خانه اندیشمندان علوم انسانی روز گذشته شاهد برگزاری همایش «فقر و نابرابری آموزشی» بود.

به گزارش «توسعه ایرانی»، در این همایش سخنرانان که در بین آنها سه تن از وزرای سابق آموزش و پرورش، وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی و معاون رفاهی پیشین وزارت کار حضور داشتند، به ارائه آمار و گزارش‌هایی پرداختند که رابطه مستقیم میان شاخص‌های آموزشی و اقتصادی را نشان می‌داد.

در ابتدا، رئیس این همایش با بیان اینکه هم‌زمانی «تحریم» و «کرونا» موجب عمیق‌تر شدن فقر شده و آموزش قربانی فقر معیشتی شد، گفت: براساس تحقیقات انجام شده، از سهم آموزش از سبد خانوار در سال ۹۸ حدود ۲۹درصد و در سال ۹۹ معادل ۲۳درصد کاسته شده است.

علی ربیعی با بیان اینکه مجموعه مطالعات در سطح جهانی و ملی نشان می‌دهد آموزش قلمرویی است که تاثیری بی‌بدیل بر حرکت جامعه در جهت مقابله با ابعاد مختلف نارسایی‌ها، بحران‌ها و حتی نابرابری‌ها و کمک به ایجاد فرصت برابر برای همه را در خود دارد، گفت: فقر به طور کلی محصول نابرابری است و نابرابری ریشه در فقدان آموزش در جامعه دارد.

ربیعی افزود: در جوامع امروزی، بدون سیاست‌گذاری صحیح و موثر قادر به غلبه بر مشکلات و بحران‌ها نخواهیم بود. هرچند فقر چالش همه جوامع است اما در ایران مسأله‌ای جدی‌تر است.

وی با طرح این پرسش که چرا موفقیت در امر فقرزدایی حاصل نمی‌شود و وضع ایران در حوزه فقر قابل قبول نیست؟ گفت: سیاست‌گذاری نامناسب در طول زمان‌های مختلف ازجمله علل عدم دستیابی به هدف مذکور است که اصلاحات را دشوار می‌کند. معتقدم یارانه بدون هدف و بدون معطوف شدن به جبران آموزش، نمونه‌ای از گام‌های غلط طی شده در ایران است.

رئیس همایش علمی فقر و نابرابری آموزشی افزود: آموزش به دلایل مختلف راه‌حل بنیادی محسوب می‌شود. برای مقابله با همه ابعاد فقر و حتی سیاست‌گذاری بهتر، در نظر گرفتن سیاست‌گذاری آموزشی امری اجتناب‌ناپذیر است.

ربیعی با اشاره به اینکه پرداختن به فقر آموزشی، ایجاد فضایی برای غلبه بر مشکلات متعدد است گفت: سیاست‌گذاری‌های معطوف به آموزش و آموزش در همه ابعاد از مهارت‌های فنی و... را نیازمندیم و توصیه می‌کنیم.

وی افزود: آموزش، هرچند معلول فقر و نابرابری است اما یک سیاست‌گذاری صحیح، راهکارهای مقابله با نارسایی‌های بزرگ را به دست می‌دهد. آموزش هم به مثابه معلول و هم علت نابرابری فقر و هم راهکار مقابله محسوب می‌شود.

وزیر اسبق تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه تحریم و کرونا موجب عمیق‌تر شدن فقر شده و آموزش قربانی فقر معیشتی و خوراکی شده است، گفت: براساس تحقیقات انجام شده، آمار بازماندگی از تحصیل در دوره ابتدایی از ۱۴۰هزار نفر به ۲۱۰هزار نفر و در دوره متوسطه به ۷۶۰هزار نفر رسیده است.

تجاری کردن آموزش، باعث انحراف شد

در ادامه همایش، معاون اسبق رفاهی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه با بروز کرونا رفتار دانش‌آموزان طی دو سال به شدت تغییر کرده، گفت: رفتار آموزش‌دهنده‌ها نیز تغییر کرده و دولت‌ها نیز هزینه آموزش را کاهش داده‌اند. این رفتارها باید اصلاح و تغییر یابند که بدون مشارکت مستمر نیروهای مدنی سازمان‌یافته امکان‌پذیر نیست و باید هم‌افزایی داشته باشیم تا رفتارهای غلط ایجاد شده در دوران کرونا را تصحیح کنیم.

