک‌ستاره‌های بزرگی داشته‌ایم اما آنچه که تغییر اعتلابخش و توسعه‌ای را محقق می‌کند، ناظر بر یکپارچه‌سازی دانش‌های پراکنده و هویت جمعی بخشیدن به دانش‌های یکپارچه است. تا امروز هیچ سازوکار نهادی برای این دو مساله حیاتی در حیطه اندیشه‌ای در ایران، مشاهده نمی‌شود! جزیره‌هایی وجود دارند که در حیطه تخصصی خود چیزهای بسیاری می‌دانند، اما در مسیر اعتلای جامعه از قدرت چانه‌زنی بایسته برخوردار نیستند.

«فرشاد مومنی» استاد اقتصاد دانشگاه علامه با بیان این مطلب در جمع پژوهشگران پژوهشگاه نیرو گفت: همواره ساختار قدرت در ایران دل‌نازک بوده است. اگر بدانیم این ضعف آگاهی، مساله‌ای است که چند صد سال تکرار شده، هضم آن راحت‌تر می‌شود و امید بیشتری به جدی گرفتن آن ایجاد می‌کند. آنها که بدون آگاهی از وضع مطلوب، نظم قبلی را بر زمین زدند، با خشونت‌هایی که برای اعمال نظم مورد نظر خود علیه یکدیگر اعمال کردند، به مراتب وضعیت را نسبت به گذشته بدتر کرده‌اند. متفکران توسعه‌ای، تاکید دارند که ابتدا باید مسائل بنیادین را به خوبی شناخت و در سطوح حداقلی برای آنها تعیین تکلیف کرد.

وی اضافه کرد: در نمونه‌ای ساده، وقتی می‌پرسیم چرا حتی بازارگراهای افراطی در سراسر دنیا، این میزان به فضای کسب و کار اهمیت می‌دهند، پاسخ می‌دهند که در شرایط عدم ثبات اقتصادی، چه به صورت تورم یا در شکل بیکاری، قیمت‌ها منعکس‌کننده واقعیات کمیابی کالاها و خدمات نیستند، به بازیگران علائم نادرست می‌دهند و منجر به سوء تخصیص منابع می‌شود. اکنون که بیش از 30سال است در ایران با اراده همراه با توهم، برای راه انداختن سیستم قیمت‌ها مواجه بوده‌ایم، جایی نیست که نتوان رد عریانی از سوء تخصیص منابع مشاهده کرد.

مومنی خاطرنشان کرد: به گواه اسناد چهار سرشماری‌ای که بعد از پیروزی انقلاب تاکنون انجام شده، به طور متوسط چیزی نزدیک به دوسوم افرادی که در سنین فعالیت بوده‌اند، هیچ نقشی در تولید ملی ندارند. سوء تخصیص منابع به این معناست، اینکه ما قادر به استفاده از این جمعیت نیستیم. این اسراف و اتلاف بزرگی است. همین چند هفته پیش، آخرین گزارشی که راجع به وضعیت فضای کسب و کار منتشر شده، عنوان می‌کند که از کل ظرفیت‌های نصب شده برای تولید صنعتی در ایران، حدود 61درصد آن بلااستفاده است!

این استاد دانشگاه به مرارت‌های متعدد خرید ماشین‌ها، تربیت افراد و آماده‌سازی زیرساخت‌ها اشاره کرد و گفت: به دلیل بی‌دقتی در مدیریت، نزدیک به دوسوم ظرفیت‌های تولید صنعتی بلااستفاده مانده است.

مردم ایران به دلیل اینکه می‌خواهند نجیبانه زندگی کنند، از مصارف حیاتی خود صرف‌نظر کرده‌اند و از سوی دیگر با پدیده پرکاری یا چندشغلی حتی در سنین بالای 65سال روبه‌رو هستیم

واقعیات توسعه‌ای ایران، قرابتی با رجزخوانی‌ها ندارد

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، برنامه‌ریزی توسعه را نیازمند سه گروه شناخت در سطح وضع موجود، وضع مطلوب و سازوکارهای برون‌رفت از وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب خواند و اضافه کرد: بررسی تمام اسناد برنامه‌ریزی توسعه در بالغ بر 70 ساله گذشته، نشان می‌دهد مقاومت‌های شدیدی برای دستیابی به شناخت عالمانه از واقعیات وجود دارد چون شناخت واقعیت‌های موجود که مبتنی بر اسناد رسمی حکومت است، مرزی با تبلیغات رسمی، ادعاها و رجزخوانی‌ها دارد و در برابرش مقاومت جدی ایجاد می‌کند!

