سیدمحمد میرزامحمدزاده

در ماه می سال 2018 (اردیبهشت - خرداد 97) دولت ترامپ، به‌صورت یک‌طرفه از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که برای محدودیت دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای ایجاد شده بود خارج شد؛ توافقی که مذاکرات برای آن 12 سال کامل زمان برده بود.

حسین موسویان، عضو سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران، که هم‌اکنون در برنامه علوم و امنیت جهانی در دانشگاه پرینستون آمریکا به‌عنوان کارشناس فعالیت می‌کند، در یادداشتی برای روزنامه انگلیسی گاردین با این مقدمه نوشت: پس از آن ایالات‌متحده شروع به اعمال تحریم‌های جدید اقتصادی و سیاسی کرد، تحریم‌هایی که هدفش نه‌تنها بخش‌های مختلف اقتصاد ایرانیان، بلکه تأثیرگذارترین نهادها و بازیگران دولت ایران بود. اعمال این تحریم‌ها، عملاً احتمال راهکارهای دیپلماتیک برای حل این بحران را از بین برد که عواقب سیاسی نه‌تنها برای ایران و آمریکا، بلکه برای کل منطقه به همراه دارد. وضعیت کنونی بسیار ملتهب است و ایران به این اقدامات خصمانه با افزایش سطح غنی‌سازی اورانیوم خود پاسخ داده است.

ظهور دوباره خصومت بین ایران و ایالات‌متحده، پس از یک دوره آرامش در زمان باراک اوباما، یکی از پرچالش‌ترین دوره‌ها برای صلح و امنیت خاورمیانه است و در عین حال سیاست‌های جنگ‌طلبانه ترامپ، تمامی کانال‌های متعارف دیپلماسی را بسته است.

از یک منظر، همکاری نیازمند گفتگوی بین نهادهای نظامی مربوطه کشورها در منطقه است؛ فرماندهی مرکزی ایالات‌متحده (سنتکام) و نیروی سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامی هر دو مسئول عملیات‌های خارج از قلمرو این کشورها هستند. قرار دادن سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامی به‌عنوان یک سازمان تروریستی و اقدام تلافی‌جویانه ایران علیه سنتکام، هرگونه احتمال مذاکره بین این دو نهاد بسیار تأثیرگذار دولتی را از بین برده است.

از طرف دیگر، در یک اقدام خصمانه و بی‌سابقه، دولت ترامپ تحریم‌هایی را بر آخرین موضع قدرت ایران از منظر قانون اساسی کشور،  یعنی آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر معظم ایران،‌ اعمال کرد. همانطور که در ایالات‌متحده آمریکا، رئیس‌جمهور اختیار تام برای تعیین مسیر کلی سیاست خارجی را در اختیار دارد، رهبر معظم ایران نیز کسی است که سیاست خارجی کشور را تعیین می‌کند. نباید فراموش کنیم که این رهبر معظم ایران بود که اجازه مذاکرات مستقیم با ایالات‌متحده را بر سر مسئله هسته‌ای در گام اول صادر کرد. با تحریم‌کردن آیت‌الله خامنه‌ای، ترامپ عملا هرگونه شانس روابط نزدیک را تا زمانی که خود در قدرت است از میان برد. ضمن آنکه صرفاً رهبری سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای نیست که در این مسئله به میان‌ می‌آید، بلکه ایشان همچنین رهبر و محقق مذهبی است که مسلمانان شیعه پیرو ایشان هستند که این پیروان نه تنها در ایران، بلکه در عراق، پاکستان، افغانستان، هند، بحرین و دیگر نقاط چشم به ایشان دارند.

علاوه بر این، هفته گذشته، استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری آمریکا گفت که دولت ترامپ به دنبال اعمال مجازات‌هایی علیه محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران است، کسی که دانش آموخته در آمریکا و یکی از برجسته‌ترین دیپلمات‌های حرفه‌ای در تاریخ اخیر ایران است. ظریف کسی است که با محمد مصدق، نخست‌وزیر محبوب ایران مقایسه شده است؛ کسی که صنعت نفت ایران را ملی کرد و به واسطه کودتای سال 1953 (28 مرداد 1332) که از سوی بریتانیا و ایالات‌متحده آمریکا طراحی شده بود، تبعید شد. تحریم ظریف اشتباه است، چراکه اگر آمریکا‌ می‌خواهد در آینده نیز به بهبود روابط با ایران فکر کند، به او نیاز دارد؛ چراکه ظریف مسئول کانال‌های ارتباطی دیپلماتیک است که برای حل این بحران لازم و حیاتی است. همانطور که وندی شرمن، کسی که تیم مذاکره‌کننده آمریکا را در جریان توافق هسته‌ای سال 2015، راهبری می‌کرد، ‌گفت: از نظر من، چیزی بی‌معناتر از تحریم کردن یک شخص کلیدی، ‌کسی که می‌تواند اگر گفتگویی بین ایران و ایالات‌متحده شکل بگیرد، کارساز باشد، وجود ندارد.