احمد میدری با بیان اینکه این موضوع که به‌دنبال مشارکت اجتماعی و مدنی با دولت برای کاهش فقر نابرابری آموزشی هستیم اما بحث سنگین و پیچیده است، گفت: در دو مرحله موفق شدیم در عدالت آموزشی جهش داشته باشیم.

وی افزود: نخست پس از انقلاب مشروطه در سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۰ و دوم پس از انقلاب 57 است که انرژی اجتماعی بزرگی ایجاد شد، انقلابی که نابرابری در آموزش و سلامت را نمی‌پذیرفت. تمام نظام‌های بین‌المللی ارتقای بهداشت و آموزش در ایران را دستاورد بزرگی می‌دانستند.

معاون اسبق رفاهی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه اما بعد از جنگ این انرژی اجتماعی کاهش می‌یابد، گفت: پاردایم غلط سیاست‌گذاری مبنی بر تجاری کردن آموزش، انحرافاتی را در جهان ازجمله ایران ایجاد کرد.

میدری با بیان اینکه اتفاق نظر زیادی در جامعه مدنی وجود ندارد، گفت: در حوزه کودکان با نیازهای ویژه، کرونا و... دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد که طبیعی است اما آنچه مشکل ایجاد می‌کند عدم گفت‌وگو بین نیروهای مدنی است تا بتوانند صداهای خود را سازمان‌یافته‌تر به دولت منتقل کنند. دولت‌ها اسیر نظام اداری هستند. آدم‌های شریفی خواسته‌اند تغییرات بزرگ ایجاد کنند ولی نتوانسته‌اند زیرا تغییر در نظام اداری امری پیچیده است.

این استاد دانشگاه با اشاره به ضرورت جبران آثار کرونا بر آموزش اظهار کرد: یونیسف اعلام کرده اگر نخواهیم اثر کرونا بر آموزش را جبران کنیم، ۲۱هزار میلیارد دلار ثروت از بین می‌رود.

وی در پایان سخنان خود گفت: بعد از پاندمی کرونا وارد پاندمی نابرابری آموزشی شدیم که همه جهان نیز با آن مواجه هستند و همه دولت‌ها و جوامع باید با این مسأله به صورت سازمان‌یافته برخورد کنند. در اروپا که وضعیت آموزشی قوی در جهان دارد، حدود ۴۰درصد ضعف تحصیلی اتفاق افتاده و ۱۰درصد از دانش‌آموزان در پایه تحصیلی، سواد پایه ندارد. این آمار در خاورمیانه به بیش از ۶۷درصد رسیده است.

پول گرفتن از مردم، علت تنوع مدارس در کشور است

در ادامه، وزیر اسبق آموزش و پرورش، پول گرفتن از مردم را از علل تنوع مدارس در کشور برشمرد.

علی‌اصغر فانی اظهار کرد: عدالت آموزشی راه برون‌رفت آموزش و پرورش از شرایط فعلی است و اگر از سمت آسیب‌ها و مشکلات آموزش و پرورش هم وارد بحث شویم، باز به راه‌حل عدالت می‌رسیم. آموزش و پرورش در کشور ما کوچک انگاشته می‌شود و در اولویت نیست و این گیر اصلی آموزش و پرورش در ایران است که مقوله‌ای سهل و ممتنع پنداشته می‌شود.

وی با برشمردن مشکلات تاثیرگذار در این وزارتخانه خاطرنشان کرد: اینکه آموزش و پروش کوچک دیده شود عوارض متعددی دارد که نتایج آن، کسری بودجه تا ۲۵درصد به صورت سالانه است. تنوع بیش از حد مدارس از دیگر چالش‌هاست. در رسانه‌ها می‌نویسند ۲۷ نوع مدرسه داریم ولی ما ۲۷ نوع مدرسه نداریم و حداکثر ۶ نوع مدرسه داریم. مدرسه شبانه یا روزانه فقط ساعت کارش فرق دارد و مدرسه شبانه‌روزی نوع دیگری از مدرسه نیست. ما ۶ نوع مدرسه داریم که باز همین تعداد هم زیاد است؛ مدرسه دولتی، نمونه دولتی، شاهد، استثنایی، هیأت امنایی و غیردولتی.

