نسرین هزاره مقدم

سال‌هاست که زن بودن به معنای خانه‌نشینی نیست! این خانه ننشستن و پا گذاشتن به میدان اقتصاد، برای گروهی از زنان به معنای پیشرفت اجتماعی و تحرک طبقاتی و فرهنگی است که از دل تغییرات مثبت فرهنگی و بالا رفتن سطح تحصیلات، توانمندی و آگاهی اجتماعی زنان و خانواده‌های آنها برمی‌خیزد اما برای گروهی دیگر از زنان، به معنای یک اجبار ناخواسته و معلول پایین بودن سطح درآمد خانوارها، بی‌ثباتی و تورم اقتصادی و تمام مولفه‌های اقتصادی و اجتماعی است که یک زن را در مقام سرپرست خانوار می‌نشاند.

تا زمانی که فرصت «اشتغال شایسته» وجود داشته باشد و زن‌ها بتوانند با بهره‌گیری از توانمندی‌های خود از تمام مزایای قانونی ازجمله بیمه، بازنشستگی، خدمات درمانی و حمایت‌های اجتماعی بهره ببرند، اشغال مقام سرپرست خانوار توسط یک زن، نمی‌تواند چندان آسیب‌زا باشد. مشکل از جایی شروع می‌شود که فرصت‌ها محدود است و فضای رسمی اقتصاد به شدت تنگ شود.

نرخ اشتغال زنان در اقتصاد غیررسمی

گزارش تابستان امسال مرکز آمار ایران می‌گوید از هر چهار زن دانش‌آموخته دانشگاه در ایران، حداقل یک نفر بیکار است، طوری‌که نرخ بیکاری زنان فارغ‌التحصیل دانشگاه ۲۵,۳درصد است درحالی‌که برای مردان این شاخص ۱۲,۴درصد است. آن طورکه در گزارش مرکز آمار ایران از نرخ اشتغال در بهار امسال آمده، به ازای هر چهار مرد، تنها یک زن در اقتصاد مشارکت فعال و رسمی دارد. همین گزارش نشان می‌دهد که وضعیت اشتغال برای زنان به مراتب بدتر از مردان است و زنان در جست‌وجوی کار با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند. نرخ اشتغال مردان ۹۰.۷درصد است که نسبت به نرخ اشتغال زنان که ۸۲.۷درصد است، فاصله معناداری دارد. به عبارت دیگر، میزان بیکاری برای زنانی که فعال و در جست‌وجوی کار هستند ۸درصد بیشتر از مردان است.

البته این آمارها، مربوط به اشتغال رسمی در اقتصاد رسمی و قابل احصاست. مشکل اصلی، اشتغال زنان در فضای غیررسمی و بدون نظارت اقتصاد است که هیچ آمار دقیقی از آن در دست نداریم. درحالی‌که براساس اطلاعات رسمی، ۱۹درصد از کل کارگران کشور را زنان تشکیل می‌دهند، در بخش غیررسمی اقتصاد این آمار بیش از ۲۵درصد است، یعنی بیش از ۲۵درصد از کارگران غیررسمی را زنان تشکیل می‌دهند که اگر آمار ۱۰ میلیون نفری شاغلان غیررسمی که در اردیبهشت ۹۶، «علی ربیعی» وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ارائه داد و تنها آمار ارائه شده از شاغلان غیررسمی است را مبنا قرار دهیم، متوجه می‌شویم، بیش از ۲ میلیون زن در اقتصاد غیررسمی مشغول به کار و درآمدزایی هستند. گرچه آمارهای واقعی می‌تواند بیشتر از ۲ میلیون نفر باشد.

براساس اطلاعات منتشره توسط مرکز پژوهش‌های عالی سازمان تامین اجتماعی نیز در سال ۱۳۹۶، زنان ۸۰درصد شاغلان بدون بیمه بخش صنعت و خدمات را به خود اختصاص داده بودند. حالا اگر فرض بگیریم که از آمار ۱۰میلیون نفری شاغلان غیررسمی که در همان سال ۹۶، وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را مبنا قرار داده، ۵میلیون نفر، خویش‌فرما نیستند و در بخش‌های صنعت و خدمات برای دیگران کار می‌کنند، خیلی راحت نتیجه می‌گیریم بیش از ۳ میلیون زن در اشتغال غیررسمی بخش‌های صنعت و خدمات، بدون بیمه و حمایت‌های اجتماعی و قانونی مشغول به کار هستند! پس آمار زنان شاغل در اقتصاد غیررسمی، با هر نوع تخمینی، خیلی بیش از ۳ میلیون نفر است!

براساس داده‌های مرکز پژوهش‌های عالی تامین اجتماعی، نبود بیمه، استثمار کارفرمایان، گرفتن سفته و چک‌های بدون امضا توسط کارفرمایان، مهمترین مشکلات زنان در بخش غیررسمی اقتصاد است.

