گروه حوادث: یک تبهکار حرفه‌ای برای ایام مرخصی خود از زندان نقشه شومی داشت. این دزد که 11 سال در زندان بود به جای ترک عادت سرقت پشت میله‌های سلول آموزش می‌دید.

پنجشنبه هفته گذشته مردی آشفته خودش را به ماموران کلانتری 160 خزانه تهران رساند و پرده از یک سرقت برداشت.

این مرد به افسرنگهبان اطلاع داد که پرایدش در محله خزانه پارک بوده و به سرقت رفته‌ است.

این مرد با صدایی لرزان گفت:پراید دارو ندارم بود صبح زود بود وقتی بیدار شدم دیدم آن را به سرقت برده‌اند.

ماموران بلافاصله در صحنه سرقت حاضر شدند و در بررسی دوربین‌های مداربسته پی بردند ساعت شش صبح خودروی پراید سفید رنگ به سرقت رفته است.

بلافاصله مشخصات پراید سرقتی به خودروهای گشت مخابره شد وچند ساعتی از فعال شدن آن نگذشته بود که ماموران در شهرک بعثت به یک پراید سفید رنگ بدون پلاک مظنون شده و دستور ایست دادند.

راننده پراید که در خودروی سرقتی تنها نبود با شنیدن دستور ایست با بی‌اعتنایی پا روی گاز گذاشته و با سرعت جنون آمیز و حرکات زیگزاگ سعی کرد فرار کند

این تعقیب و گریز پلیسی 10 دقیقه به طول کشید تا اینکه دزدان با توقف پراید با پای پیاده فرار کردند و ماموران نیز دست از تعقیب و گریز برنداشته و توانستند در عملیاتی نفسگیر دزدان را در کوچه‌ای بن بسن به دام اندازند. 

در داخل کوچه هر دو دزد توسط دو تن از ماموران که یکی از آنها سرباز بود زمینگیر شدند اما آنها که تکاپویی بسیار برای فرار داشتند با حمله به ماموران سعی کردند راهی برای فرار پیدا کنند و همین اقدام خشونت بار آنها کافی بود تا سرباز پلیس زخمی شده و به بیمارستان انتقال یابد. 

بلافاصله هر دو تبهکار با افشای اینکه پراید سرقتی را همان صبح از خزانه دزدیده‌اند و با کندن پلاکش آنها را زیر کفی صندلی‌های عقب پنهان کرده اند چاره‌ای جز اقرار ندیدند.

دزد اصلی در بازجویی‌ها گفت: بی‌پول بودم پراید را سرقت کردم تا لوازمش را اوراق کرده ودر بازارسیاه بفروشم.

وی ادامه داد: 30 ساله هستم و یک روز است که بعد از 11سال زندان با سپردن وثیقه یک میلیارد تومانی  توسط پدرم به مرخصی آمده ام.

این زندانی قدیمی افزود:بعد آزادی برای اینکه مقداری پول دست و پا کنم نزد دوستم که 31 ساله است رفتم و ما تصمیم گرفتیم پراید سرقت کنیم همین کار را هم کردیم اما در مسیر مخفیگاهمان بودیم تا در آنجا پراید را اوراق کنیم و بعد بفروشیم که پلیس ایست داد و همه نقشه هایمان به هم ریخت.

وی درپایان گفت: من شرمنده پدر و مادرم هستم مدت ها بود جایم در خانه خالی بود و مادرم مرتب به ملاقاتم می‌آمد باز هم یک روز بعد از آزادی و درحالیکه یک بار دستپخت مادرم را خوردم باید باز هم زندان بروم و سال‌ها در زندان بمانم.

دومین دزد هم گفت: من می‌خواستم با پولش مدتی ولخرجی کنم و بدهکاری‌هایم را بدهم و فکر نمی‌کردم به این زودی دستگیر شوم.

بنابه این گزارش،این دو دزد در بازداشت تحت تحقیق هستند تا پرده از دیگر سرقت‌هایشان برداشته شود.