فانی توضیح داد: این تنوع دو خاستگاه دارد که یکی پول گرفتن از مردم است. یکی از وزرا گفته بود کاری کنید از مردم بتوانیم پول بگیریم و مردم با میل پول بدهند. وقتی وزیر شدم ۳۰درصد دانش‌آموزان برای ثبت‌نام تیزهوشان درخواست داده بودند که میانگین آن در دنیا ۱۰درصد است و این فقط برای بحث گرفتن پول از مردم بود.

او تصریح کرد: حذف سرانه مدارس دولتی، بی‌پولی و در اولویت نبودن نتیجه‌اش این شده است که مدارس نمی‌توانند پول آب، برق و گاز را بدهند. مدیر مدرسه از کجا پول بیاورد؟ وقتی سرانه حذف شود، کمبود حقوق معلم و کاهش انگیزه معلم ایجاد می‌شود. ما تقریبا یک میلیون پرسنل در آموزش و پرورش داریم که انگیزه این افراد تقریبا صفر است. توانمندی هم که خیلی ضعیف است لذا نمی‌توانیم سند تحول بنیادین را اجرا کنیم.

وزیر اسبق آموزش و پرروش با بیان اینکه معیشت منزلت و هویت معلم زیر سوال است، افزود: معلم ناراضی، مسئول و دانش‌آموز و اولیا ناراضی، خودمان هم که ناراضی هستیم، پس چه کسی راضی است که ۱۵۰هزار میلیارد تومان امسال در آموزش و پرروش هزینه می‌کند؟ این را هم بدانید که میانگین عمر وزرای آموزش و پرورش دو سال است و در دو سال هیچ کاری در وزارت آموزش و پرورش نمی‌توان انجام داد.

فانی ادامه داد: فضای مجازی در دوران کرونا خیلی باز شد. قبلا موبایل را از دانش‌آموز می‌گرفتند اما امروز موبایل ابزار آموزش شده است. البته کرونا موجب ترک تحصیل دانش‌آموزان زیادی شده و احتمالا رقم ۹۶۰هزار نفر ترک تحصیلی که معاون وزیر آموزش و پرورش بیان کرده، دقیق‌ترین رقم باشد. آموزش‌های مجازی هم در بهترین حالت ۶۰درصد موثر هستند. همچنین بحث قامت و اندام بچه‌ها و صدماتی که در دوران کرونا دیده‌اند، مطرح است.

وی در مورد تربیت اجتماعی که در این دو سال کرونا تعطیل شده هم گفت: بچه‌ها منزوی و فردگرا شده‌اند و باید برای بعد از کرونا برنامه‌ریزی داشته باشیم. این چالش‌های اصلی آموزش و پرورش است که باید به آن توجه کرد.

آموزش و پرورش ما بازتاب شرایط اجتماعی است

سخنران بعدی این همایش، وزیر آموزش و پرورش دولت مهندس موسوی بود. سید کاظم اکرمی اظهار کرد: قانون اساسی ما آموزش را رایگان اعلام کرده، پس همه باید رایگان آموزش ببینند. برای همین آقای رجایی گفتند که همه مدارس باید دولتی باشند و چند مدرسه خاص بود که آنها را هم تعطیل کرد. شهید باهنر نیز به نوعی این دیدگاه را دنبال می‌کرد.

وی افزود: نابرابری آموزشی امری جهانی است و در کتاب «آموزش ستم‌دیدگان» در این باره بحث شده است. در کتاب دانش و قدرت نیز درباره نابرابری‌های آموزشی در آمریکا بحث شده اما یک نابرابری مورد توجه کسی قرار نگرفته و آن هم نابرابری پرورشی. ما در 40 سال اخیر همیشه از نابرابری آموزشی گفته‌ایم اما از نابرابری پرورشی سخن نگفته‌ایم. جامعه بشری به انسانیت نیاز دارد.