طبق گزارش مرکز پژوهش‌های عالی تامین اجتماعی، زنان ۸۰درصد شاغلان بدون بیمه بخش صنعت و خدمات را به خود اختصاص داده‌اند. نبود بیمه، استثمار و گرفتن سفته و چک‌های بدون امضا توسط کارفرمایان، مهمترین مشکلات زنان در بخش غیررسمی اقتصاد است

گستره اشتغال زنان در اقتصاد غیررسمی

در کل، اشتغال زنان در اقتصاد غیررسمی یا اقتصاد زیرزمینی یا زیرپله‌ای که طبق تعریف، بخشی از اقتصاد است که ارزش افزوده شاغلان آن در هیچ آماری به حساب نمی‌آید و شاغلان خارج از چتر قوانین اشتغال و حمایتی مشغول به فعالیت هستند، در چند دسته کلی، تقسیم‌بندی می‌شود:

اول، زنانی که خویش‌فرما هستند و برای خودشان کار می‌کنند، مانند دست‌فروشان، فروشندگان خرده‌پا، زنانی که در منزل محصولات خانگی و غذایی مانند ترشی و مربا تولید می‌کنند، زنانی که با بهره‌گیری از فضای مجازی و شبکه‌های ارتباطی، به ارائه خدمات بهداشتی، غذایی یا هنری می‌پردازند و در کل، همه زنانی که به نوعی محصولات و خدمات خودساخته را خودشان به تنهایی به بازار عرضه می‌کنند.

دسته دوم، زنانی هستند که در مشاغل خانوادگی برای کارفرمای خانگی که عموماً پدر، همسر، برادر یا یکی از خویشان نزدیک آنهاست، کار می‌کنند.

در نهایت، زنانی که در بخش عمومی اقتصادی (صنعت، خدمات یا کشاورزی) به صورت زیرپله‌ای بدون برخورداری از بیمه، حمایت‌های اجتماعی و بدون داشتن قرارداد مشمول قانون کار فعالیت می‌کنند.

در واقع تا امروز هیچ آمار دقیق، تفکیک یافته و مدونی از توزیع اشتغال بیش از سه میلیون زن شاغل در اقتصاد غیررسمی، ارائه نشده و دقیق مشخص نیست که در هر کدام از گروه‌های خویش‌فرما، دیگرفرما یا مشاغل خانوادگی، چه تعداد زن اشتغال دارند.

مشکلات و مصائب زنان در اقتصاد غیررسمی

در مجموع، همه این زنان یک‌سری مشکلات مشترک دارند: بیمه ندارند، از خدمات درمانی و دفترچه‌های درمانی محرومند، از حق بازنشستگی و بیمه بیکاری هیچ بهره‌ای ندارند و در نهایت اینکه، قوانین حمایتی و قوانین ایمنی و کار، مشمول حال آنها نمی‌شود. گرچه براساس آنچه «سمیه گلپور» رئیس کمیته بانوان کانون عالی انجمن صنفی کارگری می‌گوید، زنان بیمه‌نشده شاغل در کارگاه‌ها، از چک‌های سفیدامضا و سفته‌هایی که کارفرمایان بدون رضایت خاطر از آنها می‌گیرند و از استثمار و بهره‌کشی کارفرمایان رنج می‌برند اما باید گفت، همه این زن‌ها، فاقد حمایت‌هایی هستند که از جان، سلامتی و حقوق شهروندی آنها محافظت کند. زنان خویش‌فرما ازجمله دست‌فروشان فضاهای عمومی و مترو، از ناامنی اجتماعی و شغلی مثل دستگیری‌های گاه و بیگاه و تنگ‌تر شدن روزبه‌روز فضای اشتغال در رنج هستند، زنانی که در مشاغل خانوادگی کار می‌کنند، می‌توانند به راحتی مورد استثمار مردان خویشاوند خود قرار بگیرد و در حالی‌که هیچ نظارتی بر نوع رابطه کارگری-کارفرمایی در این مشاغل نیست، مجبورند تن به هر نوع بهره‌کشی و استثمار بدهند.

گزارش‌ها نشان می‌دهد که وضعیت اشتغال برای زنان به مراتب بدتر از مردان است و زنان در جست‌وجوی کار با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند. نرخ اشتغال مردان ۹۰.۷درصد است که نسبت به نرخ اشتغال زنان که ۸۲.۷درصد است، فاصله معناداری دارد

اما در زمانه بحران، اشتغال و زیست همه این زنان، یک فصل مشترک دردناک پیدا می‌کند؛ کسی به فکر این زن‌ها نیست. وقتی فضای اشتغال گروهی، خارج از دایره نظارت و قوانین باشد، طبیعی است که در زمانی که بحرانی رخ می‌دهد، ضابطه‌مند کردن و حفاظت از این فضا به راحتی میسر نیست و بنابراین اکنون که شیوع کروناویروس طبقات اجتماعی و اقتصادی مختلف را نگران کرده، نگرانی بابت سلامتی زن‌هایی که در اشتغال غیررسمی فعالیت می‌کنند، بسیار جدی است؛ زنانی که تعداد دقیق آنها گرچه مشخص نیست اما براساس همه تحقیقات صورت گرفته، بیش از سه میلیون نفر هستند.