به گزارش جماران، مومنی با بیان اینکه بدترین وضعیت این چالش، در برنامه هفتم اتفاق افتاده، گفت: برای اولین بار سندی به عنوان لایحه برنامه ارائه شده که در آن، گزارش پیوستی راجع به منطق برنامه، گزارش روندی از وضع موجود و ارائه تصویری از آینده کشور در صورت تداوم روندهای پیشین، دیده نمی‌شود. برای اولین بار است که چنین برنامه‌ای ارائه می شود و نوآوری جدیدی است! با کمال تاسف تعداد این‌گونه نوآوری‌ها به طور مرتب در حال افزایش است!

این استاد دانشگاه اظهارداشت: گرچه چنین مناسباتی برای کشور و اکثریت جمعیتش، چشم‌اندازهای حاد و نگران‌کننده‌تری پدیدار می‌کند اما این مناسبات برای اقلیتی نفع دارد. صمیمانه باید به کسانی که در ساختار قدرت ایران و در فرایندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع، جایگاه بایسته‌ای دارند می‌گویم آنها که از دادن چنین گزارشی به شما طفره می‌روند، خیر شما را نمی‌خواهند. این بلوغ اندیشه‌ای لازم دارد که ما بدانیم چه کسانی خیرخواه ما هستند و چه کسانی نیستند.

کسری بودجه خانوارهای ایرانی در دوره احمدی‌نژاد 4.5 برابر شد

مومنی تصریح کرد: به روند واگرایی‌های بسیار نگران‌کننده در ایران توجه کنید! در معیشت مردم واگرایی‌های وحشتناکی ایجاد شده است. جسته و گریخته می‌شنویم که مصرف سرانه گوشت یا لبنیات مردم نسبت به 40 سال پیش چه وضعیتی پیدا کرده است. ما کشور را به شیوه‌ای اداره می‌کنیم که در دوره هشت ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد که قله درآمد ارزی تاریخ اقتصادی ایران در آن رقم خورد، کسری بودجه خانوارهای ایرانی 4.5 برابر شد! این واگرایی شدید در معیشت مردم است و براساس مستندات نشان دادم، مردم ایران به دلیل اینکه می‌خواهند نجیبانه زندگی کنند، از مصارف حیاتی خود صرف‌نظر کرده‌اند و از سوی دیگر با پدیده پرکاری یا چندشغلی حتی در سنین بالای 65سال روبه‌رو هستیم.

 89 درصد کل فقرای ایران، از شاغلان هستند یعنی چون مناسباتی ایجاد شده که خلق ارزش از طریق بنیه تولیدی فناورانه اتفاق نمی‌افتد، نمی‌توان جمعیت را سیر کرد! وقتی جمعیتت را سیر نکردی، صدها پیامد فسادآمیز دارد

به گفته این استاد دانشگاه، این روند واگرایی، کار را به جایی رسانده که در 10سال گذشته، همواره حداقل دستمزد رسما اعلام شده بین یک‌دوم تا یک‌چهارم خط فقر رسمی تعیین شده است! این مساله، پیامدهای متعددی ایجاد می‌کند. برای نمونه، از آمریکای لاتین و آفریقا مثال می‌زنم که در دهه‌های 1980 و 1990 که برنامه‌های فقرزا و نابرابرساز اجرا می‌کردند، مردم مرتبا تحمل کردند تا اینکه در نهایت اعتراض کردند. این اعتراضات به سمتی رفت که حکومت‌ها در این مناطق، معادل6 تا 7درصد تولید ناخالص ملیشان را صرف سرکوب این اعتراضات کردند!

شریف‌ترین، داناترین و زحمتکش‌ترین مردمان مملکت هم‌اکنون معترض هستند

مومنی یادآور شد: این واگرایی‌ها شوخی‌بردار نیستند. در سه سال گذشته دائما به حکومتگران تذکر داده‌ام که فهرست گروه‌های ناراضی اجتماعی در ایران را بررسی کنند. شریف‌ترین، داناترین و زحمتکش‌ترین افراد این مملکت معترضند. نباید سراغ تنبیه آنها بروید! به وضعیت کارگران، اساتید دانشگاه، معلمان و بازنشسته‌ها، نگاه کنید.

وی خاطرنشان کرد: در وزارت کار، مطالعاتی انجام شده که عنوان می‌کند هزینه‌های حفظ سلامت برای بازنشستگان، از بازنشستگی تا زمان مرگشان به طور متوسط 5برابر کل هزینه‌های سلامت از تولد تا بازنشستگی است.

مومنی توجه به واگرایی ایجاد شده در بنیه تولید ملی را بسیار حیاتی برشمرد و توضیح داد: در تمام دنیا، توان رقابت و مقاومت اقتصادهای ملی را با شاخص رابطه مبادله می‌سنجند که نشان می‌دهد برای هر مقدار صادرات به طور متوسط چه میزان ارز دریافت می‌کنیم و برای واردات چه اندازه ارز پرداخت می‌شود. اگر این روند نزولی شود، نشان‌دهنده روندی قهقرایی در کل عرصه‌های حیات جمعی، به ویژه در بنیه تولید ملی است.