اکرمی ضمن بیان اینکه انسان فقط برابری آموزشی نمی‌خواهد، بلکه تربیت و انسانیت و عدالت‌محوری لازم است، اظهار کرد: سه دیدگاه درمورد برابری آموزشی وجود دارد که یکی از آنها می‌گوشد مدارس باید بازتاب شرایط اجتماعی باشند و شرایط اجتماعی هر چه هست مدرسه آن را بازتاب می‌دهد. فاصله‌های طبقاتی و فقر در مدرسه بازتاب داده می‌شود که مورد نقد خیلی افراد هم هست. مدل دیگر اما این است که می‌گوید انسان‌ها حقوق برابر دارند. ظاهرا این مدل خوب است اما عقب‌ماندگی‌های قبلی و مشکلات خانوادگی را چه کنیم؟ افرادی که از خانواده بی‌سواد آمده با کسی که از خانواده‌ای بالاتر آمده، هر چند یکسان هستند اما شرایط خانوادگی قطعا تاثیر دارد.

اکرمی خاطرنشان کرد: الگوی دیگر می‌گوید باید به ضعیف‌ترها رسید، مثل اعضای بدن که به کمک هم می‌رسند و در عارضه‌ها به هم کمک می‌کنند. ما باید از الگوی طبیعت یاد بگیریم و افراد توانمند به کمک افراد ناتوان برسند اما جامعه امروز ما چگونه است؟ آیا مدارس دولتی و غیردولتی یکسان است؟ آنهایی که وارد دانشگاه می‌شوند، چند درصد از مدارس غیردولتی هستند؟ امروز آموزش و پرورش ما بازتاب شرایط اجتماعی است. حالا کودکان کار و زباله‌گرد بمانند.

ربیعی: هم‌زمانی تحریم و کرونا موجب عمیق‌تر شدن فقر شده و آموزش قربانی فقر معیشتی شد چنانچه از سهم آموزش از سبد خانوار در سال ۹۸ حدود ۲۹درصد و در سال ۹۹ معادل ۲۳درصد کاسته شده است

وی با تاکید بر اینکه در ابتدای انقلاب ما به لحاظ کمی در آموزش و پرورش موفقیت‌های بسیاری داشتیم، گفت: وقتی تغذیه رایگان را راه انداختیم، ۱۱هزار کودک از کوچه و محله به مدرسه برگشتند. با این حال در روزگاری که ۸۰۰ میلیارد دلار نفت می‌فروختیم و مشکلات را می‌شد حل کرد، کسی به فکر آموزش و پرورش نبود. همه البته می‌دانیم چه کسانی آن روزگار مسئولیت داشتند. آن روزها می‌شد مسائل را حل کرد.

در حاشیه به دنبال ریشه‌های مسائل می‌گردیم

در ادامه این همایش، یک وزیر سابق آموزش و پرروش نیز گفت: برای رسیدن به مسأله، باید به لایه‌های میانی برویم و نسبت‌ها و روابط بین پدیده‌ها را درک کنیم. یکی از خطاهای ما این است که در حاشیه به دنبال ریشه‌ها می‌گردیم.

حاجی میرزایی در پاسخ به این سوال که علت فقر و نابرابری آموزشی چیست؟ گفت: ما با مسائل متعدی مواجه هستیم اما در یک نگاه کلی، کارکرد نظام آموزش با اختلال همراه است و رمزگشایی از این اختلال پاسخ به این سوال است.

وی گفت: در ابتدا برای ورود به بحث باید بین دو مفهوم مشکل و مسأله تفاوت قائل شویم. مشکل آن چیزی است که دیده می‌شود و یک نشانه است. ما برای حل مشکل نباید روی آن توقف کنیم بلکه باید از مشکلات به منشا برسیم. پدیده فقر آموزشی مشکل است و برای حل این مشکل باید به دنبال ریشه‌ها باشیم.

حاجی‌میرزایی گفت: نیازمند نگرش سیستمی به مسائل هستیم و با گزاره‌های منفک و مستقل نمی‌توانیم به سمت حل مسائل برویم. فقدان نگرش سیستمی ما را دچار اتلاف فرصت و منابع می‌کند. ما منابع انسانی، منابع مالی، برنامه درسی و... داریم اما نظام خوبی نداریم. امروز منابع مالی خوبی هم در سیستم داریم اما منابع مالی در سیستم آموزش و پرورش در خدمت سیستم نیستند و ۹۶درصد از این منابع در آموزش پرورش دخالتی ندارند.