توافق هسته‌ای ایران،‌ یکی از جامع‌ترین توافق‌ها در طول تاریخ منع گسترش تسلیحات هسته‌ای بوده است. به عنوان بخشی از این توافق، ایران شدیدترین اقدامات نظارتی و محدودیت‌ها را که تا‌کنون از یک عضو معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای درخواست‌ شده بود بر برنامه هسته‌ای خود پذیرفت. علاوه بر این، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) اخیراً تأیید کرد که ایران کاملا پایبند به شرایط و ضوابط برجام بوده است. با این حال در حین این که ایران توافق را به تمامی حفظ کرده است، با تحریم‌ها و فشار بیشتر پاداش خود را گرفته و تمام مزایایی که ایران قرار بود از این تعهد دریافت کند، به ناگاه از بین رفته‌اند. دولت ترامپ مصمم به تحت‌الشعاع قرار دادن میراث دیپلماتیک اوباما است، اما احتمالا به درستی درک نکرده است که انجام این کار می‌تواند هرگونه احتمال اجرای راهکار دیپلماتیک خود را نیز از بین ببرد.

ایران برای اولین بار نسبت به تخلف از برجام اقدام کرده است. با وجود خروج دولت ترامپ در سال گذشته، ایران با صبوری منتظر دیگر طرفین درگیر در توافق هسته‌ای به‌منظور احترام به تعهداتشان بوده است، اما تنها نتیجه حاصله تشدید فشارها و تحریم‌ها بود

ترامپ دائماً پیشنهاد گفتگو را به مقامات ایران داده است، اما اقدامات وی تاکنون خصمانه‌ترین از زمان انقلاب 1357 ایران بوده است. استفاده از این پیشنهادها فریبکارانه و لفاظی‌ها، در حین اعمال این تحریم‌های مخرب استراتژی‌ای نیست که منجر به تغییر موضع ایران شود.

ایران پیش‌تر به قدرت‌های جهانی هشدار داده بود که اگر دیگر طرف‌ها در پایبندی به تعهدات خود شکست بخورند، فرایند کاهش تعهدات خود را بر اساس برجام آغاز می‌کند. به عنوان گام اول، چند روز قبل ایران اعلام کرد که از محدودیت ذخایر اورانیوم 300 کیلوگرم عبور کرده است؛ حالا ایران عنوان کرده که از محدودیت غنی‌سازی 3.67 درصد که بر اساس توافق مشخص شده بود، عبور می‌کند. علاوه بر آن حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران به کابینه خود گفته است که رآکتور اراک به طراحی اولیه خود بازمی‌گردد که ادعا شده بود قادر به تولید پلوتونیوم است. توجه به این نکته ضروری است که ایران برای اولین بار نسبت به تخلف از برجام اقدام کرده است. با وجود خروج دولت ترامپ در سال گذشته، ایران با صبوری منتظر دیگر طرفین درگیر در توافق هسته‌ای به‌منظور احترام به تعهداتشان بوده است، اما تنها نتیجه حاصله تشدید فشارها و تحریم‌ها بود. نمی‌توان انتظار داشت که ایران کاملا به توافق پایبند باشد، در حالی که دیگران در اجرای تعهدات خود ناتوان هستند.

 نمی‌توان انتظار داشت که ایران کاملا به توافق پایبند باشد، در حالی که دیگران در اجرای تعهدات خود ناتوان هستند

ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای، به تنهایی 12 سال مذاکرات متمرکز بین ایران و قدرت‌های جهانی را از بین برد. او مسیر خطرناک سیاست‌ها و اقدامات خصمانه را انتخاب کرد و احتمال یک درگیری خطرناک دیگر در خاورمیانه را بالا برد. ظاهرا او کاملا آگاه است که یک تقابل نظامی با ایران از هر مسیری می‌تواند به فاجعه ختم شود، اما از طرفی او باید این حقیقت را درک کند که ایران تسلیم قلدری‌های وی نمی‌شود. 

اگر ترامپ واقعا قصد دارد این بحران غیرضروری و خودساخته را حل کند، باید به سرعت یک دوربرگردان استراتژیک را انتخاب کند، مسیری که به هر دو کشور فرصت نجات می‌دهد. تنها در این صورت دیپلماسی معتبر یکبار دیگر ممکن می‌شود.