وی ادامه داد: در دوره بعد از انقلاب وضعیت اقتصادی ایران در سال 1367، بدترین وضعیت 10ساله اول بعد از انقلاب را داشت. در بررسی شاخص رابطه مبادله، گزارش‌های رسمی که موسسه پژوهش‌های صمت منتشر کرده، نشان می‌دهد رابطه مبادله در سال 1389 حدود 70درصد رابطه مبادله ایران در سال 1367 بوده است. ببینید ما با بنیه تولیدی‌مان چه کردیم! از 1390 تا 1399، دوباره سقوط 30درصدی دیگری در رابطه مبادله ایجاد شده است. اینکه بگوییم اگر فکری راجع به این سقوط وحشتناک بنیه تولیدی کشور نکنید، محال است بتوانید در ایران امنیت ملی را حفظ کنید، خیلی دشوار و پیچیده نیست! ابعاد سقوط واقعا جدی است!

مومنی تاکید کرد: آنچه شرایط را بسیار نگران‌کننده‌تر می‌کند این است که از 1368، یعنی دوره بعد از جنگ، عایدات ارزی ایران 82.5درصد کل عایدات ارزی‌اش در دوره نفتی شدن این اقتصاد بوده است. اینها همه ما را به کانون‌های اصلی مشکل، حساس می‌کند. تصور این بوده که می‌توانیم تولید فناورانه را کنار بگذاریم و با دامن زدن به مناسبات رانتی و با عدم حساسیت کافی راجع به جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های فسادزا و نابرابرساز، از طریق دامن زدن به فعالیت‌های دلالی و واردات‌چی‌گری، اوضاع کشورمان را اداره کنیم. این شدنی نیست!

وی ضمن اشاره به گزارش‌های رسمی منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران که اعلام کرده 89درصد شاغلان سابق و لاحق ایران، فقیرند، گفت: یعنی 89درصد کل فقرای ایران، از شاغلان هستند یعنی چون مناسباتی ایجاد شده که خلق ارزش از طریق بنیه تولیدی فناورانه اتفاق نمی‌افتد، نمی‌توان جمعیت را سیر کرد! وقتی جمعیتت را سیر نکردی، صدها پیامد فسادآمیز دارد.

وقتی مردم سیر نشوند، 

صدها پیامد فسادآمیز خواهد داشت

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: تصور می‌کنند سن ازدواج با موعظه کردن یا افزایش وام پایین می‌آید! وام می‌دهید اما شغل ایجاد نمی‌کنید! ببینید این مساله چگونه با همه وجوه حیات جمعی گره می‌خورد. می‌خواهید از شرمساری‌های والدین که نمی‌توانند ابتدایی‌ترین و کمترین خواسته به‌حق فرزندانشان را پاسخ دهند، چه پدیده‌ای حاصل شود!

مومنی با انتقاد از وضعیت مناسبات رانتی، فساد و بی‌قانونی در ایران، ضمن طرح این پرسش که در این چندساله‌ای که دیوان محاسبات گزارش تفصیلی عملکرد شرکت‌های دولتی را منتشر می‌کند، چرا تنها یک بار، آن هم ناقص ارائه شد و بعد متوقف کردند، ادامه داد: کجای دنیا، این چنین می‌توان حکمرانی کرد و اوضاع را پیش برد. همه جا گفته می شود مسائل شفاف بیان شود تا از همه ذخیره دانایی کشور برای حل و فصل چالش‌های آن استفاده شود اما در ایران، تصور می‌کنند با قطع داده‌ها و عدم انتشار گزارش‌ها، کار مملکت پیش می‌رود.

این استاد اقتصاد دانشگاه اضافه کرد: تصور گردانندگان سازمان برنامه در سال 1368 به بعد این بوده که شوک به نرخ ارز وارد کنید تا به رستگاری برسید! در همان سازمان برنامه، گزارش اقتصادی سال 1373 از صفحه 34 به بعد را ملاحظه کنید! می‌گوید تجربه این پنج سال این بوده که از زاویه مالیه حکومت، ساختار درآمدها و هزینه‌هایش، به ازای هر یک واحد درآمد که از ناحیه شوک نرخ ارز، نصیب حکومت می‌شود، هزینه‌های مصرفی حکومت 3.5درصد افزایش پیدا می‌کند. به این معنا که این مسیری قهقرایی است که دولت را به افلاس و فلاکت می‌اندازد. این بیانیه حزبی رادیکال در سال 1373 نبود، بلکه در گزارش رسمی و قانونی سازمان برنامه این مطلب منعکس شده است.

