مهدی معتق، استاد مرکز علوم تحقیقات زمین دانشگاه لایبنیتز آلمان

کشور ایران با قرار گرفتن در یک اقلیم خشک و نیمه‌خشک وضعیت بسیار شکننده‌ای به لحاظ منابع آبی و پوشش‌های گیاهی متراکم دارد. بدون شک یکی از سیاست‌هایی که به وضعیت ناپایدار منابع آبی و خاکی در سالیان گذشته بیشتر دامن زده است، اصرار بر اجرای سیاست‌هایی است که ماحصل آن‌ها ایجاد هاله‌های پرآبی جهت توسعه جزیره‌ای صنایع و کشاورزی و مصرف بی‌رویه منابع آبی بدون در نظر گرفتن توان آبی درازمدت مناطق مختلف جغرافیایی ایران بوده است.

همان‌طور که دیدیم، نتیجه اجرای این سیاست‌ها و ادامه روش‌های غلط گذشته در برنامه‌ریزی منابع آب با تکیه بیش‌ازحد بر سدسازی بی‌رویه و بی‌توجهی به مسائلی مانند استفاده درست از آب‌های سطحی، مدیریت صحیح منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگی منابع ارزشمند آبی و رودخانه‌ها با فاضلاب‌های صنعتی، بیمارستانی، شهری، و کوه‌های زباله، مشکلات بسیار زیادی را برای کشور چه ازنظر اجتماعی و اقتصادی و چه از نظر محیط زیستی ایجاد کرده است. افزایش خطرپذیری نسبت به سیل و بارش‌های ناگهانی، اقتصاد ناپایدار کشاورزی و مهاجرت و حاشیه‌نشینی در شهرها، آب‌گرفتگی شدید مناطق شهری و زیرساخت‌ها با سیل و فاضلاب پس از هر بارشی تنها نمونه‌های کوچکی از انبوه مشکلات موجود در این زمینه هستند. اکنون این‌گونه به نظر می‌رسد که این نگاه  مخرب و جنون‌آمیز هاله پرآبی از طریق سازه‌های بتنی و کانال‌کشی و خطوط انتقال آب بیش از گذشته حوزه دریای کاسپین را نشان گرفته هست. لذا از جانب سازمان‌ها و وزارتخانه‌های متولی این امر، اعداد و ارقامی جهت  پروژه غیراصولی انتقال آب خزر به سمنان داده می‌شود که گویی دریای کاسپین و حوزه آن‌یک منبع تمام‌نشدنی از منابع آبی است وظیفه میهنی و ملی این افراد دلسوز ایجاب می‌کند که با سرعت هر چه تمام‌تر به جان این غول عظیم آبی بیافتند. حال‌آنکه فقط اندکی تحقیق در وضعیت حوزه کاسپین نشان می‌دهد این حوزه هم‌اکنون نیز وضعیت نامناسبی به لحاظ پایداری منابع آب ندارد. مطالعات مستقلی  که در ارتباط با حوزه‌های آبی بسته  در دنیا که به اقیانوس‌ها راه ندارند انجام‌شده و در نوامبر ۲۰۱۸ در مجله نیچر ژئوساینس ( Nature Geoscience) به چاپ رسیده، نشان می‌دهد منابع آبی حوزه دریای کاسپین به علت دخالت‌های انسانی ناشی از سدسازی، استخراج منابع آبی زیرزمینی، انتقال آب و زهکشی و ... روند کاهشی را در سال‌های اخیر  تجربه نموده است. این مقاله همچنین به نقش بسیار مهم دریای کاسپین در تعادل کلی آب‌های سطحی در دنیا پرداخته و نشان داده افت تقریباً ۷ سانتی‌متر در سال دریای کاسپین باعث کاهش  ۷۰ درصدی منابع آبی سطحی در مقیاس جهانی شده است. روند بسیار هشداردهنده‌ای  که اگر به همین سرعت  ادامه پیدا کند، می‌تواند آینده زندگی و تمدن در این منطقه را با تهدید جدی مواجه کند. همچنین مطالعات جدیدی که درباره مؤثر بودن سیستم‌های نمک‌زدایی آب اقیانوس‌ها انجام‌شده و به چاپ رسیده که نشان می‌دهد روش‌های رایج نمک‌زدایی در دنیا، ۵۰ درصد بیش از آنچه در تئوری تصور می‌شده، محلولی بانمک بسیار بالا که Brine نامیده می‌شود تولید می‌کنند. یعنی به ازای هر لیتر آب تصفیه‌شده، یک و نیم لیتر آب با نمک بسیار بالا (Brine ) تولید می‌شود که نحوه مدیریت و بازگرداندن آن به طبیعت خود یک چالش اساسی به‌حساب می‌آید. درواقع  این فرآیندهای نمک‌زدایی بیشتر از آنکه آب قابل شرب تولید کنند، Brine  تولید خواهند کرد. ازنظر مصرف انرژی نیز، تجربیات گذشته نشان می‌دهد نمک‌زدایی از آب اقیانوس‌ها ۲۵ برابر روش‌های دیگر دسترسی به آب سالم  مانند جمع‌آوری روان‌آب‌های شهری، بازیافت پس آب‌ها وغیره انرژی لازم دارد.  یافته‌های این مقاله علمی ناقض پارهای از  اظهاراتی افرادی است که باور دارند به ازای برداشت ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب در سال از دریای کاسپین، فقط ۶ دهم میلیون تن نمک به دریا است. امید است این نتایج و همچنین سایر نتایج علمی که همگی دال بر غلط بودن اساسی سیاست انتقال آب خزر به سمنان است، روزی موردتوجه قرار گیرد. باید توجه داشت که اجرای پروژه‌هایی که در آن‌ها تصمیم‌گیری‌های شخصی، سیاسی و یا تأمین منافع مادی شرکت‌های مشاوره‌ای مقدم بر اصول علمی و حفظ محیط‌زیست باشد نه‌تنها به اختلافات منطقه‌ای دامن خواهد زد بلکه در آخر به دلیل نرسیدن به اهداف فرضی  برای مجریان و دولت‌ها بدنامی به بار می‌آورد.