وی بیان کرد: این منابع باید در قالب طراحی هوشمند در تمام ارکان چرخیده شود. برنامه درسی ما از منابع مالی تغذیه نمی‌شود. با اطمینان می‌گویم که اگر ۱۵۰هزار میلیارد تومان بودجه، ۳۰۰هزار میلیارد تومان هم بشود باز تاثیر نمی‌گذارد چون اینها پیوند سیستمی ندارند.

حاجی‌میرزایی گفت: یک مجموعه باید تعریف مناسبی با بیرون از خود داشته باشد که ما نداریم. سیستم‌ها باید بده‌بستان تعریف شده و هم‌راستا با هم داشته باشند.

وی در پایان گفت: نسبت حکومت و آموزش و پرورش از ابتدا به درستی درک نشده است. ما نگرش غلط به مسأله داریم و مسأله را به درستی فهم نکردیم.

فانی: یکی از وزرا گفته بود کاری کنید از مردم بتوانیم پول بگیریم و مردم با میل پول بدهند. وقتی وزیر شدم ۳۰درصد دانش‌آموزان برای ثبت‌نام تیزهوشان درخواست داده بودند درحالی‌که میانگین آن در دنیا ۱۰درصد است

دانش‌آموختگان سیستم آموزشی ما کیفیت ندارند

در بخش دیگری از این همایش، عضو کانون صنفی معلمان ایران ضمن بیان اینکه گفتمان در حوزه عدالت آموزشی از مباحث مهم در جهان است، گفت: زمانی که از فقر یا نابرابری آموزشی صحبت می‌شود دو بخش وجود دارد؛ یک بخش از این فقر و نابرابری خشن و آشکارتر است که شامل بچه‌های ترک تحصیل‌کرده می‌شود و بخش دیگر فقر پنهان است. کسانی که در سیستم آموزشی ما درس می‌خوانند از کیفیت آموزشی برخوردار نیستند.

محمدرضا نیک‌نژاد گفت: در مجموع فقر چندبعدی در نسبت دانش‌آموز به معلم وجود دارد. قبلا به ازای هر معلم ۲۸.۳ دانش‌آموز بود که امروز اوضاع بدتر شده است. ما یک شیب ترک تحصیل داریم که هرچه بالاتر می‌رویم شیب بیشتر می‌شود. رئیس کمیسیون برنامه و بودجه خرداد امسال گفت ۳۰۰هزار معلم کم داریم. معاون پارلمانی وزیر آموزش و پرروش هم گفته که ۴۰هزار از طریق دانشگاه فرهنگیان و ۳۴هزار معلم از ماده ۲۸ جذب شده و حالا ۸ هزار معلم هنوز کم است.

عضو کانون صنفی معلمان ادامه داد: آقای فانی در دوران وزارت خود در سال ۹۴ در گفت‌وگو با رسانه‌ها گفت که استخدام‌های کارشناسی نشده به دلیل بهره‌وری پایین، خیانت به تعلیم و تربیت است و کاهش نیروی آموزش و پرورش را راهکار این مشکل اعلام کرد.

او تصریح کرد: علی زرافشان نیز آن زمان گفته بود جهت‌گیری وزیر آموزش و پرورش این است که تناسبی بین دانش‌آموز و معلم به وجود بیاید و برای هر ۱۵ دانش‌آموز یک معلم باشد. من معتقدم این موارد ساده‌انگارانه است چون ۵ سال بعد آقای حاجی میرزایی گفت که ۱۹۷هزار نفر در آموزش و پرورش کمبود نیرو وجود دارد.

نیک‌نژاد اظهار کرد: آثار نامطلوب تعدیل نیرو که سنگ آن به اشتباه در دوران آقای فانی و قبل از او گذاشته شد، سراغ بچه‌های شهری و کلان‌شهرها رفت چرا که آنها دنبال آموزش کیفی هستند. البته من نمی‌خواهم همه بی‌کیفیتی آموزش را به کمبود نیرو ربط بدهم.