وی افزود: اکنون می‌گویند سه، چهار سال است که کل سرمایه‌گذاری‌هایی که در ایران می‌شود، قادر به جبران استهلاک‌ها نیستند. این روند انحطاطی بسیار وحستناک است اما ساختار قدرت و نظام تصمیم‌گیری به آن خو گرفته و برایش عادی شده است! نه این مسائل را به بحث می‌گذارد و نه چاره‌ای برای آن می‌اندیشد، بلکه برعکس روندهای تشدید این وضعیت را در پیش پرفته است.

حکومت تعهد خود را به سلامت، تغذیه و آموزش مردم اجرا نمی‌کند

مومنی با بیان اینکه گزارش‌های رسمی، یک چیز می‌گویند و مقامات رسمی، چیزهای دیگر، تاکید کرد: این شیوه حکمرانی خوبی نیست. نتیجه این مساله، در بودجه عمومی که نشانه مسئولیت‌شناسی حکومت‌ها در امور حاکمیتی است و صرف آموزش، تغذیه، مسکن و حمایت از محرومان و زیرساخت‌های عمرانی کشور می‌شود، خود را نشان داده است. گزارش فصلی 2023 صندوق بین‌المللی پول می‌گوید نسبت تعهدات حاکمیتی حکومت در ایران به تولید ناخالص ملی، روند نزولی خطرناکی را تجربه می‌کند و در تمام دنیا در پایان 2022، تنها 5 کشور هستند که از این نظر، وضع بدتری نسبت به ایران دارند!

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد خاطرنشان کرد: در ادبیات توسعه، به هزینه‌های حاکمیتی، هزینه‌های بسترساز توسعه اطلاق می‌شود که با افزایش ظرفیت‌ها، برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، انگیزه تولید کند. نزولی شدن این رقم، پیامدهای بسیار متعددی دارد. ایران جزو معدود کشورهایی است که 15 استان مرزی دارد. وقتی تعهد خود را به سلامت، تغذیه، آموزش و دیگر نیازهای مرزنشینان اجرا نمی‌کنیم، نیروی گریز از مرکز ایجاد می‌شود.

مومنی با بیان اینکه 15 مورد از روندهای نگران‌کننده واگرایی دیگر نیز استخراج شده، یادآورشد: برنامه توسعه در چنین شرایطی می‌تواند کارکردهای استثنایی داشته باشد. در مناسبات رانتی و پرفساد، حس ملی ضربه‌های مهلک می‌خورد. اگر واقعا درکی از شرایط موجود کشور در حد نصاب ابتدایی هم ایجاد شده بود، مقامات سطح بالا و تاثیرگذار کشور باید آنها را که اجازه ندادند لوازم ابتدایی داشتن سند با کیفیت فراهم شود، مواخذه می‌کردند. نمی‌گوییم نیت آنها بد بوده، حداقل اینکه اهلیت حرفه‌ای بایسته را از خود نشان ندادند و اگر هم داشتند، بروز ندادند! ما جسارتی به نیت و صلاحیت‌هایشان نمی‌کنیم.

رابطه مردم با حکومت خوب نیست

این استاد اقتصاد دانشگاه با تاکید بر اینکه ظرفیت‌های این سند برای شدت بخشیدن به بحران‌ها، بسیار بیشتر از ظرفیتش برای بهبود وضعیت است، تاکید کرد: تقریبا به هیچ‌یک از روندهای واگرایی توجهی نشده است. مرکز پژوهش‌های مجلس گزارشی با عنوان اظهارنظرهای کلی درخصوص لایحه برنامه هفتم توسعه منتشرکرد. این گزارش به طرزی غیرمتعارف، همدلانه با دولت نوشته شده و حتی از آنچه که از نظر برخی کارشناسان به عنوان عیب‌های اساسی مطرح شده بود، به عنوان محاسن قابل تقدیر یاد شد اما همین گزارش می‌گوید این اولین برنامه در تاریخ برنامه‌ریزی ایران است که جدول منابع و مصارف ندارد. این بسیار شگفت‌انگیز است.

مومنی در پایان خاطر نشان کرد: حکومت باید وقوف پیدا کند که اگر رابطه‌اش را با مردم خوب نکند، حتی برنامه با کیفیت هم اجرا نمی‌شود. داده‌های گزارش سه جلدی وزارت کشور در سال 1395 با عنوان «وضعیت اجتماعی کشور» گواه این است که رابطه مردم با حکومت خوب نیست! ضمن اینکه رابطه مردم با مردم نیز چندان مبتنی بر اعتماد نیست. البته در آن دوره، هزاران پله وضعیت نسبت به امروز بهتر بود.