او افزود: ما در زمان جنگ و پس از آن تا سال‌ها نگاه صرفه‌جویانه به آموزش نداشتیم. در سال پایانی دولت اصلاحات ۱۹ میلیون دانش‌آموز داشتیم و این عدد به ۱۲ میلیون رسیده یعنی یک‌سوم از دانش‌آموزان کشور کم شده اما به جای اینکه به سمت استاندارهای مطلوب جهانی ۱۵ نفر در کلاس بروند، مدارس را کم کردند و همه دانش‌آموزان را در یک مدرسه ریختند. در آن دوره یک سوم از مدارس تعطیل شد؛ آن هم زمانی که بهترین فرصت برای کیفی‌سازی اتفاق افتاده بود چرا که جمعیت کم شده بود.

اکرمی: در روزگاری که ۸۰۰ میلیارد دلار نفت می‌فروختیم و مشکلات را می‌شد حل کرد، کسی به فکر آموزش و پرورش نبود. همه البته می‌دانیم چه کسانی آن روزگار مسئولیت داشتند. آن روزها می‌شد مسائل را حل کرد

نیک‌نژاد تاکید کرد: تعدیل نیرو باعث شد ما به سمت نیروهای آموزش‌ندیده برویم چرا که کلاس‌ها خالی شد و معلم نداشتیم و جمعیت کلاس زیاد بود لذا به سمت جذب نیروی آموزش‌ندیده یا افرادی با مدرک غیرمرتبط رفتیم. بخشی از معلمی ذاتی است اما کجا ذات معلم را وارسی کردند که ببیند ذات معلمی دارد یا نه؟ بعضی از بروز خشونت‌ها و آزارهای جنسی به دلیل همین عدم وارسی‌ها انجام می‌شود. اینها اثرهای ماندگار سیاست‌هایی است که امروز هم اتفاق می‌افتد. بدون گزینش انگیزشی، روانی و جسمی و برای فرار از غول بیکاری، معلمان جذب شدند و کسی آنها را ارزیابی نکرد.

نیک‌نژاد یادآور شد: اما چگونه باید کاری کرد که آموزش اولویت شود. معتقدم مسائل آموزش و پرورش باید در جنبش اجتماعی قرار بگیرد. من مخالف مدرسه پولی هستم اما حق خانواده است که فرزندش را آنجا ثبت‌نام کند. آموزش در دنیا در رایگان است و وظیفه دولت است و منتی بر سر کسی نیست. یک زمانی خصوصی‌سازی در عناوین مختلف در آموزش و پرورش آمریکا رخ می‌داد و حدود ۱۵ سال طول کشید تا جنبش‌های اجتماعی، دولت‌های فدرال و ایالت‌ها را وادار به عقب‌نشینی در خصوصی‌سازی کردند. ما نیاز داریم جامعه و دولتمردان تن به تغییرات به سمت عدالت بدهند.

عضو کانون صنفی معلمان بیان کرد: برای تغییر در آموزش باید جنبش اجتماعی ایجاد کرد. چرا براساس اصل ۳۰ قانون اساسی آموزش ما رایگان نیست؟ باید آموزش رایگان را به عنوان محور توسعه قبول کرد. امروز مدارس روستایی هم پول می‌گیرند و وقتی برق مدرسه قطع می‌شود از بچه‌ها می‌خواهند پول بیاورند. هزینه کردن برای رضایت‌مندی معلم مهم است ولی رضایت‌مندی معلم شرط لازم رفع مشکلات است اما قطعا شرط کافی نیست.

فانی در پاسخ به انتقادات نیک‌نژاد گفت: وقتی وزارت آموزش و پرورش را قبول کردم، بهره‌وری نیروی انسانی پایین بود. یک میلیون و 50هزار نیروی انسانی و یک میلیون و 350هزار ساعت حق‌التدریس داشتیم که آن را به 900هزار ساعت حق‌التدریس رساندیم ولی کسی را تعدیل نکردیم.

وی افزود: بارها به سازمان اداری و استخدامی نامه نوشتیم که با بحران استخدام معلم مواجه هستیم اما این نامه‌ها بی‌جواب ماند. نکته دیگر اینکه 96درصد بودجه‌ای که در آموزش و پرورش، بابت حقوق معلمان هزینه می‌شود.